درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • آگهی املاک
  • خرید آپارتمان
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان bruce-lee و آدرس bruce-lee.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 66294
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1

bruce-lee
bruce-lee




هنرهای رزمی

هنرهای رزمی یا ورزشهای رزمی شامل یک سری حرکات است که با هدف تقویت روح و جسم سعی در پرورش هر چه بیشتر استعدادهای انسان دارد.

از یک دیدگاه می‌توان هنرهای رزمی را به دو قسمت نرم و سخت تقسیم بندی نمود.

به یک سری حرکات و نشست‌های خاص که در هر ورزش وجود دارد که باعث آمادگی بدن و تقویت نیروی درون که در ورزش‎‌های گوناگون به نیروی درون کی و چی و هی می‌گویند.

این نیرو از نقطه‎ای به نام تان تین سر چشمه می‌گیرد و در تمام بدن پخش می‌شود.

ورزشهای سخت عبارت‌اند از: ورزش‎‌هایی که با جسم بیشتر سر و کار دارند مانند:آیکیدو،کاراته،نینجوتسو،تکواندو،ووشو و ...

ورزش‎‌های نرم که با نیروی ذهن (ذن) بیشتر کار می‌کنند مانند: یوگا،تای چی

مفاهیم ذن در هنرهای رزمی

هنرهای رزمی کمابیش با مفاهیم ذن نسبت دارند، چه ورزش ‎های نرم و چه ورزش ‎های سخت. تا کنون صدها کتاب در مورد ذن نوشته شده است ولی تعداد کمتری از آنها به اهمیت ذن در هنرهای رزمی پرداخته‌اند. این در حالی است که هنرهای رزمی در ظریف ‎ ترین شکل خود بیش از رقابت جسمی بین دو حریف، یعنی وسیله‎ای برای تحمیل قدرت اراده فرد بر حریف یا وارد آوردن ضربه فیزیکی بر او می‌باشد.

در واقع ذن برای استاد واقعی کاراته،کونگ فو،آیکیدو،تای چی و دیگر هنرهای رزمی راهی برای دستیابی به آرامش روحی و روانی و استراحت فکری و عمیق‎ ترین نوع اعتماد به نفس می‌تواند باشد. عمیق ترین و اساسی ترین هدف هنرهای رزمی این است که به مثابه ابزاری برای تعالی روحی و رشد عقلانی شخص به کار رود.

نقش ذن در هنرهای رزمی تعریف ساده آن را غیر ممکن می‌سازد زیرا ذن فاقد هرگونه نظریه جامد است، از این رو ذن دانشیست درونی و از درون شخص سرچشمه می‌گیرد و برای آن هیچ توضیح خاصی براحتی نمی‌توان در نظر گرفت. ذن در هنرهای رزمی بر قدرت فکر و ارتقا سطح هوش فرد تاکید ندارد بلکه تاکید آن بر عمل شهودی است و هدف نهایی ذن آزادسازی فرد از خشم پندارهای باطل و هیجان‎های عاطفی است.



Fighter in the Wind

دوست عزیزی که تقاضای عکس آقای Yang Dong-geun رو داشتن واسشون گذاشتم در کارنامه این بازیگر بازی در نقش اویاما در فیلم مبارزی در باد به چشم میخوره...

 



به روز رسانی بعد از یک وقفه طولانی

   باعرض سلام خدمت دوستان عزیز و ورزشکاران گرامی و عذر خواهی به دلیل یک وقفه طولانی که دلیل اصلیش ازدواجم بود مجددا در خدمت شما هستم با مطالب تازه تر و پر انرژی تر از قبل...

از تمام دوستان عزیز که با نظرات خوبشون منو در سر پا نگه داشتن این وبلاگ کمک می کنن صمیمانه تشکر می کنم

از آقایان ایوب عزیز برای نظر خوبشون از شیزوکای نینجا و سامان فاضل و آقای صفار نژاد هم رشته خودم واقعا ممنونم و از همه دوستانی که نظر دادن و من اسمشون رو نیاوردم عذر خواهی میکنم... این وبلاگ متعلق به همه ورزشکارای ایرانی عزیزه....

من اینجا رسما اعلام می کنم که وبسایت رزم آوران آدرسش تغییر کرده و دوستان عزیز می تونن از این لینک وبسایت جدید رو ببینن           رزم آوران

خوب فعلا این عکسا رو ببینین تا فکر کنم در مورد کدوم رشته مطلب بنویسم...

ninja

kiokushin

judo

teakwondo




 



بوکس یا مشت زنی

مسابقه ورزش بوکس بطور رسمی در ششصد و هفتاد و هفت سال قبل از مسیح در بیست و سومین بازی المپیک در هاین که اولین نبرد این ورزش است شروع شده و «ابراستوس» اهل سمیرنا در این مسابقه فاتح و قهرمان شناخته شد. این‌که قدیمیترین نبرد بوکس به چه نوع صورت گرفت و چگونه با یکدیگر می‌‌جنگیدند معلوم نیست. چنانکه در تواریخ روم ذکر شده است که طرفین مشت‌های خود را به چرم‌های خامی محکم بسته و سعی می‌کردند که با ضربات محکمی از این مشت‌های سخت و سنگین حریف را از پای در آورند. البته این مسابقات بدون رعایت وزن بدن انجام می‌‌شد.

ملائکوماس که پدرش نیز چهل و پنج سال بعد از مسیح فاتح بوکس و قهرمان المپیک گردیده بود عموم رقیبهای خود را تنها با فن (نه با زور و قدرت) مغلوب می‌‌ساخت. مسابقه‌هایی که بدین صورت وقوع می‌‌یافت بدون انقطاع بود و دائماّ در میدان‌های مسابقه یک ورزشکار با قهرمانان آماده بنبرد بوده و هرکس که از بین تماشاچیان داوطلب مسابقه بود دست خود را بلند می‌‌کرد. ملائکوماس قهرمان رومی که در اکثر نبردها ورزشی بدین نوع فاتح می‌‌گردید بالاخره در یک مسابقه که حریف او کشته شد اشتهاری بسزا یافت. در این مسابقه‌ها قهرمانان دوره امپراتوری روم دستهای خود را باآلتی شبیه به دستکش که روی آن میخهای محکم فولادی کوفته شده بود مجهز می‌کردند و نیز یک نوع دستکش مخصوص دیگر که از چرمهای سخت و محکم در دست می‌‌گرفتند و مسابقه را شروع می‌‌کردند. با استفاده این دستکشها در هر مسابقه یکی از دو طرف حتما سخت مجروح یا مقتول می‌‌شد سبب شد که مسابقه‌های بوکس بدین شکل ترک شود. در واقع بازی بوکس با از بین رفتن مسابقه‌های المپیک توأم گردیده و در سال 400 بعد از میلاد قهرمانان ورزشهای مختلف بوکس را به کلی فراموش کردند. در همان عصر یا چند قرن بعد ورزش کشتی گیری که مخاطرات ان کمتر از اینگونه بوکس‌ها نبود متداول شد و از ورزشهای عمومی گردید.

مقارن با آغاز قرن هیجدهم مجدداَ بازی بوکس و کشتی گیری که هر دو از بین رفته بودند شروع شد بطوریکه حکایت می‌‌شود یک نفر کشیش ایتالیایی که نامش «سن برنادن» بود به جوانان عصر خود فن بوکس را می‌‌آموخت و منظورش از این عمل این بود که دوئل (مبارزه با شمشیر) را که پیوسته به مرگ یکی از دو حریف پایان می‌‌یافت منسوخ نماید و به جای آن نبرد با مشت که خطر آن کمتر است متداول کند. سن برنادن رواج این فن را یک نوع احسان و نیکوکاری می‌‌دانست از این رو او را پدر بوکس نامیده اند.

در لندن هم یکی از استادان شمشیر بازی به نام جمس فیک مدرسه ورزش بزرگی دائر کرد که گذشته از تعلیم شمشیر بازی و نیزه‌پرانی و غیره فنون بوکس را نیز به شاگردان خود می‌‌آموخت.

جمس فیک برای مشت‌زنی قواعد و قوانین مخصوصی وضع نکرد بلکه مثل امروز محوطه‌ای که اطراف آن با طناب محصور است ایجاد کرد و به شاگردان خود چنین اجازه داد که در حین بوکس حق دارند یکدیگر را گرفته و به شکل کشتی به زمین زنند در این کشتی‌گیری هر کس که بر زمین نمی‌خورد فاتح محسوب می‌‌شد. برای این چنین مسابقه‌ها چنانکه ذکر شد قواعد خاصی وضع نشده بود از این لحاظ بسیار خطرناک می‌‌شد و داوطلبان بوکس پس از محاربه مشت و گلاویز شدن با یکدیگر گاهی هر دو به زمین می‌‌خوردند و در نتیجه تعیین و معرفی فاتح بسیار مشکل می‌‌شد.

پس از ایجاد بوکس به این صورت یکی از استادان ورزشکار انگلیسی موسوم به چک بروکتون در سال 1749 در مسابقه‌ای که داور قوانین و دستورات مخصوص وضع کرد وسعت میزان مسابقه و عده اشخاصی که حق ورود به محوطه میدان بازی را داشتند معلوم کرد. ولی هنوز این بازی به طور رسمی معول نشده بود و در هر جا که مشت زن‌ها مسابقه می‌‌دادند پلیس آنها را متفرق می‌‌ساخت.

در قرن هیجدهم با اینکه انواع ورزشها در انگلستان بحد اعلاء ترقی خود رسید و قهرمانان بسیاری دیده می‌‌شد به این دلیل هیچ اهمیتی به این ورزش نمیدادند و آن را ورزشی خطرناک میدانستند زیرا تصور می‌‌شد که یکی از داوطلبان حتما بایستی کشته یا سخت مجروح گردد.

جون جاکسون که از استادان بوکس قرن هیجدهم بود تدریجا بوکس را رسمی کرد و چون خود استاد بی نظیری بود در هر مسابقه مبالغ هنگفتی عاید او گردید زیرا از همان موقع جوائز سنگینی برای قهرمانان این فن معین شده بود. این شخص اولین مشت زن و قهرمان عصر خود بود و توانسته بود این ورزش را در دنیا رواج دهد.

در سال 1835 جمس پورله ورزشکار انگلیسی این ورزش را به آمریکا برد. ولی پیشرفت آن به قدری سریع بود و به اندازه‌ای آمریکائی‌ها به این ورزش راغب بودند که در سال 1860 یعنی 25 سال پس از ورود این ورزش در آمریکا جون سن هیس آمریکایی توانست در سرزمین انگلستان که این بازی وضع شده و قرنها قهرمانان دنیا از آن مملکت بوده‌اند فاتح گردد و در تمام دنیا بی رقیب باشد.

با آنکه جک بروگتون مدت هه بود که دست کش مخصوص بوکس را اختراع کرده بود ولی بیش از یکی دو مورد آن را به کار نبرده بودند و در اکثر مسابقه‌ها با مشت گره شده و بدون دست کش با یکدیگر می‌‌جنگیدند از همین جهت مدت مسابقه و دوره آن خیلی طول می‌‌کشید طویل‌ترین دوره‌ای بوکس که در سال 1824 در 23 ژوئیه بین قهرمانان آمریکائی میکه مادن و بیل هایس انگلیسی در انبرگ انگلستان انجام شد. این مبارزه جمعاَ شش ساعت و سه دقیقه بطول انجامید.

ورزش بوکس با وضعیت کنونی از سال 1890 یعنی پس از آنکه مارکیز کوئینزبری قواعد جدیدتری وضع کرد و استعمال دست کش بوکس را رسمی کرد شروع شد. او مدت هر دوره بوکس را سه دقیقه و فواصل بین دورها را یک دقیقه معین کرد و چون این دستور می‌توانست نتیجه نیکویی برای ورزیدن و رفع خستگی بشود از طرف عموم ورزشکاران دنیا قبول شد و طریقه‌ای که کینز معین کرده بود متداول و مرسوم گردید.

برای اولین دفعه مسابقه با وضع جدید در سال 1892 در هفتم سپتامبر در ارولئون بین جون سولیوان آخرین قهرمان مشت‌زن بدون دست کش که قهرمان تمام آمریکا بود و جوانی بیست و شش ساله موسوم به جمس می‌‌کوربت که او نیز آمریکائی و ار رقیب خود دو سال کوچک‌تر بود انجام و پس از 21 دوره (راند) مبارزه قهرمان قدیم دنیا که بدون دستکش عنوان و مقام عجیبی پیدا کرده بود مغلوب قهرمانی شد که با دستکش بوکس را آموخته بود.

 

تاریخچه فن بوکس در ایران

دقیقا معلوم نیست که چه کسی این ورزش را به ایران آورده است ولی به گفته برخی از استادان جوانی پرشور و متهور موسوم به هوارد باسکرویل از آمریکا بسمت مدیریت کالج آمریکائی در رضاییه مامور شد. این جوان با خود مقداری اثاث ورزش و چند دستکش بوکس به ایران آورد. او بعدها با مشروطه‌خواهان ایران همراه شد و در جریان جنگی کشته شد.

سالهایی که صنعت سینمای ایران ترقی کرد جوانان روی پرده سینما این ورزش را دیده و با خود تمرین می‌‌کردند چند نفری هم که در آن سالها به خارج برای تحصیل رفته بودند به این ورزش آشنا شدند. در سالهای 1314 یک نفر مهندس چکسلواکی موسوم به فایت که مامور ایران در کمپانی اشکودا در تهران شده بود وارد ایران شد. فایت یکی از قهرمانان معروف سنگین وزن اروپا بود و چندین سال قهرمان اروپا بود و یک بار هم ماکس شملینگ آلمانی را مغلوب کرده بود. چند نفر از علاقه‌مندان در آن دوران نزد ایشان مشغول به تمرین شدند که آقایان ناطقی (محصل مدرسه نظام) و استوار زنگنه پور از جمله این افراد بودند.

در همین سالها در بعضی از شهرهای ایران جوانان به این ورزش آشنا شدند برای مثال درمشهد منوچهر مهران و حسین بنایی و چند نفر دیگر نزد یک نفر آلمانی مهندس برق به تمرین این فن مشغول بودند.

از سال 1318 که به دستور رضا شاه مسابقات قهرمانی کشور شروع شد تا سال 1324 این ورزش جزء برنامه نبود. علت اصلی نبودن وسائل و مربی و نبودن مقررات لازم بود. بالاخره در سال 1323 این ورزش مورد توجه اداره تربیت بدنی واقع شد و برای اولین دفعه بطور رسمی جزء برنامه مدارس و دانشکده‌ها شد این مسابقه با وسائل آمریکایی‌ها و قضاوت آمریکایی‌ها و «محمد پور» و «عبدالله نادری» انجام شد در خاتمه مسابقه گلدان نقره‌ای جهت یاد بود و قدر دانی از زحمات مربی ورزش آمریکایی توسط رئیس اداره تربیت بدنی (ابوالفضل صدری) به ایشان داده شد. این عمل موجب نهایت نزدیکی روابط ورزشی ما شد چنانچه جوانان ایرانی در اکثر مسابقات با آمریکایی‌ها شرکت نمودند و غالبا هم پیروز می‌‌شدند. یک روز سروان پل دولین به آقای نادری گفتند بد نیست که با دستکش ما و دکتر و مربی ما و به طور کلی با دست خودمان ما را کتک می‌‌زنند. در سال 1324 از طرف اداره تربیت بدنی آقای نادری مامور شدند جهت مسابقات قهرمانی تهران رینگ بوکس تهیه نمایین که قیمت ان هم 150000 ریال بوده است. و طبق نقشه ایکه از آخرین مدل تهیه شده بود ساخته شد. که این رینگ مزبور از طرف را آهن به سازمان تربیت بدنی ایران هدیه شد. در سال 1324 برای اولین بار با کمک اولیای ارتش آمریکایی مقیم ایران و با واگذاری مقدار کافی وسائل و قضاوت و لوازم مورد احتیاج مسابقه دستجات آزاد انجام شد .

بوکس در ایران پس از فعالیتی 34 ساله با پیروزی انقلاب دچار وقفه شد این رشته پس از ده سال بار دیگر راه اندازی شد و بدلیل ابهامات ایجاد شده و عدم تفاوتی که در جامعه بین بوکس حرفه‌ای و آماتور وجود داشت این رشته جایگاه گذشته خود را بدست نیاورد و در این میان مسائل شرعی و برخی اظهارات در این زمینه بر ابهامات افزود و ذهنیت‌های منفی نسبت به بوکس ایجاد کرد.

 

وزن دستکش

وزن دستکش تا متوسط وزن 8 اونس ؛ متوسط 10 اونس و برای سنگین وزن 12 اونس کمتر نباشد.

 

محل بوکس

محل بوکس از داخل طناب‌ها 6.10 × 6.10 متر مساوی با 20 ×20 فوت و از خارج 8 × 8 متر مساوی با 26 × 26 فوت می‌‌باشد. گوشه‌ها بایستی بخوبی (در قدیم با پارچه و پنبه)توسط تشکهای مخصوص پوشیده شود. محوطه از چهار طرف توسط 4 طناب پوشیده شده که قطر طنابها یک اینچ و روی آن توسط پارچه نرمی یا لاستیک پوشانده می‌‌شود. فواصل طناب‌ها از کف محوطه به ترتیب 30 , 60 , 90 , 120 سانتی متر می‌‌باشد. کف محوطه بوکس بایستی با تشک به ضخامت 5 سانتی متر و روی تشک را نیز با برزنت محکم پوشیده شده و توسط طناب به کف محوطه بسته می‌‌شود.

 

اوزان مسابقه

اوزان در مسابقات آماتور هشت کلاس با اوزان زیرین مورد نظر است 48ؤ51و54و57و60و64و68و75و81و85و91و+91

وسایل مورد نیاز: از قبیل بطری آب و حوله و اسفنج و نظایر آنها لازم است که از طرف باشگاه مربوطه تأمین می‌‌شود.

 

نکاتی در مورد امتیازات مسابقه

1- تعداد ضربات – ضرباتی که مطابق قانون و بدون دفاع به هدف اصابت نماید 2- . 3- حمله و روش صحیح بوکس لازم است کاملاً مورد نظر باشد. 4- ضربات خطا و غیر فنی حساب نمی‌شود 5- در موقعی که داور وسط خطا را دیده و تذکر می‌‌دهد در صورتي كه از سه بار بيشتر تكرار شود امتیاز کسر شود توسط داورها ضربات صحیح بایستی با مشت بسته و با سطح جلو چهار انگشت و يا چهار بند دست زده شود. محل صحیح ضربات جلوی صورت و طرفین آن , جلوی بدن بالاتر از کمربند و طرفین ضربه زده شود , روی ساعد و بازو و دستکش امتیاز نخواهد داشت. نسبت به اتفاقات آنی تصمیم داور وسط قطعی است و در غیر این صورت کمیته مسابقات تصمیم لازم را می‌‌گیرد.



گاو خشمگین

گاو خشمگین به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، فیلمی داستانی بر اساس زندگی جیک لاموتا مشت‌زن معروف امریکایی است. این فیلم محصول سال ۱۹۸۰کمپانی امریکایی یونایتد آرتیستز است. فیلمنامه فیلم را پل شرادر و مادریک مارتین بر اساس کتاب "گاو خشمگین: داستان من" که زندگی نامه جیک لاموتا، مشت زن میان وزن آمریکایی است، نوشته اند. این فیلم همراه با فیلم راکی از فیلم‌های شاخص مربوط به رشتهٔ ورزشی بوکس هستند. رابرت دنیرو سفارش ساخت این فیلم را به مارتین اسکورسیزی داد که در آن زمان به دلیل عدم موفقیت فیلم‌ قبلی‌اش نیویورک٬ نیویورک مأیوس بود.

دنیرو برای بازی بهتر در نقش لاموتا چند جلسه با او تمرین مشت‌زنی کرد و برای بهتر نشان دادن وضعیت بدنی لاموتا پس از دوران افول و قرار گرفتن در نقش، وزن خود را حدود ۳۰ کیلوگرم زیاد کرد.

بازیگران

  • رابرت دنیرو (جیک لاموتا)
  • کتی موریارتی (ویکی تایلر لاموتا)
  • جو پشی (جویی لاموتا)
  • فرانک وینسنت (سالوی بتز)
  • نیکولاس کولاسانتو (تامی کومو)
  • ترزا سالدانا (لنور لاموتا)



ده سال بی رقیب

برگرفته از وبلاگ ورزشهای رینگی
 


Regina Halmich
رگینا هالمیش (Regina Halmich) بهترین بوکسر زن جهان جشن قهرمانی ده ساله خود را در سالن Nancyhalle شهر خود یعنی Karlsruhe آلمان برپا کرد.

این بوکسر 28 ساله توانسته است تا از مقام قهرمانی خود 10 سال دفاع کند و بدون شکست باقی بماند. به گفته خود خانم رگینا این ده سال، سختترین سالهای زندگیش بوده اند. او حالا که به گذشته اش نگاه می کند، می تواند نفسی راحت بکشد و جشن کوچکی بگیرد، این مطلب را رگینا هالمیش در جشنی که برای او در Nancyhalle ترتیب داده اند می گوید.

بوکسوگرافی
رگینا هالمیش در سال 1976 در شهر کارلسروهه (Karlsruhe) آلمان بدنیا آمد. بعد از دوران مدرسه و تحصیلش، او منشی یک وکیل دادگستری شد، اما در سال 1993 این شغل را کنار گذاشت و به سمت ورزش بوکس رفت و توسط Torsten Schmitz و تحت مربیگری Klaus-Peter Kohl به تمرین بوکس پرداخت. در آن زمان او در رده سبکترین وزن یا همان مگس وزن (Flyweight) بوکس می کرد.

در ماه آپریل 1994 او اولین مسابقه رسمی خود را با Finie Klee هلندی انجام داد که در آن موفق شد تا حریف خود را در پنج راند البته با احتساب امتیاز شکست دهد. در ماه های بعدی همان سال او توانست مسابقات دیگری را انجام دهد که البته تمامی آنها با برد پشت سر گذاشت.

در ماه نوامبر همان سال، یکی از مهمترین مسابقات او انجام شد. در آن مسابقه او برابر Cheryl Robertson انگلیسی بر سر عنوان قهرمانی اروپا (در رده مگس وزن) قرار گرفت که توانست در ده راند با احتساب امتیاز، رابرتسون را شکست دهد. بردهای او همچنان ادامه داشت تا اینکه در اول آپریل 1995 در لاس وگاس آمریکا از Yvonne Trevino شکست خورد. گرچه او حریف خود را یکبار به زمین انداخته بود اما جراحت زیاد صورت رگینا باعث شد تا حریف آنرا در راند دهم ناک آوت (KO) کند و عنوانش را بدست آورد.

در ماه جون (June) همان سال، او توانست با غلبه بر Kim Messer، دوباره مقام قهرمانی را از آن خود کند.


رگینا هالمیش در حال مبارزه
در سالهای بعد او مسابقات بسیاری بر سر مقام خود و عناوین دیگر انجام داد که در هیچکدام شکست را نپذیرفت. آخرین مسابقه او در 16 آپریل سال جاری (2005) برابر Hollie Dunaway بوکسور آمریکایی بود که توانست او را در شهر Magdeburg آلمان در ده راند با احتساب امتیاز شکست دهد و از عنوان خود دفاع کند.

آن مسابقه چهل و نهمین مسابقه مشت زنی رگینا بشمار میرفت. از این 49 مسابقه، او فقط یک شکست را از آن خود کرده است.

افتخارات
رگینا هالمیش همچنین در سالهای 1996، 1997، 1999 و 2003 توانست عنوان "هرم طلایی" یا همان Goldene Pyramide که به بهترین ورزشکار (زن) سال آلمان داده می شود را بدست آورد.

او همچنین از طرف فدراسیون جهانی بوکس زنان چندین بار به عنوان بهترین بوکسر معرفی شده است.

زنی خیرخواه
گرچه رگینا در رینگ خانمی خشن به نظر می رسد، اما او بانویی خیرخواه است. او همه ثروتی که از مسابقات و شغل خود بدست آورده را خرج خود نکرده و بخشی از آنرا تحت دو پروژه برای کمک به کودکان فقیر و بی سرپرست و کمک به از بین بردن بیماری ایدز اختصاص داده است.


کاراته

کاراته‌ ( به ژاپنی:空手 ) یک نوع ورزش رزمی است. به معنای روش مبارزه با دست خالی و شامل ضربه‌های سریع دست و پا.

کاراته

گفته می‌‌شود کاراته دارای قدمتی پنج هزار ساله است و يکی از استادان اوليه و مبتکران اين فن بوديدهاراما است که حدود 525 سال قبل از ميلاد مسيح مي زيسته است. وی که از پيشوايان مذهبی بودایی بود، به تنهايی از هند به راه افتاد و پس از راهپيمايی چند هزار کيلومتری خود و با پشت سر گذاشتن موانع طبيعی بسيار مشکل موجود در آن زمان به چين رسيد و در ايالت هون نان و معبد شائولين اقامت گزيد. تعاليم بوديدهاراما شامل تمرينات شديد انضباطی و رعایت پرهيزکاری بود. وی 9 سال رنج و رياضت همراه با تفکر و برای اين که شاگردانش نيز بتوانند در مقابل ساعت‌های طولانی تفکر و انديشه تاب مقاومت بياورند و نيز با زورگويانی که تعاليم مذهبی و مردان دين را سد راه خود می‌‌ديدند به مبارزه و مقابله برخيزند 18 حرکت تمرينی را ابداع نمود که در حقيقت زير بنای حرکات کاراته امروزی است.

کاراته

کاراته امروزی شکل تکامل يافته ای از کمپوی چينی (بوکس چينی) می باشد که در ابتدا اوکیناواته نامیده ميشد. از هنگامی که حکومت‌های استبدادی در چين سلسله کينک 1644-1911 و سلسله ساتسوما در اوکیناوا به منظور جلو گيری از ورزيده شدن مخالفان و نيز تحت کنترل در آوردن مردم قانون منع استفاده از شمشير را به مورد اجرا گذاشتند و به جمع آوری سلاح‌های رزمی اقدام نمودند مردم به سوی آموزش هنر مبارزه با دست خالی روی آوردند که همين امر باعث شکوفايی هرچه بيشتر کاراته شد.

در سال 1921 يکی از بزرگ‌ترين استادان کاراته جزیره اوکیناوا گيچين فونا کوشی 1868-1957 توانست با قدرت و ظرافت تمام کاراته را به ژاپن معرفی نمايد و برخی ديگر از هنر جويان که تحت تعليم بزرگ‌ترين استادان اوکيناوا قرار گرفته بودند، تکنيک‌های سنتی را با يکديگر ترکيب نموده و سبک‌های متعددی از کاراته را به وجود آوردند.

okinawa

سال 1342 سال ورود كاراته به ایران توسط هرمز میربابایی و محمدعلی صنعتكاران و فرهاد وارسته هستند می‌‌باشد.

در حال حاضر، سبکهای مختلف کاراته، بالغ بر صدها سبک می‌شود که در واقع، بازگشت همه آنها به چهار سبک اصلی و مادر از سبک‌های اصلی و کنترلی و يک سبک نيمه کنترلی می‌‌باشد.


 سبک‌های کاراته

  • سبک های کنترلی عبارتند از:
  • شوتوکان بنيان گذار: گيچين فونا کوشی. در این متد توجه خاصی به نیرو و سرعت ورود آن و مرکز ثقل نیرو میشود .
  • شيتوريو بنيان گذار: کنوا مابونی. شيتوريو متشکل از دو سيستم ناهاته و شوری ته در کاراته می‌‌باشد.
  • گوجوريو بنيان گذار: میاگی چوجون. گوجوريو روش سفت و نرم، که در اوکيناوا شکل گرفت و و متعلق به سيستم ناهاته در کاراته می‌‌باشد.
  • وادوريو بنيان گذار: اوتسوکا هيرونوری. وادوريو يعنی : راه صلح، روش صلح، روش صلح جويانه.
  • سبک نيمه کنترلی عبارت است از:
  • کيوکوشين بنيان گذار: ماسوتاتسو اوياما کيوکوشين کای، از عناصر مختلفی که نشات گرفته از تجريبات اوياما وسبک های ديگر است، به وجود آمد.


یوگا قسمت سوم

اصل تمرینات

سیستم های بی شماری برای گسترش و توسعه حرکات مکانیکی عضلات طراحی شده است. همان طور که گفتیم در مکتب یوگا به پیکره آدمی همانند وسیله نقلیه ای برای روح نگریسته می شود. وسیله نقلیه ای که روح را در سفرش به سوی تکامل یاری می کند. آسانا (تمرینات فیزیکی یوگا) برای توسعه و گسترش تعبیه شده است.این تمرینات باعث رشد استعدادهای روحی و روانی می شود. باید در نظر داشت که تفاوت های اساسی و بنیادین بین تمرینات یوگا و تمرینات فیزیکی وجود دارد. تمرینات و ورزش های فیزیکی عادی تاکید زیادی بر حرکات عضلات دارد. در حالی که در یوگا عکس این حالت می باشد زیرا ورزش های عادی میزان زیادی اسید لاکتیک در الیاف و بافت های عضله تولید و همین باعث کوفتگی عضلات می شود. در هنگام انجام آسانا تاثیر اسید اضافه و کوفتگی توسط قلیائی موجود در الیاف عضلانی خنثی می شود. البته این عمل با تنفس عمیق اکسیژن انجام می شود. رشد عضلات به معنی سلامتی بدن نیست. سلامتی موقعی اطلاق می گردد که تمام ارگان های بدن تحت کنترل هوشمند ذهن باشد. تمرینات فیزیکی یوگا آسانا نام دارد. آسانا می بایست به طور مرتب و دائمی انجام شود. اولین فایده این کار در این است که قابلیت انعطاف بدن را افزایش می دهد به طوری که در سنین بالا قادر خواهید بود انعطاف بدن را افزایش دهید. تمرینات یوگا ابتدا بر سلامتی ستون فقرات تاکید و تمرکز دارد و باعث انعطاف و نیرومندی آن می شود. ستون فقرات محل تمامی اعصاب مهم بدن می باشد و همین اعصاب تمامی پیامهای مختلف بدن را از طریق ستون فقرات به مغز می رسانند. به همین دلیل است که تمرینات یوگا تاکید زیادی بر انعطاف و نیرومندی آن دارد و با انجام آساناها عمل گردش خون بهبود یافته و مواد غذایی و اکسژن سهل تر به اعصاب می رسند. آساناها بر روی اندام داخلی هم تاثیر به سزایی دارد همانطور که باعث بهبود عملکرد عضلات می شود بر روی عملکرد غدد و ارگان ها نیز تاثیر مثبت بر جای می گذارد. اندام های داخلی پیامها و تحریکات را از طریق حرکات گوناگون و مختلف آساناها دریافت کرده و بدین ترتیب عملکردشان هماهنگی بیشتری می یابد. سیستم درون ریز (غدد و هورمون ها) دوباره فعال شده و به متعادل شدن تحریکات و همچنین به پیشرفت نیروی روانی کمک می کند. به همراه انجام تمرینات یوگا تمرین تنفس تمرکز فکر را انجام می دهیم. یک ساعت تمرین حرکات، یک ساعت تمرین ریلکس عمیق، و یک ساعت تمرین مدیتیشن باعث تقویت نیروهای تمرکزی به همراه نیروی جسمانی خواهد شد. تمریناات سیستم یوگا با هیچیک از سیستم های ورزش های دیگر قابل قیاس نیست. انجام آرام و آگاهانه (با هوشیاری تمام) آسانا علاوه بر فواید فیزیکی باعث تقویت نیروهای روانی، تمرکز و مدیتیشن خواهد شد. www.yogabasics.com

 

اصل تنفس یا پرانایاما

اکثر مردم تنها بخشی از ظرفیت دستگاه تنفسی یا ریه را برای تنفس استفاده می کنند. این دسته از مردم که تنفسشان سطحی بوده و کمی از قفسه سینه را منبسط می کنند شانه های خم شده ای دارند و در قسمت بالای گردن و پستانشان فشار دردآوری را متحمل می شوند و از کمبود اکسیژن رنج می برند. این عده بدون آنکه خود بدانند به سرعت خسته می شوند. با تمرینات تنفسی یوگا علاوه بر پیشگیری از این موارد می توانید انرژی حیاتی و سلامتی خود را تضمین نمایید. از تمامی روش های تنفسی قادر خواهید بود ظرفیت انرژی حیاتی را افزایش دهید. چنانچه هنگام بالا رفتن از پله ها خسته می شوید سعی کنید که شانه ها را صاف نگه داشته و در هر دو پله عمل دم و در دو پله بعدی عمل بازدم (تخلیه تنفس) را انجام دهید. با =یروی از چنین عملی یعنی دو پله دم و دو پله بازدم قادر خواهید بود آرام آرام پله ها را بالا رفته و بدون کمبود اکسیژن و نفس به بالای پله ها برسید. با چنین آهنگ تنفس قادر خواهید بود میزان زیادئی از دی اکسیدکربن را بیرون داده و اکسیژن را جایگزین آن نماییم، بدین ترتیب کمتر دچار خستگی می شویم. yoga.org.nz

 

تنفس

امروزه یک برنامه تنفسی قادر است ما را در زندگی روزمره کمک فراوانی کند. بحران ها، فشارهای عصبی، افسردگی و کسالت با تبعیت از یک سری تمرین ها قابل رفع می باشند. بدون هیچگونه فشاری شانه ها را صاف نگه دارید و نفستان را تماما تخلیه کنید. مکث کرده و سپس به طور عمیق نفس بکشید، این روند باید کاملا آرام باشد. عمل دم می بایست به قدری باشد که شش ها کاملا پر شوند. بدون تغییر حالت شانه ها نفس را از طریق بینی به آرامی تخلیه کنید. شما باید همزمان با دریافت اکسیژن مغز و اعصاب را آسوده و آرام کنید. سه روش تنفسی وجود دارد:

 

روش سطحی

بدترین روش تنفس می باشد. هنگامی که عمل دم صورت می گیردشکم منقبض شده و شانه ها و استخوان ترقوه بالا می روند. در این نوع تنفس حداکثر کوشش به کار می رود اما حداقل میزان هوا نصیب فرد می شود.

 

تنفس دنده ای

در این نوع تنفس عضلات سینه، قفسه سینه را منقبض می کنند. این نوع تنفس هم تنفس کاملی نیست.

تنفس عمیق شکمی

این روش بهترین روش تنفس می باشد. در این روش هوا به تمامی قسمت های شش ها و حتی قسمت های تحتانی آن می رسد و تنفس آرام و عمیق می باشد. به این روش تنفس دیافراگمی نیز گفته می شود. در حقیقت هیچیک از این سه روش تنفس کامل نیستند. یک یوگی هر سه روش را با هم ترکیب می کند. ابتدا با تنفس عمیق شروع کرده و با تنفس دنده ای و سطحی به عمل دم ادامه می دهد. برای اینکه تنفس دیافراگمی را احساس کنید، یک لباس شل و آزاد پوشیده و به پشت دراز بکشید. دست ها را بر روی دیافراگم قرار دهید. عمل دم و بازدم را به طور آهسته انجام دهید. در هنگام دم، شکم باید به طرف خارج منبسط شده و سپس قفسه سینه منقبض شود. سعی کنید این حرکت و جنبش را احساس کنید. دم به طور آرام، شکم منبسط شده و سپس قفسه سینه منبسط شده و در آخر قسمت بالای شش ها منبسط می شود. yoga.about.com



یوگا قسمت دوم

اصول یوگا

یک یوگی زندگی و حیات را به مانند یک مثلث می نگرد که جسم و پیکره انسان سه مرحله تولد، رشد و سرانجام مرگ را طی می کند. دوران جوانی که اوج شکوفایی انسان است بین سنین 18 تا 20 سالگی است. در نخستین سال های زندگی و در مرحله جوانی میزان رشو بازسازی جسم انسان به اوج خود می رسد و از آن پس مرحله دگرگونی بافت ها آغاز می شود. در یک انسان عادی این مراحل از 20 سالگی آغاز شده و تا حدود 35 سالگی ادامه می یابد و از آن پس مرحله کاتابولیک یا همان دگرگونی بافت ها آغاز می شود، به عبارت دیگر ماشین جسم شروع به افت و انزال می نماید. این مرحله که در سنین پیری خود را نمایان می سازد با بیماری و ناخوشی همراه است. هر چند که یک یوگی معتقد است که ما (انسان) خلق نشده ایم که فقط عاملی باشیم و پس از تحمل رنج و درد به سراغ مرگ رویم. هدف از زندگی بالاتر از همه اینهاست. رشد نیروهای روحی هدف بوده و احتیاج به استعداد زیاد و نیروی اراده می باشد. تمامی این موارد در سایه رشد جسم و ذهن پدید می آیند. به همین خاطر عقلای قدیم سیستمی را گسترش داده بودند که باعث دفاع بدن در برابر بیماری ها و به تعویق افتادن مرحله کاتابولیک و همچنین نیرومند ماندن قوای فیزیکی و روانی می شود. این سیستم یوگا نام دارد. یوگا یک برنامه ساده و طبیعی است که بر پنج اصل استوار است: 1) تمرینات یوگا 2) تنفس 3) رژیم غذایی 4) ریلکس و آسودگی 5) تفکر مثبت و مدیتیشن www.yogajournal.com/ یوگا یک روش شخصی در زندگی است و بر اساس اصول و عقاید می باشد. ساده زیستن و تفکر والا. جسم مانند یک معبد و یا یک وسیله نقلیه برای روح است و برای استفاده مطلوب از آن احتیاج به یک سری اصول داریم. این اصول همانند اصولی است که در هر وسیله نقلیه به شمار می رود. یک اتومبیل به پنج چیز مهم احتیاج دارد: 1) سیستم لغزنده یا همان چهار چرخ 2) برق یا همان باطری 3) سیستم خنک کننده 4) سوخت 5) یک راننده برای رانندگی در پشت فرمان www.sakyaiba.edu.np

اکنون احتیاجات انسان را بررسی می کنیم:

1- اصل تمرینات

حرکات و اعمال به مانند سیستم لغزنده هستند که رباط ها، مفاصل، عضلات، تاندون ها و دیگر نقاط بدن را به کمک افزایش جریان خون و قابلیت انعطاف نرم می کنند.

 

2- اصل تنفس

این اصل بدن را در ارتباط با باطری یاری می کند. شبکه خورشیدی که نیروی عظیم پتانسیلی در آن ذخیره شده است و از طریق استفاده از تکنیک های تنفسی ویژه یوگا پرانامایا این انرژی در جهت برقراری تعادل فیزیکی و روانی آزاد می شود.

 

3- اصل رژیم غذایی

این اصل سوخت مناسبی را برای بدن تهیه می کند. مصرف مناسب غذا، هوا، آب و نور آفتاب از ضروریات است.

 

4- اصل ریلکس و آسودگی (وانهادگی)

این اصل همانند سیستم خنک کننده یا رادیاتور در ماشین عمل می کند. هنگامی که ذهن و جسم به طور مرتب فعالیت می کنند، ظرفیت آنان تقلیل می یابد. وانهادگی راه طبیعی جبران نیروی از دست رفته است.

 

5- تفکر مثبت و مدیتیشن

خود را کنترل کنید. ذهن آرام می گیرد. از طریق سکون و تمرکز فکر، طبیعت و سرشت تحت کنترل آگاهی قرار می گیرد. www.yoga.com



یوگا - قسمت اول

مقدمه

سلامتی و خوشبختی از دیرباز آرزوی تمامی انسانها بوده است. برای رسیدن به آنها بشر دست به هر کاری زده و راههای مختلفی را پیموده است. گروهی توانسته اند به آرزوهای خود دست یابند و برخی نیز هیچگاه طعم شیرین خوشبختی را نچشیده اند. سلامتی و خوشبختی و رسیدن به آرامش درون از زمان هایی خیلی دور ابزارهایی را طلب می کرده که بشر با توسل به آنها همواره سعی داشته به سلامت فکر و جسم نائل آید. این ابزارها نامهایی چون ابدیت، ذات متکی به خویش، طبیعت، برهمن، شعور کیهانی و نیروانا داشت. ولی یکی از روش های بسیار قدیمی که قدمتش به چندین هزار سال قبل می رسد و به عنوان علم جامع کیهانی مطرح گردیده «یوگا» نامیده می شود. بنا به روایت و دلایل علمی مطرح شده در کتابهای ارابه خدایان و طلای خدایان، کیهان نوردان باستانی از دیگر کرات سماوی به زمین آمده و با انسان زمینی ارتباط برقرار کرده اند. حاصل این ارتباط پیدایش علوم جامعی بوده که پیشرفت انسان های آن موقع را به همراه داشته است. یوگا یکی از همین علوم کیهانی است که درآسیای میانه به وجود آمده و جریان عرفانی عظیمی را موجب گشت که چکیده های آن طی هشت هزار بیت در کتاب اوپانیشاد به تدریج در سراسر جهان به خصوص هندوستان نشر و انعکاس یافت. بدین ترتیب عده زیادی با پیروی از آن توانستند به سلامت جسم رسیده و بر احساسات و عواطف خود غلبه کنند. به عبارت دیگر پیروی از این علم خوب زیستن باعث شد تا انسان بتواند ذهن و جسم را به حال تعادل درآورد و طعم سعادت و خوشبختی را بچشد. به طور خلاصه می توان اظهار داشت علم یوگا کهن ترین سیستمی است که تا کنون در جهان وجود داشته و همچنان در حال گسترش است. این علم به بدن و روان توجه خاصی داشته و درک بسیار عمیق از ذات بشر و آگاهی هماهنگی و شناخت بدن و روان را به شما نشان می دهد. برای قدم گذاشتن در مسیر تکامل انسانی حتما می بایست جسم، ذهن و روان در یک موازنه قرار گیرند. تکنیک های یوگا راه حل مطمئنی برای ایجاد این موازنه و رساندن شخص به آرامش فکر و درک حقیقت از طریق آگاه شدن بر خویشتن است. اولین کسی که اصول یوگا را به صورت قابل استفاده برای همگان مدون ساخته پاتانجلی هندی است. او در 300 سال قبل یوگار را به هشت مرحله تقسیم کرد. وی اعتقاد داشت انسان قبل از زدودن ناخالصی ها و ناپاکی ها نمی تواند طالب وصل معبود در رسیدن به مقصود باشد و تنها با تفکر و تعمق در احوال جهان و زیر پا گذاشتن آز، حرص و شهوات است که می تواند به تربیت و تعالی روح خود بپردازد. طریقت یوگا مراحل هشت گانه را فراروی یوگی گذاشته تا با اجرای آنها به سرمنزل مقصود برسد. این مراحل عبارتند از: یاما، نیاما، آسانا، پرانایاما، پراتیهارا، دهارانا، دیانا، سامادهی. برای رسیدن به این وادی و سری وسلوک در این طریقت نیازی به این نیست که فرد دین آبا و اجدادی خویش را رها سازد و به آیین و مذهب جدیدی بپیوندد. بلکه هر کس با هر اعتقاد و فرقه و آئینی می تواند به درس هلی ویگا در زمینه زهد و تقوا و برکناری از خشونت ها و پلیدی ها پاسخ مثبت بگوید. نهایتا آنکه با درک تکنیک های باستانی یوگا انسان می آموزد که چگونه حساسیت خود را از سطح جسم و پوست به سطحی عمیق تر یعنی ذهن، اندام و غدد داخلی و یا در واقع جسم و ذهن و همچنین ذهن و روان منتقل کرده، اتحاد و یگانگی بین عناصر فوق به وجود آمده که نتیجه این اتحاد و یگانگی چیزی نیست جز رسیدن به سلامتی و خوشبختی. (دایره المعارف یوگا، تالیف سوامی شیواناندا، ترجمه رضا رامز)



تکواندو

تکواندو یک هنر رزمی کره ای و یکی از ورزشهای المپیکی است. این رشته دارای بیشترین تعداد ورزشکار درمیان هنرهای رزمی در سراسر دنیا ست.

کلمه تکواندو از سه بخش تشکیل می شود:

  • 태 «تِ» = ضربه زدن با دست
  • 권 «کوان»= ضربه زدن با پا
  • 도 «دُ» = راه و روش

فنون تکواندو از ورزشهای سنتی تاریخ کره استخراج و پس از جنگ جهانی دوم با تلاش مستمر اساتید هنرهای رزمی کره جنوبی در قالب یک ورزش رزمی مدرن به دنیای هنرهای رزمی عرضه شده است.

اگرچه این ورزش تأثیراتی از کاراته پذیرفته و شباهتهایی نیز با برخی سبک های جنوبی کونگ فو در آن به چشم می خورد، اما استیل خاص این رشته دفاعی که متکی بر ضربات پا با حداکثر قدرت است و بر حفظ فاصله فیزیکی با دشمن و طراحی فنون برای دور کردن مهاجم تاکید دارد، آن را از تمام سبک های رزمی موجود متمایز می کند.

تاریخچه

قدمت این رشته به گواهی دیوارنگاره ها و نقاشی های به جا مانده در مقبره های «کاگجوچونگ» و «مویونگ چانگ» در کره شمالی (منچوری غربی) به 20 قرن پیش می رسد.- دریکی از این تصاویر مردی در حال اجرای یک فن دفاع با دست ترسیم شده که کاملا مشابه ضربه اول گول ماگی (دفاع بالا) در تکواندو است.- همین موجب شده تا تکواندو تاریخی کهن تر از سایر ورزشهای مرسوم در شرق آسیا مانند کاراته و کونگ فو داشته باشد.

شواهد قابل اعتمادی وجود دارد که شکل امروزین تکواندو از رشته های رزمی «سوباک» و «تکوان» که در دوران حکومت سلسله گوجوریو (37 ق.م تا 668 م) در شمال کره تمرین می شده، اقتباس شده است. در این دوران اهمیت زیادی به توانائیهای جنگی داده می شد و مسابقات منظمی برگزار می شد، شامل؛ رقص با شمشیر، تیراندازی، نبرد تن به تن، مبارزه ای که در آن دو نفر با شکستن یخ روی دریاچه وارد آب سرد شده وبه مبارزه می پرداختند.

در دوران پادشاهی سیلا (57 م تا 935 م) که بر بخش های جنوبی شبه جزیره کره حکم می راند نیز توجه خاصی معطوف هنرهای رزمی بود. در این حکومت سازمانی نظامی، آموزشی،اجتماعی به نام «هوارانگ دو» وجود داشت، آموزش انواع هنرهای رزمی به ویژه سوباک نیز از جمله فعالیت های این سازمان بود.

اگرچه در این دوران هوارانگ دو فنون گلاویزی و ضربات دست فراوانی را وارد سوباک کرد، اما پس از آن میل چندانی به تمرین این نوع فنون در کره وجود نداشت و این رشته به شکل اولیه آن که بر مبنای ضربه زدن و جلوگیری از نزدیک شدن دشمن استوار بود، ادامه یافت. تکنیک های گلاویزی سوباک که «یوسول» نامیده می شد، بعدها با ورود به ژاپن پایه گذار ورزش «جودو» شد.

تمرین هنرهای رزمی در زمان امپراتوری قدرتمند «کوریو» (935 تا 1392) نیز رواج زیادی داشت، در جشن های سالانه گوناگونی که در این سلسله بر گزار می شد، علاوه بر ورزشهای رزمی به مسابقات کشتی و چوگان نیز بهای زیادی داده می شد.

روی کار آمدن سلسله یی (1392 تا1910) که مبتنی بر تفکرات ایدئالیستی، رواج بودیسم و زدودن افکار کنفوسیوس از این کشور بود، کاهش نقش نظامیان در حکومت را نیز در پی داشت. این وضعیت اگرچه از رونق هنرهای رزمی کاست، اما تکامل این فنون تا هنگام اشغال کره توسط ژاپن در 1910 ادامه داشت.

در دوران حکومت استعماری ژاپن هنرهای رزمی بومی کره نیز مانند دیگر مظاهر فرهنگی این کشور با ممنوعیت مواجه شد، ژاپنی ها مدارس کاراته را در این کشور تاسیس و آموزش آن را جایگزین تکواندو کردند.

آموزش هنرهای رزمی کره ای در این دوران به طور مخفیانه در مناطق کوهستانی صعب العبور توسط گروه های کوچک ادامه داشت.

 تکواندو مدرن

پس از پایان جنگ و آزادی کره ورزشهای رزمی سنتی این کشور تا حد زیادی با رشته های ژاپنی هم

ادامه مطلب ...


پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, :: 12:51 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

 

کشش عضلات سینه ایحركات كششي از جمله حركاتي هستند كه معمولا قبل و بعد از حركات اصلي براي گرم يا سرد كردن عضلات مورد استفاده قرار مي‌گيرند. براي اين كه هنگام حركات كششي دچار آسيب نشويد، بايد با آرامش و راحتي حركت را اجرا كرده و پس از هر حركت، براي مدتي صبر كنيد و تنفس منظمي داشته باشيد.
دقت كنيد كه نبايد نفس خود را حبس كنيد. حركات كششي بايد به شما‌آرامش دهند و گردش خون و انعطاف‌پذيري شما را بالا ببرند. اگر در طول انجام حركات كششي دردي احساس كرديد، به اين معناست كه حركت را درست انجام نمي‌دهيد. حركات كششي عضلات سينه‌‌اي، اين عضلات را براي حركات بعدي آماده مي‌كنند. همچنين انجام اين حركات براي كساني كه مدت طولاني پشت ميز مي‌نشينند توصيه مي‌شود.

حركت اول: رو به ديوار بايستيد و كف يكي از دست‌هاي خود را همتراز با شانه روي ديوار قرار دهيد. حالا بدون اين كه دست خود را تكان دهيد، بدن خود را در جهت ديگر بچرخانيد تا جايي كه كشش را در ناحيه سينه احساس كنيد. 5 ثانيه در همين حالت بمانيد و سپس همين كار را در سمت ديگر انجام دهيد. اين حركت را 10 بار براي هر قسمت بدن تكرار كنيد.

حركت دوم: براي انجام اين حركت يك گوشه اتاق را انتخاب كنيد. طوري بايستيد كه نگاه شما به كنج ديوار باشد. كف هر يك از دست‌هاي خود را بالاتر از سطح روي ديوار همان سمت قرار دهيد. حالا به آهستگي بدنتان را به جلو خم كنيد تا جايي كه كشش را در جلوي سينه احساس نماييد و 5 ثانيه در همين وضعيت بمانيد. اين حركت را 10 بار انجام دهيد.

حركت سوم: مقابل يك صندلي روي دو زانوي خود بنشينيد و ساعدهاي خود را روي لبه صندلي قرار دهيد. حالا سر خود را پايين آورده و از ميان دست‌هاي خود عبور دهيد تا وقتي كشش را در عضلات سينه‌اي احساس كنيد. 5 ثانيه صبر كنيد و دوباره خود را بالا بياوريد. اين حركت را نيز 10 بار انجام دهيد.



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, :: 10:39 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

باور کنید در راه بدست اوردن هر چیز با ارزشی موانع کوچک و بزرگ زیادی وجود داردکه ما برای از میان برداشتنشان تلاش میکنیم این مهم نیست مهم عکس العمل برای از بین بردن ان موانع است.

از بین بردن روح وشکستن دیگران به سادگی امکان پذیر است اما شناخت خود انسان به اندازه یک عمر طول میکشد.

 



چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 16:7 ::  نويسنده : مجتبی رسولی
روزی یکی از خبر نگاران از بروسلی که افتخارات زیادی داشت پرسید :

آقای Lee بزرگترین افتخار شما چیست ؟

بروسلی در جواب گفت :

مبارزه بدون درگیری

حالا منظور از مبارزه بدون درگیری چیست ؟

مبارزه بدون درگیری نوعی مبارزه است که در آن با حریف در اصطلاح گلاویز نمیشویم و ضربات را از راه دور بر حریف وارد میکنیم

__________________
حضرت علی (ع) :
نه زندگی آنچنان شیرین است و نه مرگ آنچنان ترسناک ,که به خاطر آن شرافت را فروخت


عکس العمل سریع دست و پای بروس لی یکی از هنرمندان رزمی سرشناس را دچار حیرت نمود.بروس تمایل داشت مشتها و لگدهایش را درست قبل از لحظه ای که حریف مشت ولگد خود را روانه ی وی می سازد، پرتاب نماید.

همه ی کسانی که برای اولین بار او را می دیدند چنین به نظرشان می رسید که او صاحب نوعی غریزه ی خاص یا حس ششم است که امکان خواندن افکار درونی مردم را به او می دهد !

شاید مبارزه با فردی نظیر وی برای عده ی زیادی مایوس کننده بود . زیرا بدون آنکه حتی فرصت یک چشم به هم زدن را به حریف بدهد، به سرعت بر او غلبه می یافت.

راز عکس العمل سریع بروس لی در حس هوشیاری پرورش یافته ی او که در نتیجه ی سالها تعلیم و تمرین توسعه یافته بود، نهفته و مکمل تکنیکهای دست و پای او محسوب می شد.

سریع بودن صرف حرکات دست و پا لزوما" بدان معنا نیست که شما می توانید با مشت و لگد حساب حریفتان را برسید.به بیانی دیگر، سرعت صرفا" ضامن آن نیست که ضربه ی شما قبل از آنکه ضربه ی حریف به شما اصابت کند، به او بخورد.اما توسعه ی حس هوشیاری، سانس شما در غلبه کردن بر او به طور چشمگیری افزایش می یابد.


چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 15:44 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

 

Many have heard of the wing chun system of martial arts. Mowing-chun-mindst articles deal with the techniques, the chi sao, the forms, the politics, and the variations, but I believe this may be the first article that deals with the wing chun mind. Master Hawkins Cheung, who has taught in Los Angeles since the late 1970s, outlines the concepts of wing chun in combat. An early student of grandmaster Yip Man, Cheung has practiced wing chun for over 30 years. Hawkins was also Bruce Lee’s training partner in the early 1950s and together they explored fighting concepts. Master Cheung stands 5-feet-5 and weighs 105 pounds. He is every inch a skilled fighter and excellent teacher.

Cheung explains the wing chun mind and the “how” and “why” of wing chun. He also explains where many wing chun men are incorrect Cheung states that the principles discussed here could be used by any system of martial arts to be applied in combat, regardless of the tools delivered. He considers stylistic differences, postures, techniques, forms and drills secondary to wing chun’s application in combat. Master Cheung’s advice here is reminiscent of Sun Tzu’s Art of War. He offers practical, straight forward advice on combat, very much like his style of fighting.

Wing  Chun System Combat

Wing chun is designed as a combat system. For this reason, the system emphasizes confidence, timing, intercepting, capturing the centerline, shocking the opponent, setting up for consecutive strikes, and trapping. But the most important weapon in the wing chun system is the mind. Cheung explains that the mind is the center, the “referee” that the system revolves upon. Cheung uses the term “referee” because it denotes a bystander, one who is emotionally detached. Cheung states that, “Having a calm mind will determine your success in combat” To Hawkins Cheung, the wing chun mind is the mental frame of mind you need to survive.

Wing  Chun System Confidence

Hawkins often uses an analogy of driving a car to convey his teachings. He asks, “Are you good driver?” A student nods affirmative. Are you a good driver in Europe? Are you a good driver with a manual transmission? Are you a good driver in New York?” The student looks confused, as Hawkins continues, “The difference between driving a car around the block versus driving a car on the freeway is confidence and experience. Confidence and experience go hand-in-hand. If you’re not confident, you will be a disaster in driving or fighting.” The students understand.

“Practicing with a partner develops confidence so that when you eventually face an opponent it will be like driving to the supermarket If you have fear, you will lose. Don’t fight it if you have too much to lose. If you must fight, you must destroy your opponent and not stop until he is defeated. You must have the fighting spirit and attend to the job on hand. Don’t have fear, let your fighting instinct guide you in destroying your opponent. This is the kind of confidence you need to face your opponent,” says Cheung.

“The basic drills pak sao (slapping hands), lop da (grabbing and striking) and dan chi sao (single sticking hands) give a beginning student a sense of facing an opponent. The first form, siu nim tao, advises the student to ‘not think too much,’ and gives the basic tools and how to utilize them, as in learning to drive a car, which you eventually do without having to think.” says Hawkins, “The wing chun system was designed to develop a person with no knowledge of martial art to eventually become a proficient fighter.”

“If you’re facing an opponent, you must have the confidence to walk straight in on his punch or kick! “exclaims Cheung. “There is no retreating step in wing chun; the idea is you have to ‘eat up’ your opponent’s space and step in. It’s not wing chun if you take a sidestep or retreat from an attack.”

Newton’s laws of physics states that only one body can occupy a space at a time. “You must rush in with absolute confidence. “Master Cheung states that knowing this is an important factor in mastering wing chun, “because if a practitioner can’t fulfill this requirement, he may as well study another style.”

Wing  Chun System Timing and intercepting – “Can you do it?”

Hawkins often states anyone can learn the entire wing chun system in a short time, but it difficult to master. He often asks his students, “You can learn so and so, but can you do it?” Being a close-range art, wing chun is based largely upon timing. “Hitting a person just as he is attacking requires perfect timing: The question is, “can you do it?” He notes many other martial arts styles are fast “The boxing jab is perhaps the fastest punch, and coming in on it is dangerous. By utilizing the proper timing, you can score a blow just as the jab is retracting or about to be launched.”

Timing is the prelude to intercepting or cutting off an attacking Says Cheung, “Fighting is based on shocking attack. To shock the opponent with a blow or through surprise will slow or stop his attack” Hawkins’ explanation is reminiscent of the German blitzkrieg (lightning) attacks of World Warn, and of the recent Persian Gulf War, where the Allied forces bombed Iraq through a surprise night attack.

Sifu Cheung continues, “You have basically two methods of capturing the centerline: the first is to have superior speed over the opponent, and the second is start entering just as the opponent attacks. The key determining factor is timing.”

Cheung states if there is no starting point, a wing chun man will not initiate his attack “if you move, I move; but I arrive first”‘ says Cheung. Sun Tzu’s Art of War states that you attack after, but arrive first.

“Having a fight is like arguing with someone. When you’re engaged in an argument, you and your adversary are emotionally charged and each side wants to speak his point of view. But in wing chun, the idea is to let my opponent speak first, and I will initiate my timing from his start.” Cheung continues, “From that point, I shock or scare my opponent and initiate my say-so.”

Like a gunslinger, Cheung states that a wing chun practitioner has to develop the fastest draw. “A wing chun player captures the centerline first, which means he has the opponent targeted. if I am pointing my gun at you, and you move, even slightly, I’ll shoot Other Systems want to shoot as soon as possible, but with wing chun, you want to be the one that draws first, then shoot if necessary.

“if you can strike your opponent at his moment of entry, the results can be devastating,” claims Cheung. “Impact is virtually doubled. The question is: Can you do it?”

Wing  Chun System Capturing the Centerline

Many martial artists understand the concept of the centerline, a principle emphasized in wing chun training. As master Cheung defines it, the centerline is the fastest line of entry between two opponents facing each other. The centerline concept is what differentiates the wing chun system from other systems of martial arts.

“In other styles, movement originates from outside toward the center. Other styles choose to use the curved line. Wing chun is different in that movement originates from the center outward. Wing Chun is designed to cut the motions from other systems, and timing is the means to occupy the center first”‘ says Cheung. “It’s not wing chun if the movement doesn’t originate from the center.

“One must capture and control the centerline to occupy a superior position. To occupy the centerline in an instant is the mark of expert skill, by controlling it you have immediately developed a sense of what the opponent can or cannot do,” says Cheung. “You have, in essence, presented a question or problem for the opponent to answer.”

“Many wing chun men ignore the skill of closing the gap and distance fighting,” says Cheung. Wing chun’s famous motto explains, “Stay as he comes, follow as he retreats; rush in upon loss of contact.” To “rush in” means to overwhelm the opponent with a blast An analogy of the pressure of a river behind a dam suddenly opening its gates should help you understand this feeling of ‘rushing in.” Master Cheung continues, “Seeing a whole body charge at you has a totally different mental reaction then a fist coming at you. A fist is small, but an entire body is big. This mental shock can be unbalancing to my opponent”

Wing  Chun System Shocking the Opponent

When you strike an opponent, you stun or shock him. The shock causes a sudden overwhelming stimuli which can overload the brain and delay reaction. This shocking action allows you to setup your opponent for further consecutive strikes. Whether you choose to strike, yell, curse, spit or slap your opponent, the result is the same if you are successful. Your shocking blow will delay the reaction time of your opponent, causing an opening. if you hit him again, it canes more shock; more shock will cause more delay; more delay in reaction will cause more strikes to land. As Cheung says, “My fists are like drumsticks beating on a drum.” But he cautions, ‘Don’t let the shock reverberate back to you, as you will delay your own timing. Only through correct muscle conditioning and relaxation will you break the vibration back to yourself”

One day Hawkins said to this writer, “Attack me, Robert, anyway you like.” I complied and prepared to attack. Just as I did, I suddenly felt stunned, and I had Hawkins’ fist in my face. He smiled. ‘”Did you feel the shook? Did your mind ‘blank out?”‘ I felt first-hand his skill on entering and setting me up. Hawkins did not rain punches on me, but had he, I doubt that my 6 feet, 185 pounds would be able to stop anything after shocking my system.

“To shock your opponent, you can use pak da (slapping strike), lop da or any other tool. You must catch your opponent with the correct tiling. When you shock your opponent, you cause him to blank out, and in that instance he loses himself and his surroundings, and there is an opportunity to destroy him!” says Cheung. “Anytime a martial artist, regardless of style, throws a punch or kick, he is blanking out because of the focus and emotional commitment” This blanking out gives you the time to strike your opponent.

The chi sao training is a famous feature of the wing chun system, but as master Cheung describes it, “Many wing chun practitioners overemphasize the drill. They find themselves unable to use the sticking hands in combat.” Cheung continues, “Sticking hands is for contact sensitivity. At long range and no contact with your opponent, you must have eye sensitivity. The problem with most wing chun practitioners is they have trapped themselves with only relying on contact sensitivity; you must have both. Both eyes sensitivity and contact sensitivity follow each other, where one leads off, the other follows to continue.”

“Chi Sao training is for you to get information on your opponent, but if you don’t have the contact and are at a distance, you must rely on your eyes. Master Cheung describes in detail that, “Eye sensitivity takes over when you don’t have the contact with your opponent; contact sensitivity takes over when you’re jammed up and or in close. If you don’t develop this, you win never he able to use wing chun.”

He cautions: “If a motion is too fast for the eye, it can be a trap, and if it is too fast for the hand, it may be a trap. In these circumstances, you must use your eyes to zoom in, or cut your opponent’s motion by rushing in and use your contact sensitivity.” Master Cheung’s advice is reminiscent of a Patriot missile sighting a Scud missile in mid-air.

“What is important to learn is to control your opponent’s bridges and set him up for the next shot. Good wing chun is like playing billiards, you must always look for the next shot. Make your opponent follow you, if you are fast, make him catch up to you. If he is faster, make him slow. If he is hard, defeat him with soft. If he is soft, defeat him with hardness. If you can master the wing chun principles of ‘stay as he comes, follow as he retreats; rush in upon loss of contact,’ you win realize the essence of wing chun.”


Lien Wan Kuen: Consecutive Strikes

After setting up the opponent with a shocking strike you must follow up with consecutive strikes. One of the most often drilled punches wing chun is called lien wan kuen. It is quick burst of straight line punches along the centerline that continues until an opponent is downed. Translated loosely in English, lien wan kuen means “chain punches” or “consecutive striking.”

“Lien wan kuen is a major application of the wing chun principle,” says Cheung, like an expert in billiards, each one of your shots scores and sets up for the next shot You do not give your opponent a chance to breathe. You strike and set up the opponent for more strikes until he is unconscious. You act like a butcher, cutting and hacking away at your opponent. Never stop until your opponent is down. That is the wing chun attitude.”

There is a certain amount of detached cruelty at work here. This aggressiveness has helped Hawkins survive many street encounters.

Wing  Chun System Trapping: Giving Frustration

Trapping is the heart of wing chun system. Sun Tzu wrote that all warfare is based upon deception, and to trap an opponent is to deceive him. Says Cheung, “When I trap your hand, your leg, or your body, your mind instantly freezes and considers the options. There is a psychological breakdown, and my opponent begins to lose his sense of confidence. When I don’t allow you the time to solve your immediate problem, I frustrate you, and therefore trap your emotions. You then have two opponents against you– me and yourself.

“If your opponent is fast, you be slow. If he is slow, you be fast. You must always keep in control of a fighting situation,” warns Cheung.

“If I can trick you, I am controlling your mid if I make believe there’s no pressure in my right hand, you may believe I’m not paying attention and want to attack there. But since I’m deceiving you, I want to draw your response so I can set up the next shot,” says Cheung.

An excellent example is the recent Persian Gulf War. Iraq’s strength was on the ground, but the Allied forces concentrated initially on air assault prior to any ground fighting. The tactic was to confuse the opponent and lead Iraq into concern of air assaults. Says Cheung, “You never allow your opponent to feel comfortable, that is the essence of trapping.”

Wing  Chun System Offense and Defense

“Offense is based on attack, defense is based on body structure”‘ says Cheung. Offense is only 50 percent of the art Many wing chun men only concentrate on the offensive portion because offense is the best defense.” He warns, “Mastering the defensive portion of the art requires that one develop a strong stance and correct body structure. Defense means that you have to depend upon being a half-beat slower and follow your opponent and respond from there.”

For the wing chun practitioner, defense relies upon the correct structure of the body. The wing chun body structure holds back the rushing in of an opponent, much like a dam holding back a river. Again, we come to wing chun’s motto of “Stay as he comes, follow as he retreats; rush in upon loss of contact” Your body must stay and be able to receive your opponent’s rushing in.

Cheung describes the body structure as eating up the opponent’s space and his pressure. This is the soft part of the art Cheung again refers to the importance of the mind. “When an opponent rushes in toward you, you must have the mental preparation to receive the attack. Your mind must be calm.”

A wing chun principle is that the striking hand is the blocking hand. Offense requires superior timing in one beat A defensive counter works on a one-and-a half or second beat Wing chun’s simultaneous defense and offense is in one beat According to Cheung, “The best wing chun players can combine both offense and defense simultaneously in one beat if offense and defense are separate, you’re not adhering to wing chun principles. Many wing chun men don’t realize the importance of timing which makes the concepts come alive. You have to make the opponent blank out if you don’t make the opponent blank out, you have lost the superior one-beat timing. A common reason is because you have jammed up your own timing because the shock has reverberated to you. If a wing chun practitioner can master superior timing, he can be free from the style. if you master timing, the style is secondary. You can use the opponent’s technique at that point You have to train to reach that point It takes years of hard work; you literally gamble with timing.” There is a wing chun saying of “glass head, bean-curd body, and iron bridges.” Master Cheung is a living example of this expression. “Being physically small, I can’t take a punch or a kick,” says Cheung. “Using timing and these methods of attack, I never had to draw my last card” The last card that sifu Cheung speaks of is defense. Like the ground war during Operation Desert Storm, the last card is the trump card.

“if I had a body like Mike Tyson’s, I could afford to wait and play the defensive role and wait for my opponent,” says Cheung.

Wing  Chun System Forever Springtime

The wing chun fist are is named after its founder, Yim Wing Chun, but to Hawkins Cheung, the words “wing chun” also mean “Forever Springtime”.

“If you look at wing chun this way, the art is always fresh and new.”

Sifu Cheung often explains that wing chun practiced in America has a different emphasis than in Hong Kong. “In Asia, we practiced wing chun to defend mainly against body blows, so you’ll have to emphasize crossing the bridge, gaun sao and other techniques,” he notes. “In America, you have boxers, wrestlers and other martial arts, each with their strengths, so you have to keep aware and adapt.”

Change and adaptation are essential to survival. That is why there are so many types of martial arts. He insists that like an immigrant, you have to change your ways to adapt to your new environment “A good wing chun player is a great pretender. He can adapt and change his tactics. You must change and adapt to circumstances to survive! That is the wing chun mind.

“Wing chun is a trap, too, because many practitioners get hung up thinking wing chun is the only way to fight. Many wing chun men are in the process of still developing the tools, so they can’t begin to conceptualize how to apply them properly in combat Changing to survive is universal, not just in wing chun,” says Cheung. “The frustrating part of wing chun is learning how to enter. This skill take years to develop.”

He concluded, “A master can only be a master today. You can’t tell what the future is, as the situation may change. You can only be a master up to the present An individual has to develop, continue with his own research and grow everyday.”



چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 15:16 ::  نويسنده : مجتبی رسولی
 

 

Bruce Lee's first generation students
Back row: Jesse Glover, Bruce Lee, Skip Ellsworth, Tak Miyabe
Front row: James Demile, Leroy Garcia, Taky Kimura (1961)

In 1959, James W. DeMile began his martial arts career in Seattle under the direction of the legendary Bruce Lee. As one of Bruce Lee's first generation students, Mr. DeMile had the opportunity of assisting Bruce in developing his unique fighting skills. It was also DeMile's privilege to appear in Bruce's only book, "The Philosophical Art of Self Defense".

Previous to training with Bruce Lee, DeMile was the "Duke" of the Capitol Hill gang in Seattle and an undefeated heavyweight boxer in the Air Force.

One of the foremost authorities on modern Wing Chun, DeMile has adapted Bruce's modification of the ancient art of Wing Chun and created WING CHUN DO, a practical self defense system. For the history and philosophy behind Wing Chun Do, see Way of Wing Chun.

DeMile has published many articles, appeared on TV and in the movies, written four best selling martial arts books, and produced a number of training videos, including "Bruce Lee's One and Three Inch Floating Punch", one of the most devastating strikes in the martial arts.

Sijo DeMile travels extensively throughout the world teaching his dynamic self defense concepts and techniques to students, police and the military.

DeMile presently teaches out of his International Headquarters in Rogue River, Oregon. For a more detailed biography, see Biography of James W. DeMile.



چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 15:11 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

Wooden_dummy_01Wooden Dummy Overview

Mook Yan Jong – literally translates “wood man post”, but is generally called a “wooden dummy” in English, or “jong” for short. The dummy consists of a body with two upper arms at shoulder level, a lower arm at stomach height, and one leg, suspended on a framework by two crosspieces. As easy at it might looks to make a real wooden dummy is an extremely difficult task. For some this task has an incredible end result, a training partner with your sweat, blood and qi.

 

Wooden Dummy Materials

Teak was often traditionally used for all parts of the dummy. But, since solid blocks of this exotic hardwood are increasingly hard to find, you can use almost any strong hardwood – one that’s heavy, strong and dense, but not brittle. Some softwoods may not have enough strength to withstand the force applied to a dummy, or have the proper weight. Another problem with softer wood is that over time, as the arms and legs are struck repeatedly, they become compressed and more “sloppy” in their movement.

Because it’s difficult to get hardwood in a piece large enough, you might try laminated wood (although the look will be different with all those lines running through it).

Avoid wood with pitch in it, and the wood should be well seasoned – dry all the way through – to avoid cracking. Try to find wood native to your area since transporting it from a different climate, especially with different humidity, can cause cracking. Even with these precautions wood will still sometimes check or split, in which case you might use a wood fill or banding.

Wooden Dummy Body

Use hardwood for the body so its weight will correspond to that of a human Wooden_dummy_02body. This way if you can move the dummy you can also move a person. The body has a round cross section of about nine inches in diameter. Anything smaller doesn’t give the needed weight and requires adjustments in the length of arms and leg. The height of the body is five feet.

Make the cross section for the wooden dummy as close to a perfect circle as possible. Irregularities in the surface could cause damage to hand, fist or foot.

The body should be smooth, though not necessarily polished, to avoid splinters.

Slightly taper or round off the top and bottom of the body to remove hard edges.

One of the hardest parts of dummy construction is cutting the square holes for the arms. First drill circular holes, then square them with hand chisels. In order to give both arms room to pass through the wooden dummy, the left arm (facing the dummy) is slightly higher than the right. The holes intersect at their outer edges where they cross in the exact center of the dummy. An advantage of hardwood is that you’re less likely to tear up the center of the dummy as you cut these overlapping holes.

Wooden Dummy Arms

The arms should be the same material as the body, since they need as much strength. Stress on the arms is at the point where they enter the body.

Turn the arms on a lathe, rather than make them by hand, since a smooth level surface is essential.

All three arms are identical Each is twenty-two inches long, divided into two sections: one eleven inch half goes through the wooden dummy body and out the back, the other eleven inch half sticks out from in front of the dummy. All three arms are set parallel to the floor.

The visible half of the arm, extending from the dummy, is cylindrical – though wider at the point where it leaves the body and tapering smaller towards the tip. The widest part, closest to the dummy, is two and a half inches in diameter. The amount of taper differs, but a loss of about an inch, down to one and a half inches in diameter at the tip, is average. Slightly round off the tip end so there are no hard edges.

The inner hidden half of the dummy arm has a square cross section. Though it’s far easier to make the inner half cylindrical, this would allow the dummy arm to spin on contact – unlike a real opponent’s arm. This half of the arm can be either in line with the outer half, or offset from center so one corner of the inner half touches one edge of the outer half while the opposite corner of the squared inner half is inset from the edge of the rounded outer half. While this offset is more difficult to make, it allows the  wooden dummy arms to be adjusted to different angles simply by switching or turning the arms, causing the width apart at the tapered ends to be changed. While the distance apart at the tips depends on your own body – the upper arms point at your shoulders when you stand at an arms length away from the dummy – the average is about eight and a half inches.

The upper arm is nine inches down from the top of the dummy. The lower arm is eight and a half inches down from the upper arms, extending straight out from the center of the body.

The holes cut in the body for the arms should provide a fairly tight fit, neither too tight or too loose. Your technique on the dummy can be judged by the sound of the arms moving in their holes: a dull thud indicates tension in the arms, caused by holding back power, while a sharp “clack” shows power has been properly passed to the wing chun wooden dummy without force being reabsorbed into your own arm.

Extend the dummy arms through the body and out the back two inches. Secure the arm in place with a removable pin or wedge.

Wooden Dummy Leg

The leg is divided into two sections: one half extending through the dummy and out from the front center of the body to a “knee joint”, the other half extending down towards the “ankle”.

The leg is the least standardized part of the dummy. The upper part of the leg may come straight out from the dummy, parallel with the floor, or it may extend downwards at an angle. The lower part of the leg may come straight down, at a right angle to the floor, or it may extend forward at an angle. It is meant to correspond to your own leg, if you were to stand with one leg forward, so keep this pattern in mind when making your wooden leg. Use the knee joint as your guide and have it roughly at the same height as your own knee.

The upper section of the leg is twenty-two inches long: one half of which extends through the dummy and out the back, the other half extending out in front. The part that passes through the wooden dummy must be smaller than the part that is visible, so the leg won’t slide back up into the dummy. The lower “hanging” section is about thirteen inches long. As with the arms, the leg is secured in back with a removable pin or wedge.

The diameter of the leg is not standardized, since it was traditionally made from a hardwood branch with a knot and bend where the knee would be. This makes a functional, and pretty, leg, but suitable tree limbs are hard to find. A square cross-section leg with a joint at the knee is much easier to construct. Anything less than two by two inches will be too weak to stand up to steady use. Round the edges slightly so kicking the leg is easier on the feet.

The section of the leg extending through the wing chun wooden dummy must be cut with a square cross-section, to eliminate any rotation of the leg in its hole.

The leg leaves the dummy at a point roughly sixteen or seventeen inches from the base of the body. Because the angle of the leg can vary the hole may be raised or lowered as needed. The bottom of the leg should line up with the bottom of the body, about six inches above the floor.

Stress points are at the knee and where the leg passes into the wooden dummy.

Use a strong hardwood, since the leg must withstand a great deal of kicking force. And, as with the arms, it’s a good idea to have a spare leg on hand.

Wooden Dummy Cross Pieces

The dummy is suspended above the ground by two crosspieces or slats, each one inch wide by two inches high.

No matter what wood is used for the rest of the wooden dummy, these crosspieces must be a strong hardwood since they receive most of the force given to the dummy. On the other hand they must not be too brittle, otherwise they will crack rather than flex under stress. Stress points are at the spot where the slats first pass into the dummy. It’s a good idea to have an extra set of crosspieces on hand for the inevitable day when one cracks.

The crosspieces should be no less than five feet long, so they are long enough to flex when the dummy is moved forward or backward, and long enough to extend out several inches on either side of the framework.

The top crosspiece is six inches down from the top of the dummy, the bottom crosspiece is nine inches up from the bottom of the dummy. At this distance apart they provide support so the dummy does not tip forward or backward when moved. Also, if the top crosspiece is any closer to the top of the wooden dummy it gets in the way of a neck-pull.

The crosspieces must be cut perfectly parallel to each other, the top directly over the bottom, otherwise they will bind, and not slide, in the supporting framework. They should also pass directly through the center of the wooden dummy for best balance.

Attach stops so the dummy body won’t slide on the crossp



چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 13:37 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

Grandmaster William Cheung

Helped Teach Bruce Lee

     At the age of ten, William Cheung began his training in Wing Chun Kung Fu under the instruction of Yip Man. He was 14 when he decided to follow Wing Chun as a way of life. For the next four years, he trained full time under Yip Man's roof. Between 1957 and 1958 Cheung won the kung fu elimination contests in Hong Kong, defeating opponents with many more years experience. During that period, he helped to teach Bruce Lee many of the techniques that Lee would later use in his very successful film career.

Opened The First Wing Chun Kung Fu School In Australia

     From 1959 when he arrived in Australia to pursue his academic studies, Cheung organized small informal groups interested in martial arts. However, the death of his master, Yip Man, in 1973 marked a turning point in his life. He decided that the traditional taboo placed on the teaching of Wing Chun to non-Chinese was anachronistic and unjustifiable xenophobia. Accordingly, he formed the first Wing Chun Kung Fu school in Australia in which the full extent of this Chinese art was taught to students of both Chinese and non-Chinese extraction.

Taught Close-Quarters Combat To U.S. Marines In Japan

     Cheung was appointed as a Chief Instructor to the U.S. Seventh Fleet based in Yukosuka, Japan, and served in that capacity from 1978 to 1980. During this time, he was in charge of the intensive program of close quarter combat for the marines.

Cheung's Students Have Achieved International Recognition

     Many of Cheung's students have achieved international recognition for their martial arts prowess. In 1982 his students won both the heavyweight and middleweight divisions in the World Invitation Kung Fu Championships held in Hong Kong. Further, Cheung was himself awarded the 1983 Black Belt Hall of Fame Award as Kung Fu Artist of the Year.

Set The World Speed Punching Record Of 8.3 Punches Per Second

     In 1984, William Cheung set the world speed punching record of 8.3 punches per second at Harvard University in Boston. More recently, he has been actively engaged in research and development to improve training and the execution of techniques, and has been the first in his field to apply advanced biomechanical methods such as high speed filming and computer technology in an attempt to empirically analyze the movements of the art of Wing Chun Kung Fu. To promulgate his ideas and stimulate and enliven the art, Cheung has authored Kung Fu Butterfly Swords, Kung Fu Dragon Pole, How to Develop Chi Power, Wing Chun Bil Jee, Advanced Wing Chun, and most recently, My Life With Wing Chun.

Continues To Teach Extensive Seminars Around The World

     In recent years, Cheung has been extensively involved in conducting workshop seminars for various groups in different countries around the world throughout North America, Europe, and Asia.



چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 13:46 ::  نويسنده : مجتبی رسولی
Zen
 

     The Los Angeles Traditional Wing Chun Kung Fu Academy is located in West Los Angeles at 2238 Purdue Avenue. The overall purpose of the Academy is to create a dynamic, transformative environment specifically for the process of Mastery of Wing Chun. As you enter, your surroundings are your first step into another realm. We shift out of the problems and hassles of daily life, and into the world of the Here and Now.



Zen

     The LA Wing Chun Academy has two 1000 sq. ft. training halls, with custom Zebra mats, 40' of mirrors, 5 Wing Chun Dummies (with custom stands), Iron Palm station, Heavy Bags, Body Opponent Bags (BOBs), and a variety of Chinese and Asian weaponry. With nearly 4300 sq ft. of space, high, wood beam ceilings, skylights, and brick walls; LA Wing Chun is inundated with a Zen/Temple-like atmosphere.





Zen

     The Academy was designed and constructed by Chief Instructor, Sifu Eric Oram and Academy Instructor Joseph Perlingiero, inspired by Grandmaster Cheung's Headquarters School in Melbourne, Australia and the Shaolin Temple itself.




چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 13:31 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

Wing Chun Training… There are so many elements to the Wing Chun system that make it such an effective, complete and unique art

Wing Chun Training

Wing Chun Fwing-chun-trainingorms
Wing Chun Dummy
Wing Chun Contact Reflex
Wing Chun Chi Sao
Wing Chun Battle Sets
Wing Chun Flow
Wing Chun Self Defense
Wing Chun Micro Study
Wing Chun Full Contact Sparring
Wing Chun Meditation

Share


ادامه مطلب ...


چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 13:25 ::  نويسنده : مجتبی رسولی


Bruce Lee learned only part of the complete,traditional
Wing Chun Kung Fu system … and we all know what kind of fighter he was —
Grandmaster Cheung
has taught the Complete System to Si-Fu Oram.
And now, he and his instructors can teach it to YOU.

Grandmaster Cheung started with Yip Man at age 10

     At the age of ten, William Cheung began his training in Wing Chun Kung Fu under the instruction of Yip Man. He was 14 when he decided to follow Wing Chun as a way of life. For the next four years, he trained full time under Yip Man. Between 1957 and 1958 Cheung won the kung fu elimination contests in Hong Kong, defeating opponents with many more years experience. During that period, he helped to teach and train Bruce Lee.


Cheung set remarkable 'one second' speed punching record

     In 1978 Cheung was appointed as a Chief Instructor to the U.S. Seventh Fleet based in Yukosuka, Japan, and served in that capacity from 1978 to 1980. During this time, he was in charge of the intensive program of close quarter combat for the marines. Further, Cheung was himself awarded the 1983 Black Belt Hall of Fame Award as Kung Fu Artist of the Year. In 1984, William Cheung set the world speed punching record of 8.3 punches per second at Harvard University in Boston. Think about that, 8.3 punches per second.


Yip Man...The Fighter...
     Yip Man (1900-1971) was the 7th generation Grandmaster of the Wing Chun Kung Fu system, and is considered to be one of the all time great Chinese Boxing Masters. Renowned for his multitude of challenge matches across Southern China as a young adult, he continued to take challenges well into his sixties.

Yip Man...The Legend:
     His impact on the martial arts world is profound. He not only trained one of the greatest living fighters (Cheung), he also inspired a young Bruce Lee, and has led Wing Chun to become one of the fastest growing martial arts of our time. Three films have been made on his life, and his martial accomplishments.


Robert Downey Jr. and Wing Chun

"I can't even describe how much Wing Chun has impacted my ability to stay well and focused.


چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 13:19 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

Wing Chun: A Tool for Revolution

     The origin of Wing Chun can be found in the turbulent, repressive Ching Dynasty which flourished over 270 years ago. It was a time when 90 percent of the Chinese people, the Hons, were ruled by the 10 percent minority, the Manchus.

     When all weapons were outlawed by the Manchus, the Hans began training a revolutionary army in the art of kung fu. The Sil Lum temple became the secret sanctuary for preparatory trainings of a classical style which took between 15 to 20 years for each person to master.

     To develop a new form, one which would have a shorter training time, five of China's grandmasters met to discuss the merits of each of the various forms of kung fu. By choosing the most efficient techniques from each style, they developed training programs that would develop an efficient martial artist in 5 to 7 years, one third the original time. However, before the new form could be put into practice, the Sil Lum temple was raided and burned by the Manchus.

Originated By A Woman

     Ng Mui, a nun, was the only survivor of the original five grandmasters. She passed her knowledge on to a young orphan girl, whom she named Wing Chun. The name represented "hope for the future." In turn, Wing Chun shared her knowledge with her husband, Leung Bok Cho.

     Through the years, the style became known as Wing Chun. Its techniques and teaching were passed on to a few, carefully selected students.

     Nearly 100 years ago, Leung Jun was one of the chosen students to receive training in Wing Chun. He lived with his two sons, Leung Bak and Leung Cheun in the prosperous city, Fatshan. Aside from his fame as a martial artist, Leung Jun owned as herbal shop. He was greatly respected by his community as a gentleman and scholar, one who never boasted of his king fu ability.

Passed On and Kept Secret

     Chan Wah Soon was a money changer with a shop next door to Leung Jun's. He was a large, strong man, who admired his neighbor's Wing Chun ability. When Leung Jun chose to keep his art within his family and not take any outside students, Chan Wah Soon resorted to spying on Leung Jun's daily teachings to his sons. Leung Jun soon learned of Chan's spying and deliberately taught a modified version when Chan was watching.

     Chan's dedication to spying eventually touched Leung Jun and he eventually accepted Chan as a disciple. However, Leung Jun continued to teach only the modified version to Chan because he feared that after his own death, Chan would dispute the Wing Chun grandmastership with his sons. Since Chan was a much larger and stronger man, neither of Leung Jun's sons could have defeated him if Chan had learned the real version of Wing Chun.

     Leung Jun's suspicions of Chan Wah Soon were well founded. When Leung Jun and his son Leung Cheun died, Chan drove the surviving son Leung Bak, from Fatshan to Hong Kong.

     Chan Wah Soon wasted little time in teaching the modified version of Wing Chun to his selected disciples. He enjoyed tremendous popularity, but after many years had accepted only eleven students.

Wing Chun and Yip Man

     Then a twelve year old boy, Yip Man, came to Chan Wah Soon with 300 pieces of silver asking for acceptance as his final disciple. At first, Chan assumed the boy had stolen the money from his parents. He accompanied Yip Man home, confronted his parents, and discovered the Yip Man had indeed saved the silver by himself. Admiring Yip Man's dedication, Chan accepted him as his last disciple.

By The Age of 16, Yip Man Had A Great Reputation

     Yip Man studied Chan's Wing Chun system for four years and after Chan's death, moved to Hong Kong. By the age of sixteen, he had the reputation of an accomplished martial artist. Through some of his martial arts friends, Yip Man was introduced to an eccentric old man with renowned kung fu ability. Yip Man challenged the old eccentric and lost dismally. The old man was Leung Bak, Lueng Jun's surviving son of the original Wing Chun system. After the encounter, Leung Bak told Yip Man the story of the modified version and accepted him as his only student.

Yip Man Was Respected By All Kung Fu Practitioners in China

     Yip Man studied the authentic version of Wing Chun for four years. With his new knowledge, he returned to Fatshan, defeated his seniors in the modified system and became the grandmaster of Wing Chun. All kung fu practitioners of China respected him for his ability, but he never accepted any disciples.

     In 1948, when the Communists took over China, Yip Man left for Macao, leaving his fortune behind. In Macao, Leung Shan, a master of White Eyebrow Kung Fu, found Yip Man in an impoverished state and took him to Hong Kong, where he cared for him.

     Leung Shan had a kung fu school on the premises of the Restaurant Worker's Union in Hong Kong. Yip Man was given a small apartment there. Every night, after the restaurant closed, kung fu classes were conducted at the Worker's Union. Often, Yip Man watched the classes in progress, without malice, ridiculed the inadequacy of Leung Shan's style.

Yip Man Easily Defeated a Larger, Stronger Opponent

     One night in 1951, Leung Shan became angered by Yip Man's disrespect. To teach Yip Man a lesson, he challenged the older man. Though Leung Shan was larger and younger than Yip Man, he was no match for the art of Wing Chun and was easily defeated.

     After defeating Leung Shan, Yip Man revealed himself as the grandmaster of Wing Chun and took Leung Shan as the first of his always carefully selected students.



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 13:12 ::  نويسنده : مجتبی رسولی



 

Si-Fu Eric Oram

One of the world's leading teachers of Traditional Wing Chun

      (Si-Fu) Eric Oram is one of the world's leading authorities on Traditional Wing Chun Kung Fu, as one of the most senior instructors under Grandmaster William Cheung -- the man who taught and inspired the legendary Bruce Lee.

Martial Arts Training

     Si-Fu Oram has been a direct disciple of Grandmaster Cheung's for 25 years and has taught Traditional Wing Chun Kung Fu since 1985 -- conducting seminars throughout the US, Canada, Bermuda, England & Hong Kong, in addition to founding the Wing Chun Academy & Mind/Body Center in West Los Angeles.

Teaching Experience

     Si-Fu Oram has trained Police/Law Enforcement, Delta, Navy SEALS, the FBI's prestigious Hostage Rescue Team (HRT) -- to Hollywood personalities such as Robert Downey Jr., Christian Bale, Matthew Glave (ER, Wedding Singer), writer/director W. Blake Herron (The Bourne Identity), producer Brian Grazer (24, Di Vinci Code) -- and to several members of the National Football League

Published Author

     In addition, Oram has published a book (Modern Wing Chun Kung Fu: A Practical Guide to Combat and Self-Defense - Black Belt Books) and dozens of articles on Wing Chun's techniques, principles and training methods in such publications as Sports Illustrated, American Health & Fitness, Black Belt Magazine, Inside Kung Fu Magazine, Karate/Kung Fu Illustrated, Martial Arts Training, The Fight Master, and Blitz Magazine (Australia).

Experienced Film Fight Choreographer

     Eric Oram is a Film Combat Choreographer (Sherlock Holmes 1 and 2, starring Robert Downey Jr.). He has also served as a fight consultant for Iron Man 1 and as a member of the fight team for Iron Man 2 and the upcoming Iron Man 3.

      Oram is a member of Screen Actors Guild, as well as an accomplished musician (drums). Eric is married to Peggy Oram and they have two children, Anthony and Jackie.



چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 12:53 ::  نويسنده : مجتبی رسولی
بروس لی با نام چینی"لی شیائو لونگ" نخستین کونگ فوکار معروف چین بود که با فقط دو سال بازیگری و خلق چهار فیلم،شهرت خود را تا امروز در سراسر جهان حفظ کرده است.این بازیگر فیلم که در سی و دو سالگی جان خود را از دست داد،نخستین ستاره چینی فیلم هالیوود آمریکا بود و فیلم های رزمی را در هالیوود توسعه بخشید.در دانشگاه های آمریکا،رشته درسی ویژه ای در باره وی دایر شده و در کوه فوجی(Fuji) ژاپن،مجسمه ای از وی نصب گردیده است.او بحدی شناخته شده است که کمتر کسی در جهان یافت می شود که او را نشاسد.

با وجود زندگی کوتاه و بازی در چهار و یا پنج فیلم، بروس لی نقش تاثیر گذاری در گونه(ژانر) سینمای رزمی دهه 1970 داشت. این تاثیر سال ها بعد نیز ادامه داشت به طوری که هنوز سایه او روی بسیاری از فیلم های حادثه ای هالیوود مانند ماتریس، ببر خیزان - اژدهای پنهان و باشگاه مبارزه دیده می شود.

زندگینامه

بیست و هفتم نوامبر سال 1940،بروس لی در بیمارستان"جکسون استریت"(Jackson Street Hospital)شهر"سن فرانسیسکو"(San Froncisco)آمریکا متولد شد.این سال به تقویم کشاورزی سنتی چین سال اژدها بود."گریس لی"(Grace Lee)مادر وی زنی دو رگه آسیائی و اروپائی و "لی هوی چون"(Lee Hoi Cheun)پدر بروس لی بازیگر معروف اپرای محلی استان"گوانگ دونگ"بود.این خانواده دارای فرهنگ مختلط بود و همین امر بر سرنوشت بروس لی تاثیرگذار شد.

معبد بودائی "شائو لین"منشا کونگ فو است و نسلهائی از استادان این رشته برای گسترش آن در تلاش بوده و هستند.اما نخستین کسی که جهان را با کونگ فو چینی آشنا ساخت،بروس لی بود.وی که از کودکی به آموزش کنگ فو می پرداخت،به دلیل آنکه یک چینی تبار کامل نبود،در جریان آموزش کونگ فو با مشکلات فراوانی مواجه شد.برخی از استادان کونگ فو تنها چینی ها را به عنوان شاگرد می پذیرفتند و از آموزش وی خودداری می ورزیدند.

بروس لی کم کم رشته های مختلف کونگ فو از جمله مشتزنی"یونگ چون"(wing chun)را آموخت و متوجه شد که هیچ یک از آنها را به حد کاملا خوب نمی داند.وی سپس در دانشگاه کاتولیک"لاسالی" هنگ کنگ(La Salle College)به فراگیری مشتزنی و شمشیربازی پرداخت. سال 1965 بروس لی به شهر سن فرانسیسکو آمریکا سفر و تدین مقالاتی برای مجله "بلاک بلت"(Black Belt)مجله معروف کونگ فو جهان را آغاز کرد.دیدگاه های توین وی در این مقالات و نتایج خوب او در مسابقات ووشو مورد توجه همتایان و فیلم سازان هالیوود قرار گرفت."ویلیام دوزیه"(William Dozier)یکی از تهیه کنندگان فیلم هالیوود بروس لی را می پسندید و رل مهمی در سریال "The Green Hornet"به وی اختصاص داد.بازیگری در این سریال نخستین گام بروس لی به هالیوود بود و از آن پس ستارگان فیلم آمریکا آموزش کونگ فو از وی را آغاز کردند که از میان آنها می توان به "جیمس گابین"(James Gobin)اشاره کرد.

"سدرلین"شاگرد دیگری بروس لی از لی دعوت کرد تا در سریال "رئیس بزرگ"(The Big Boss)بازی کند.این نخستین اثری بود که در آن جیتکوندو(jeet kun do)نوعی کونگ فو که توسط بروس لی اختراع شده بود،به نمایش در آمد.به دلیل تبعیض نژادی،بروس لی نتوانست رل مهمی در سریال "کونگ فو"به عهده گیرد.وی ناامید شده و به آسیا بازگشت.وی در این زمان به بازیگری در فیلم"Fist of Fury"در یک روستای تایلند دعوت شد و همکاری خود با شرکت فیلم"جیا هه"هنگ کنگ(goldenharvest company)را آغاز کرد.حرکات تعجب آور و شگفت انگیز بروس لی در فیلم"Fist of Fury"محافل ووشو و فیلمسازی چینی و خارجی را تکان داد.سهم وی در این فیلم از یک بازیگر معلولی فراتر بود.حرکات رزمی در این فیلم که با کمک بروس لی طراحی شده بود،از آثار شبیه گذشته دشوارتر و سریعتر و شگفت انگیزتر بود.

شهرت بروس لی در آمریکا باعث شد فیلمسازان بیشتری در هالیوود از وی برای بازیگری دعوت کنند،اما لی می دانست که سرنوشت وی در هنگ کنگ بهتر از آمریکا خواهد بود.  اثر بعدی بروس لی"The Chinese Connection"بود.این فیلم که در هنگ کنگ ساخته شد،سرنوشت بروس لی را تغییر داد.این فیلم بیانگر داستان انتقامجویی "چن جن"برای مرگ "هوا یوان جیا"معلم کونگ فوی وی،بازتابات زیادی در میان تماشاگران چینی که در گذشته به دلیل تجاوز و خشونت ژاپن در چین در رنج بودند،به دنبال داشت.فیلم"The Chinese Connection"جایگاه بروس لی را به عنوان ستاره بین المللی تعیین کرد و موج آموزش ووشو را در سراسر جهان بر انگیخت.

او در دانشگاه با لیندا آشنا شد و ازدواج کرد. حاصل ازدواجشان یک پسر بود که از لحاظ قیافه مانند چینی‌ها شبیه پدرش و از لحاظ رنگ پوست و مو مانند غربی‌ها که شبیه مادرش بود. نامش را براندون نهادند. در واقع ترکیبی از دو نژاد چینی و غربی بود. آوازه شهرت کاراته بازی او در آمریکا پیچید و به دلیل داشتن سابقه بازیگری در دوران کودکی و نوجوانی، تهیه کنندگان فیلم در ‌هالیوود از او تقاضای بازی نمودند و او را اژدهای کوچک لقب دادند.

سال 1972،بروس لی به تولید فیلم"راه اژدها"(The Way of Dragon)پرداخت.این نخستین فیلم هنگ کنگی بود که در اروپا ساخته شد.بروس لی کارهای طراحی،کارگردانی و بازیگری این فیلم را به عهده گرفت.صحنه نبرد "تانگ لونگ"(بازیگر آن بروس لی)با قهرمان کاراته جهان در این فیلم زیباترین صحنه نبرد کونگ فو تا امروز تلقی می شود.

بروس لی در هالیوود شهرت پیدا نکرد،اما با موفقیت فیلم های "Fist of Fury"،"Way of Dragon"،"The Chinese Connection"و"Game of Death"،هالیوود نهایتا ارزش واقعی بروس لی را درک کرد.

اما روز تاسف آور برای حامیان بروس لی فرا رسید.دو هفته قبل از مراسم پخش فیلم"Game of Death"آخرین فیلم بروس لی،وی به طور ناگهانی جان باخت.این خبر جهان را تکان داد و حامیان بروس لی را تا حدی غمگین و اندوهناک کرد که باور نمی کردند بروس لی پرانرژی و مشتاق حیات آنها را ترک گفته است.

حقیقت مرگ بروس لی هنوز در پرده ابهام است. قتل او توسط باجگیران هنگ کنگی به علت باج ندادن، ضربه کشنده یک ورزشکار رزمی، زندگی در یک خانه نفرین شده در هنگ کنگ و مرگش به خاطر طلسم خانه و بالاخره استفاده بیش از حد مواد مخدر از شایعه هائی بود که درباره مرگ او رایج بود. پزشک و پلیس علت مرگ او را نارسائی مغزی گزارش دادند که منجر به مرگ او شده بود. جسد بروس لی را بدون هیچ گونه نشانی از جراحت و یا ضربدیدگی در حال خواب، در آپارتمانش در هنگ کنگ یافتند. پسر بروس لی، براندون لی نیز بازیگر فیلم های حادثه ای بود. براندون لی سر صحنه فیلم کلاغ در سال 1994 به اشتباه توسط یک گلوله شلیک شده از یک اسلحه مجروح شد، و به علت خونریزی زیاد پس از مدتی درگذشت. مر گ او نیز مانند مرگ پدرش شایعاتی را در پی داشت.

    

کونگ فو و فیلم دو موضوع اصلی زندگی بروس لی بود و پس از مرگ وی،سراسر هنگ کنگ مدت ها در اندوه و تردید به سر می برد.از دهه هفتاد قرن گذشته،واژه انگلیسی جدیدی در فرهنگ های مختلف هویدا شده است که آن را " Kung Fu"می نامند.سازمان بین المللی ووشو بروس لی را به عنوان یکی از هفت کونگ فو باز برتر جهان انتخاب کرد و هر سال قبل از مسابقات سالانه عالی ووشوی آمریکا،مراسم دعا برای بروس لی برگزار می شود.اکنون،فیلم های "جت لی"(Jet Lee)و"جکی چان"(Jacky Cheng)کونگ فو بازان معروف چینی در هالیوود به عنوان جایشنینان بروس لی در سراسر جهان مورد پسند هستند.اما مردم فراموش نخواهند کرد آنکه درهای کونگ فو چین را رو به جهانیان گشود،کسی جز بروس لی نبود.

برای اطلاعات بیشتری به سایت انگلیسی www.brucelee.com ارجاع کنید.


 

همسرش لیندا می‌گفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمی‌توانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی می‌گفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته ام و در دنیا آنچه را که می‌خواستم انجام داده ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم. 

 

  


 

 

تمرکز حواس در ذن
 

بروس لی با یک مشت حریف خود را پرتاب می کند . گویی همانند یک چکش ضربه ای به حریف وارد می آورد.


او در مورد چگونگی و نحوه کار این چنین توضیح می دهد :
من آرامش خود را حفظ کردم تا زمانی که تمامی عضلات بدنم را وارد عمل ساختم و سپس تمامی نیرویم را در مشتم جمع کردم برای اینکه نیروی را در مشتم جمع کردم .
برای آنکه نیروی زیادی را در آن واحد ایجاد کنید باید ابتدا کاملا آرامش داشته باشید و قدرت خود را جمع کنید و سپس فکر و تمامی نیرویتان را جهت ضربه وارده بر هدف مورد نظر متمرکز نمایید.
مثلا در بازی تنیس شما حواستان را فقط متوجه ضربه ای که بایستی بر توپ وارد آورید کنید و ذهنتان را بر نقطه‌ای از زمین که می خواهید توپ در آنجا فرود آید متمرکز سازید بدین ترتیب توپ با سرعتی فوق العاده از راکت جدا شده و دقیقا در جایی که شما در نظر داشته اید فرود می آید. آن بهترین ضربه ای است که ممکن بود شما بزنید. با به خاطر آوردن نمایش قدرت تمرکز بروس قدرت شما نیز مضاعف می گردد.


شعری از بروسلی استاد افسانه ای کونگ فو

من کیستم
بزرگ مردی هستم برتر از هر آنکه دیده ام
یا کوچکی بی مصرف ناشیانه راه بر خود بستم
مردی هستم به خود مغرور با روشی همیشه پیروز
طبیعت برای سروری زاده هر لحظه برای دوستی آماده
یا با یک قلب ترسان پاورچین میان بیگانگان
چون پسرکی گمشده در جنگلی تاریک پشت تبسمی لرزان
بیشتر ما در آرزوی اولی هستیم ولی میترسیم که دومی باشیم



جمعه 18 شهريور 1390برچسب:, :: 20:11 ::  نويسنده : مجتبی رسولی
، نامدارترین ستاره فیلم‌های رزمی با نام اصلی لی جون فان، ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ در سال اژدها در سانفرانسیسکوی آمریکا به دنیا‌ آمد اما وی در هنگ کنگ بزرگ شد

وی در یک خانواده 7 نفره رشد کرد. پدرش لی هوی چوئن، خواننده اپرا بود و مادرش که یک چینی آلمانی بود، گریس نام داشت. خواهر بزرگش؛ اگنس، خواهر کوچکش؛ فیبی، برادر بزرگش؛ لی جون شن و برادر کوچکش لی جون خوی نام داشتند.

لی جون فان، بعدها نام بروس لی را برای خود برگزید. پدر بروس لی علاوه بر خوانندگی، در ورزش ووشو مهارت زیادی داشت و به همین خاطر بروس لی به رشته ورزش‌های رزمی علاقمند شد و بسیار پیشرفت کرد.

more

  انتشار تمبر یادبود بروس لی

همچنین بروس لی از طریق پدرش به سینما راه پیدا کرد. او در کودکی در چند فیلم سیاه و سفید کوتاه بازی کرد. اولین نقشش را به عنوان نوزاد در کالسکه بازی کرد و وقتی که ۱۸ ساله بود، حضور در ۱۲ فیلم را در کارنامه هنری خود داشت.بروس لی

اولین آشنایی بروس با هنرهای رزمی توسط پدرش - لی هوی چون- صورت گرفت. او در ابتدا مهارت‌های پایه‌ای در سبک تای چی را از پدرش فرا گرفت.

بروس لی از 13 تا 18 سالگی تحت تعلیم استاد هنگ کنگی خود، ییپ من بود.

پس از اینکه تعدادی از شاگردان پپپ من به دلیل بعضی آداب و رسومات چینی از آموزش به بروس لی خودداری کردند، ییپ من به طور خصوصی شروع به آموزش وی کرد.

بروس همچنین بوکس غربی را نیز یاد گرفت و مسابقه فینال قهرمانی بوکس در سال 1958 را با ناک اوت کردن گری الم که قهرمان سه دوره مسابقات بود، در راند سوم به پایان رساند.

قبل از مسابقه نهایی بروس سه حریف قبلی اش را مستقیماً در همان راند اول ناک اوت کرده بود. بعلاوه بروس تکنیک‌های شمشیرزنی غربی را از برادرش پیتر لی- که قهرمان شمشیرزنی بود- یاد گرفت.

بروس لی در ۱۹ سالگی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت. وی برای تامین هزینه تحصیلش ابتدا در رستوران کار می‌کرد اما چندی بعد تصمیم به آموزش کونگ فو گرفت و با استقبال فراوان دوستانش مواجه شد.

بروس لی آموزش هنرهای رزمی در آمریکا را از سال ۱۹۵۵ شروع کرد. جان فان کونگ فو یا کونگ فوی بروس لی، نامی بود که بروس لی روی هنر رزمی خود گذاشت.

بروس لی

اولین شاگرد بروس یک جودو کار به نام «جس گلاور» بود که بعدها دستیار او شد. قبل از نقل مکان به کالیفرنیا، لی اولین مدرسه هنرهای رزمی‌اش را در سیاتل با نام موسسه جان فان کونگ فوی لی، افتتاح کرد.

اما بعد از مدتی با مخالفت چینی‌های مقیم آمریکا مواجه گشت و آنها از وی خواستند دست از آموزش به خارجی‌ها بر دارد اما بروس لی در تصمیمش مصمم بود و آنها برای تعطیل کردن باشگاه وی مبارزی ماهر به نام وانگ جک مان را به منظور مبارزه با بروس لی فرستادند که در این مبارزه وانگ به سختی شکست خورد و دندانهای جلویش را از دست داد.

بروس لی بعد از آموزش تصمیم به شرکت در مسابقات کاراته و نشان دادن توانایی‌های خود در هنرهای رزمی گرفت. بدین منظور در سال ۱۹۶۴ در میدان ورزشی لانگ بیچ با اجرای چند حرکت نمایشی با سرعت و قدرتی خیره‌کننده نامش بر سر زبان‌ها افتاد.بروس لی

بعد از نمایش لانگ بیچ یک کارگردان که اتفاقاً در سالن حضور داشت به ملاقات بروس لی رفت و از وی خواست در سریال زنبور سبز به ایفای نقش بپردازد و بروس هم پذیرفت و این مقدمه‌ای شد برای ورود بروس لی به سینما.

بروس لی که در رشته فلسفه تحصیل کرده، از وی با عنوان‌های استاد هنرهای رزمی، بازیگر فیلم‌های رزمی، فیلسوف و بنیانگذار سبک جیت کان دو (Jeet Kune Do) در محافل بین‌المللی یاد می شود.

همچنین او به عنوان تاثیرگذارترین رزمی‌کار قرن بیستم و نماد فرهنگی شناخته شده‌است. او همچنین پدر دو بازیگر به نام‌های براندون لی (Brandon Lee) و شانون لی (Shannon Lee) بود.

بروس لی معروف‌ترین رزمی کار و هنرپیشه فیلم‌های رزمی بود. وی در اواخر دهة 60 و اوایل دهه70 میلادی به علّت اجرای ضربات عالی و تکنیک‌های برتر در مبارزه در محافل کونگ فوی جهان معروف شد.

او همیشه تکنیکی را که خودش ابداع کرده تمرین می‌کرد و به نمایش می‌گذاشت. فیلم‌های رزمی بروس لی بسیار هیجان‌آور و شگفت انگیز بود.

بروس لی یکی از 7 نفر چهره معروف در محافل کونگ فوی جهان به شمار می‌رفت و به علّت هنرپیشه بودن، در هالیوود آمریکا بعد از مرگش یک موزه یادبود برای او تدارک دیده شد.بروس لی

وی در اجرای حرکات رزمی در فیلم هایش مهارت زیادی داشت. وی تکنیک‌های بوکس چینی را خیلی خوب اجرا می‌کرد، چون وی سبکی به نام جیت کان دو که حرکات، ضربات و تکنیک‌های موثر سبک‌های دیگر بود، خود ابداع کرده بود.

بروس لی، جیت کان دو را بر اساس تکنیک‌های ووشو و برخی سبک‌های خارجی بوجود آورد و بعد آن را به یک سبک مبارزه‌ای تبدیل کرد.

بروس در سال 1964 با دختری به نام لیندا ازدواج کرد. همسرش در زندگی و کار پشتیبان خوبی برای وی بود.

آنها بعد از ازدواج صاحب یک پسر به نام براندون لی و دختری به نام شانون شدند. فرزندان وی نیز به بازیگری رو آوردند و پسرش در اجرای صحنه‌ای از فیلم کلاغ به شکل مرموزی از دنیا رفت.

بروس لی بعد از بازی در چند سریال و فیلم مانند زنبور سبز، مارلو، لانگ استریت و .... در آمریکا تصمیم گرفت به هنگ گنگ بازگردد و برای هم میهنانش نیز چند فیلم بازی کند که بلافاصله با استقبال شرکت‌های فیلمسازی روبه رو شد.

وی در فیلم راهب کوهتانگ که در استودیو گلدن هاروست و به کارگردانی لو وی ساخته شد، به ایفای نقش پرداخت. چندی بعد در فیلم‌های رئیس بزرگ و مشت خشم بازی کرد که این فیلم‌ها رکورد فروش تمامی فیلم‌های هنگ کنگی را شکست.

بعد از این فیلم‌ها همه به این نتیجه رسیدند که بدون شک بروس لی برترین رزمی کار دنیاست. سپس بروس لی خود تصمیم گرفت فیلم بسازد بدین منظور در سال ۱۹۷۲ شرکت فیلمسازی خود به نام شرکت فیلمسازی کنکورد را تاسیس کرد و خود کارگردانی فیلم راه اژدها یا بازگشت اژدها را به عهده گرفت. این فیلم در هنگ کنگ مجدداً رکورد فروش فیلم‌های قبلی بروس لی را شکست.بروس لی

در این دوران بروس لی با موج پیشنهادهای شرکت‌های فیلمسازی مواجه شد و وی در چهارمین فیلم معروف خود بازی مرگ به ایفای نقش پرداخت.

بعد از موفقیت بروس لی در هنگ کنگ، هالیوود به سراغ بروس لی آمد و کمپانی برادران وارنر از وی خواست در فیلم اژدها وارد می‌شود به ایفای نقش بپردازد به همین دلیل بروس لی بازی مرگ را رها کرده و در اژدها وارد می‌شود که اولین فیلم جهانی وی به شمار می‌رفت، بازی کرد.

بروس لی که به تومور مغزی دچار شده بود، هنگامی که می‌خواست برای تمرین فیلم بازی مرگ برود بی هوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی ۵ دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل اصلی مرگ زودرس بروس تورم و رشد یک غده در مغز او بود.

به گفته همسرش لیندا، بروس با تهیه کننده فیلم ریموندجو در ساعدت ۲ بعد از ظهر قرار داشت. آن دو در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر مشورت کردند و تا ساعت ۴ با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی چو آنجا را ترک می کند و بروس و بتی با هم شام می‌خورند.

در آنجا بروس احساس سردرد می کند و بتی یک قرص آسپرین قوی به او می‌دهد. حدود ساعت ۷ شب بروس به خواب می‌رود. چو به خانه بتی تلفن می‌زند تا با بروس حرف بزند اما بتی می‌گوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمی‌تواند او را بیدار کند.

بلافاصله او را به بیمارستان می‌رسانند. پزشکان به معاینه دقیق می‌پردازند اما او به کما رفته بود. بعد از مدت کوتاهی نیز حتی نفس هم نمی‌کشید. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. وزن مغز او از ۱۴۰۰ به ۱۵۷۵ گرم رسیده بود.بروس لی

هیچ یک از رگ‌های خونی بسته یا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن بروس لی مورد معاینه قرار گرفت و کالبد شکافی شد. در معده‌اش همان قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه بر این چند دانه شاهدانه در معده‌اش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانه ها را از دست چه کسی خورده است.

عده‌ای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانه‌ها به زهر آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شده است. اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف می‌کرد.

همسرش لیندا می‌گفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمی توانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی می‌گفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته‌ام و در دنیا آنچه را که می‌خواستم انجام داده‌ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم.

بروس لی 20 ژوئیه سال 1973 در هنگ کنگ از دنیا رفت اما در آمریکا به خاک سپرده شد. قبر او در سیاتل آمریکا در خیابان گارفیلد قرار دارد. در هنگام مرگ، پسرش براندون لی ۸ سال داشت اما او نیز ۲۰ سال بعد از مرگ پدرش به طرز مشکوکی درگذشت. قبر او نیز در کنار قبر پدرش قرار دارد.

برخی از آثار هنری بروس لی:

  • Enter the Dragon - 1973 
  • The Way of the Dragon -1972
  • Fist of Fury -1972
  • Fists of Fury- 1971


ادامه مطلب ...


شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 18:51 ::  نويسنده : مجتبی رسولی
مستند How Bruce Lee Changed the World
اين بار با يکي ديگر از مستند هاي قوي فروشگاه شايان ماركت در خدمت شما هستيم...
مستند فوق العاده چگونه بروسلي دنيا را تغيير داد...!
بروس لي شکل نمادين در هنر هاي رزمي ميباشد که پيشگام مفهوم jeet kune بود...
بروس لي (زاده 27 نوامبر 1940 (ميلادي) - درگذشته 20 ژوئيه 1973 (ميلادي))، استاد هنرهاي رزمي، بازيگر فيلم‌هاي رزمي، فيلسوف و بنيانگذار سبک جيت کان دو (Jeet Kune Do) است. او به عنوان تاثير گذارترين رزمي کار قرن بيستم و نماد فرهنگي (cultural icon) شناخته شده‌است. او همچنين پدر دو بازيگر به نام‌هاي براندون لي (Brandon Lee) و شانون لي (Shannon Lee) بود.
لي در سانفرانسيسکو در کاليفرنيا به دنيا آمد و تا اواخر نوجواني در هنگ کنگ بزرگ شد. فيلم‌هاي توليد هاليوود که او در هنگ کنگ بازي کرد موجب ارتقاي سطح فيلم‌هاي رزمي هنگ کنگ شده بود و تحسين عامه را برانگيخت و موجي از علاقه مندي به فيلم‌هاي هنرهاي رزمي چيني را در جهان غرب به وجود آورد. کارگرداني و جو فيلم‌هاي او، هنرهاي رزمي و فيلم هنرهاي رزمي را در هنگ کنگ و بقيه جهان تغيير داد.
لي به يک چهره نمادين تبديل شد به خصوص براي چيني‌ها، زيرا در فيلم‌هايش به عنوان افتخار ملي براي چين و ملي‌گرايي چيني ظاهر شد. او در ابتداي امر به يادگيري هنرهاي رزمي چيني (کونگ فو) مخصوصا وينگ چون پرداخت.
بروس لي در 27 نوامبر سال 1940 ساعت اژدها بين ساعت 7 تا 9 صبح در سال اژدها (Year of the Dragon) طبق تقويم طالع‌بيني چيني در يک بيمارستان چيني در چيناتون سانفرانسيسکو (San Francisco's Chinatown) به دنيا آمد. پدرش لي هو چون (Lee Hoi-Chuen) چيني بود . مادر کاتوليکش گريس هو (Grace Ho) يک چيني آلماني تبار بود. وقتي بروس لي سه ماه داشت والدينش به هنگ کنگ برگشتند.[پيوند مرده] در مورد تابعيت او اختلاف وجود دارد شايد آمريکايي بود شايد چيني بود و شايد هم بريتيش سابجکت (British subject) بود (زيرا اهالي هنگ کنگ در زمان او بريتيش سابجکت بودند)
نام کوچک کانتوني (Cantonese) بروس لي، جان فان (Jun Fan) بود. وقتي بروس لي متولد شد، نام انگليسي بروس (Bruce) به نظر مي‌رسد توسط پزشک خدمتکار بيمارستان، دکتر ماري گلاور (Mary Glover) (و بعضاً گفته مي‌شود که پرستار بود) برروي بروس لي گذاشته شد. اگرچه خانم لي در بدايت امر چندان به فکر گذاشتن اسم انگليسي روي نوزادش نبود ولي اين نام را متناسب انگاشت و با نام دکتر گلاور موافقت کرد. به هر حال نام انگليسي او هرگز به همراه نام فاميلي او استفاده نشد تا اين که در يک دبستان که يکي از بخش‌هاي کالج لاسال (La Salle College) (يک دبيرستان در هنگ کنگ) بود در سال 10 يا 12 سالگي ثبت نام کرد و بعدا در دبستاني ديگر. (کالج فرانسيس خاوير در کولون) (St. Francis Xavier's College in Kowloon) که در آنجا لي به نماينده تيم بوکس در مسابقات بين مدارس مي‌شود.

 

 



ادامه مطلب ...


شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 18:18 ::  نويسنده : مجتبی رسولی



شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 17:50 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

ين رشته توسط ((بروس لی)) در دهه 60 ميلادی به کشور های غربی از جمله آمريکا شناسانده شد .
او طی تحقيقاتی که در سبک های رزمی داشت به اين نتيجه رسيد که هرکدام از اين سبکها دارای محدوديتهايی هستند و قرون متمادی آموزشها از نوعی يکنواختی برخوردار است و نوگرايی و تفکر جديد در اين سبکها از ميان رفته است. آشنا شدن وی با بوکس آمريکايی و روبرو شدن با افرادی که نسبت به شرقی ها از اندام بزرگتری برخوردار بودند او را به اين فکر فروبرد که شايد هنرهای رزمی شرقی با نوعی رکود مواجه شده است .
((بروس لی)) با تحقيق و مطالعه حدود 2000 جلد کتاب در مورد هنرهای رزمی و تحقيق در رشته های رزمی که از سلاح استفاده می کردند ، از جمله شمشير زنی فرانسوی ، کشتی يونانی ، کشتی کج آمريکايی ، بوکس فرانسوی وی را وادار نمود تا تلفيقی از هنرهای رزمی شرق و غرب را بوجود آورد.
((بروس لی)) اضافات هنرهای رزمی شرقی را حذف و تمرينات کاربردی هنرهای رزمی غرب را به آن اضافه کرد و با تلفيق اين دو به هنری پر تحرک و کاربردی و ساده دست يافت.و سرانجام پس از 12سال تحقيق ((جيت کان دو)) را به وجود آورد و به جهانيان معرفی کرد.
هنر رزمی جيت کان دو تلفيقی از سه کلمه ((جيت)) به معنی هر نوع جلوگيری و جاخالی دادن و ((کان)) به معنی حمله کردن با دست و پا و ((دو)) به معنی راه و روش است .
از خصوصيات فنی اين سبک اين است که شايد نتوان آن را محدود به عنوان يک سبک نمود.
مساله سبک بودن ، بی شکل بودن و بی فرم بودن و از طرفی هماهنگ بودن است.
در جيت کان دو چيزی به فرد آموزش داده نمی شود و هر فرد استعدادهای نهفته خود را با راهنمايي مربی کشف می کند.
در اين سبک فرمی از پيش تعيين شده وجود ندارد و از شاگردان خواسته می شود که با در کنار هم قرار دادن ضربات مجموعه ای را ايجاد کنند. در اين رشته در واقع به خلاقيت های فردی بهای زيادی داده می شود.



ادامه مطلب ...


شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 16:57 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

 

بروس لی شیوه منحصربه فردی از مبارزه را خلق کرد، به چند مورد این شیوه که از نقاط قوت بسیاری برخوردار است، اشاره می نمائیم:

۱) او از ضربات پا به سر حریف به خوبی استفاده می کرد. اگر او (همان طور که عده ای ادعا می کنند) برای چنین ضربه هائی آموزش ندیده بود، از آنها استفاده نمی کرد. ضربات پاهای بالای وی می توانست بسیار مؤثر باشد، خصوصاً ضربات دورانی، ما نظاره گر صدها مبارزه بوده ایم و تا به حال ندیده ایم کسی ضربه ای به سرش بخورد و به زمین نیافتد. حتی مبارزه نیرومندی مثل دان فری Dan Frye نتوانست در مقابل ضربه دورانی که ژروم لی بنر Jerome Le Banner به سر او نواخت، از خود مقاومت نشان دهد.

۲) بروس لی اولین کسی بود که از روش های آموزش بوکس و وسایل حفاظتی استفاده کرد.

۳) بروس لی پیش از آموزش، هر تکنیک و چگونگی اثر آن را به صورت جداگانه توضیح می داد و پیرامون آن صحبت می کرد. در حالی که قبل از آن در هنرهای رزمی اگر کسی سؤال می کرد از مدرسه اخراج می شد.

۴) بروس مشت ها و لگدها را در مقابل هدف های زنده یا در برابر یک مدل مهیب و شبیه سازی شده آموزش می داد. تنها صداهای ناشی از برخورد ضربه به هدف برای او کافی نبود. وی می خواست بداند که آیا ضربه اش مؤثر بوده یا خیر.

۵) وی اولین استاد هنرهای رزمی بود که بر اهمیت کار سیستم قلب و عروق تأکید می کرد. او واقعاً از دیدن اساتید بر مدعا که حتی قادر نبودند، در رینگ مقابل یک بوکسور دوام بیاورند، خسته شده بود.

بروس بهترین نوع تمرین را استقامت و بهبود سیستم قلب و عروق را دویدن می دانست.

۶) اکثر هنرهای رزمی در آموزش های خود اشتباهات معمولی را دارند. بعضی از آنها هنرجویان را در مقابل حملات حریفان به شیوه ای رباط مانند آموزش می دهند به طوری که هیچ حریفی این چنین حمله نمی کند. مطمئن باشید، اکثر مهاجمان با ضربات مشت ضعیف یا با استفاده از حرکات رزمی باستانی به شما حمله نخواهد کرد.

در حالی که بروس شاگردانش را در مقابل ضربات تهاجمی به شیوه ای مدرن آموزش می داد.

بروس لی کمک زیادی به گسترش و شناساندن هنرهای رزمی به جهان کرد. او همیشه در قلب کسانی که در هنرهای رزمی فعالیت دارند جا دارد. بروس لی از سوی بسیاری از رزمی کاران به عنوان بزرگترین هنرمند رزمی قرن ۲۰ شناخته می شود.
[ شنبه بیست و دوم مرداد 1390 ] [ 8:27 ] [ مربی ]
نظر بدهید


ادامه مطلب ...


شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 16:10 ::  نويسنده : مجتبی رسولی


جنگجویان سرخ ... The Red warriors ...
تصاویر و بيوگرافي هنرپيشگان رزمي و رزميكاران
بروس لي ( bruce lee ) براي ديدن تصاوير به ادامه مطلب مراجعه فرمائيد ... ( نظر فراموش نشه )


تولد:

李小龍 بروس لی (Lee Jun Fan) در 27 نوامبر سال 1940 (که در تقویم چینی معادل سال اژدها می باشد) و در یک بیمارستان چینی در شهر سانفرانسیسکو ، ایالت کالیفرنیا دیده به جهان گشود، پدرش Lee Hoi-Chuen یک چینی و هنرپیشه معروف اوپرا های چینی و سینما بود، مادرش Grace Ho دختر کاتولیک از پدری آلمانی و مادری چینی و بروس فرزند چهارم از مجموع 5 فرزند خانواده بود.

بروس لی Bruce Lee






دوران کودکی و نوجوانی:

خانواده بروس زمانی که او 3 ماه داشت از آمریکا به هونگ کونگ بازگشتند. خانواده او از اعتبار زیادی در شهر هونگ کونگ برخوردار بود و در محیط خطرناک هونگ کونگ آن زمان که دارو دسته های خلافکار متعددی بر شهر حاکمیت داشتند، همچنان که بروس جوان در این شهر رشد می کرد در درگیرهای خیابانی متعددی با این دار و دسته ها وارد شده و با آنها مبارزه می کرد، این درگیرها ادامه داشت تا خانواده او تصمیم گرفتند که بروس نیاز به فراگیری هنر های رزمی دارد، او برای اولین مرتبه از طریق پدرش با هنرهای رزمی آشنایی پیدار کرد و اصول اولیه سبک Wu style Tai Chi Chuan را از پدر فرا گرفت.

اما بزرگترین مزیت بروس لی در هنر های رزمی فراگیری هنر رزمی Wing Chun بود، او زمانی که کمتر از 13 سال داشت فراگیری سبک Wing Chun را نزد استاد معروف این سبک آقای Yip Man در تابستان سال 1954 آغاز نمود، استاد Yip Man سعی در دور نگه داشتن شاگردانش از مبارزات خیابانی با دار و دسته های خلافکار شهر هونگ کونگ داشت و سعی می نمود تا آنها را با مبارزات سازماندهی شده درون باشگاهی مشغول نماید، اما پس از گذشت یکسال از شروع تمرینات و بعد از آگاهی شاگردان از اصل و نسب بروس، (نیمه آلمانی بودن مادر بروس) اغلب شاگردان از تمرین و آموزش به بروس خودداری می نمودند، همچنان که معمولا چینی ها در آمریکا از آموزش تکنیک های هنرهای رزمی به غیر آسیایی ها خودداری می نمودند، در این ایام بروس لی علاقه زیادی به فراگیری هنر از خود نشان داد و تمرینات خود با William Cheung و Wong Shun Leung ادامه داد. در دوران دبیرستان او با راهبی کاتولیک به نام Edward آشنا شد که معلم و مربی تیم بوکس دبیرستان بود. در بهار سال 1959 بروس در یک مبارزه خیابانی دیگر شرکت کرده که موجب شد از طرف پلیس تحت تعقیب قرار گیرد و سرانجام پدرش تصمیم گرفت تا برای حفظ سلامتی و امنیت بروس او را از هونگ کونگ خارج نماید و برای این منظور مقرر شد تا او را برای دیدار خواهر بزرگترش Agnes Lee که با دوستان خانوادگیشان در شهر سانفرانسیسکو زندگی می کرد راهی ایالات متحده آمریکا نماید. بروس لی در سن 18 ساگی در حالیکه تنها 100 دلار در جیب داشت و عنوان قهرمانی سال 1957 دبیرستان در رشته بوکس و قهرمانی سال 1958 رقص Cha Cha را یدک می کشید به آمریکا بازگشت.
تشکیل خانواده:

پس از چند ماه زندگی در سانفرانسیسکو برای ادامه تحصیل در دبیرستان در پاییز سال 1959 به سیاتل نقل مکان نمود و به عنوان پیش خدمت در رستوران Ruby Chow مشغول به کار شد و در سال 1960 دبیرستان را به پایان رساند و یکسال بعد در دانشگاه واشنگتن ثبت نام نمود و در همین دانشگاه بود که با همسر آینده خود Linda Emery که یک معلم آمریکایی بود آشنا شد و در سال 1964 با یکدیگر ازدواج کردند که حاصل این ازدواج 2 فرزند به نام های Brandon Lee 1965–1993 و Shannon Lee1969 بود.

بروس فرزند چهارم از مجموع 5 فرزند خانواده بود.



دوران کودکی و نوجوانی:

خانواده بروس زمانی که او 3 ماه داشت از آمریکا به هونگ کونگ بازگشتند. خانواده او از اعتبار زیادی در شهر هونگ کونگ برخوردار بود و در محیط خطرناک هونگ کونگ آن زمان که دارو دسته های خلافکار متعددی بر شهر حاکمیت داشتند، همچنان که بروس جوان در این شهر رشد می کرد در درگیرهای خیابانی متعددی با این دار و دسته ها وارد شده و با آنها مبارزه می کرد، این درگیرها ادامه داشت تا خانواده او تصمیم گرفتند که بروس نیاز به فراگیری هنر های رزمی دارد، او برای اولین مرتبه از طریق پدرش با هنرهای رزمی آشنایی پیدار کرد و اصول اولیه سبک Wu style Tai Chi Chuan را از پدر فرا گرفت.



بروس لی جوان در حال تمرین با استاد بزرگ Yip Man

اما بزرگترین مزیت بروس لی در هنر های رزمی فراگیری هنر رزمی Wing Chun بود، او زمانی که کمتر از 13 سال داشت فراگیری سبک Wing Chun را نزد استاد معروف این سبک آقای Yip Man در تابستان سال 1954 آغاز نمود، استاد Yip Man سعی در دور نگه داشتن شاگردانش از مبارزات خیابانی با دار و دسته های خلافکار شهر هونگ کونگ داشت و سعی می نمود تا آنها را با مبارزات سازماندهی شده درون باشگاهی مشغول نماید، اما پس از گذشت یکسال از شروع تمرینات و بعد از آگاهی شاگردان از اصل و نسب بروس، (نیمه آلمانی بودن مادر بروس) اغلب شاگردان از تمرین و آموزش به بروس خودداری می نمودند، همچنان که معمولا چینی ها در آمریکا از آموزش تکنیک های هنرهای رزمی به غیر آسیایی ها خودداری می نمودند، در این ایام بروس لی علاقه زیادی به فراگیری هنر از خود نشان داد و تمرینات خود با William Cheung و Wong Shun Leung ادامه داد. در دوران دبیرستان او با راهبی کاتولیک به نام Edward آشنا شد که معلم و مربی تیم بوکس دبیرستان بود. در بهار سال 1959 بروس در یک مبارزه خیابانی دیگر شرکت کرده که موجب شد از طرف پلیس تحت تعقیب قرار گیرد و سرانجام پدرش تصمیم گرفت تا برای حفظ سلامتی و امنیت بروس او را از هونگ کونگ خارج نماید و برای این منظور مقرر شد تا او را برای دیدار خواهر بزرگترش Agnes Lee که با دوستان خانوادگیشان در شهر سانفرانسیسکو زندگی می کرد راهی ایالات متحده آمریکا نماید. بروس لی در سن 18 ساگی در حالیکه تنها 100 دلار در جیب داشت و عنوان قهرمانی سال 1957 دبیرستان در رشته بوکس و قهرمانی سال 1958 رقص Cha Cha را یدک می کشید به آمریکا بازگشت.



تشکیل خانواده:

پس از چند ماه زندگی در سانفرانسیسکو برای ادامه تحصیل در دبیرستان در پاییز سال 1959 به سیاتل نقل مکان نمود و به عنوان پیش خدمت در رستوران Ruby Chow مشغول به کار شد و در سال 1960 دبیرستان را به پایان رساند و یکسال بعد در دانشگاه واشنگتن ثبت نام نمود و در همین دانشگاه بود که با همسر آینده خود Linda Emery که یک معلم آمریکایی بود آشنا شد و در سال 1964 با یکدیگر ازدواج کردند که حاصل این ازدواج 2 فرزند به نام های Brandon Lee 1965–1993 و Shannon Lee1969 بود.



بنیانگذار Jeet Kune Do:

او در سال 1959 شروع به آموزش هنرهای رزمی در آمریکا نمود و آنچه را تعلیم می داد Jun Fan Gung Fu به معنای کونگ فو بروس لی نام گذاری نموده بود و اولین باشگاه خود را با همین نام در سیاتل تاسیس نمود. پایه اصلی سبک Jeet Kune Do در سال 1965 و طی مبارزه ای که بین بروس لی با یک استاد معروف هنرهای رزمی چینی با نام Wong Jack Man درگرفت و بر اساس فلسفه بروس لی در خصوص هنرهای رزمی شکل گرفته بود گذاشته شد، در این مبارزه و قبل از پایان 3 دقیقه Wong Jack Man مسابقه را واگذار نمود و نتیجه این مبارزه نشان داد که مطابق با فلسفه بروس لی تکنیک های سنتی هنرهای رزمی خشک و فاقد انعطاف پذیری کافی برای استفاده در مبارزات خارج از قانون و از پیش تعیین نشده خیابانی است. بروس تصمیم گرفته بود تا سیستمی را با تاکید بر " عملی بودن، انعطاف پذیری، سرعت و تاثیرگذاری" پایه ریزی نماید و بدین منظور او شروع به تمرین شیوه های مختلف نمود و از آن جمله برای افزایش قدرت بدنی تمرین با وزنه، دویدن برای استقامت و غیره پرداخت. بروس لی احساس کرده بود که سیستمی که او آنرا Jun Fan Gung Fu می نامید نیز دارای محدودیت های بسیاری می باشد و سرانجام بر اساس اصول فلسفه و ترکیب آن با اصول هنرهای رزمی" Jeet Kune Do "راه جلوگیری از مشت" را ارائه نمود. تنها کسانی که شخصا از بروس لی گواهی تایید در Jeet Kune Do دریافت نمودند دوستان و اولین شاگردانش (رده 5) Taky Kimura (رده 3)James Yimm Lee, و Dan Inosanto(رده 3)بودند.



بروس افسانه ای:

بروس لی در سال 1964 در رقابت های بین المللی قهرمانی کاراته Long Beach شرکت نمود و نمایش های متعددی از مهارت خود را عرضه نمود که از جمله انجام حرکت شنا با یک دست و تنها بر روی 2 انگشت و معروفترین آنها "مشت غیر قابل توقف" بود که در مقابل قهرمان کاراته جهان Vic Moore اجرا شد. در این نمایش بروس به "ویک مور" گفت که او مشتی مستقیم به سمت صورت "مور" پرتاب خواهد کرد و "مور" باید سعی کند تا آنرا متوقف نماید و سپس چند گام به عقب برداشت و به "مور" گفت حاضری؟ و زمانی که "مور" با تکان دادن سر اعلام آمادگی نمود، بروس لی به آرامی به سمت او حرکت نمود تا در محدود موثر حمله قرار گرفت، سپس مشتی مستقیم به سمت صورت "مور" پرتاب نمود و قبل از برخورد با صورت او مشت خود را متوقف نمود و این در حالی بود که "مور" نتوانسته بود مشت بروس لی را متوقف نماید، سپس "مور" در 8 مرحله تلاش پی در پی برای متوقف نمودن ضربه مشت بروس لی ناکام ماند!!!

فیلم شناسی:

بروس تا سال 1971 که بازی در اولین فیلم سینمایی خود را تجربه نمود در ایالات متحده در سریال های متعددی ایفای نقش نمود که نتوانست توفیقی در معرفی او به جهان داشته باشد، اما در هونگ کونگ و در سال 1971 او پیشنهاد قراردادی برای بازی در 2 فیلم از کارگردان افسانه ای Raymond Chow که به تهیه کنندگی او و در کمپانی فیلم سازی او یعنی Golden Harvest ساخته میشود دریافت نمود و با قبول این پیشنهاد او اولین نقش خود را در فیلم The Big Boss "رئیس بزرگ" تجربه نمود و خیلی زود یعنی در سال 1972در فیلم دوم خود Fist of Fury "مشت خشم" که در ایران با نام خشم اژدها معروف شد ایفای نقش نمود که توانست در گیشه رکورد فروش فیلم رئیس بزرگ را بشکند. سپس او مذاکرات برای بازی در فیلم جدید کمپانی Golden Harvest را به پایان رساند و بعد از آن کمپانی فیلم سازی خود را با نام Concord Productions Inc تشکیل داد. برای فیلم سوم خود Way of the Dragon "راه اژدها" بروس لی کنترل کاملی به عنوان نویسنده، کارگردان،هنرپیشه و طراح صحنه های نبرد در ساخت این فیلم داشت او که در رقابت های Long Beach با قهرمان کاراته Chuck Norris آشنا شده بود از او برای بازی در این فیلم دعوت نمود و رویارویی بروس لی با او در صحنه پایانی مبارزه در این فیلم یکی از خاطره انگیز ترین صحنه های مبارزه در تاریخ فیلم های رزمی است. بروس لی در سال 1972 بازی در چهارمین فیلم خود یعنی Game of Death "بازی مرگ"را آغاز کرد و صحنه های از آن را فیلم برداری نمودند که از آن جمله می توان به صحنه مبارزه بروس لی با ستاره بسکتبال آمریکا Kareem Abdul-Jabbar اشاره نمود، اما تولید فیلم زمانی که کمپانی برادران Warner پیشنهاد بازی در فیلم Enter the Dragon "اژدها وارد می شود" را به بروس لی داد متوقف شد، این فیلم اولین فیلم بروس لی و متاسفانه آخرین فیلم او نیز بود که به صورت همکاری بین دو کمپانی برادران Warner و Golden Harvest تولید می شد و این فیلم که او را به شهرت جهانی رساند اما تنها چند ماه پس از پایان فیلم برداری و 6 روز پس از اکران فیلم بروس لی بصورت مرموزی مرد! پس از مرگ بروس لی کارگردان فیلم " اژدها وارد می شود" با استفاده از بدل شبیه به بروس لی، آرشیو فیلم های او و خط جدید داستانی این فیلم را در سال 1979 به اکران عمومی در آورد اما زمانی که فیلم نمایش داده شد تنها 15 دقیقه از آن با بازی واقعی بروس لی همراه بود. 22 سال بعد صحنه های استفاده نشده از فیلم های بروس لی به صورت فیلمی با نام Bruce Lee: A Warrior's Journey در خصوص زندگی او ساخته شد.


مرگ مرموز:

در یک روز گرم در 10 می سال 1973 بروس لی درحالیکه در حال تمرین و بازی در فیلم "اژدها وارد میشود" بود دچار سر درد شده و به حالت اغماء می رود که در آن زمان علت را فعالیت و فشار بیش از حد به بدن تشخیص داده و در این رابطه به بروس هشدار داده میشود، سرانجام در سن 32 سالگی و زمانی که او در هونگ کونگ مشغول راه اندازی مجدد روند تولید فیلم "بازی مرگ" بود در روز 20 جولای 1973 ساعت 4 بعد از ظهر در حالیکه همراه با Raymond Chow به منزل همکارش و هنرپیشه تایوانی به نام Betty Ting برای دعوت از او برای بازی در یکی از صحنه های فیلم "بازی مرگ "رفته بود و پس از خروج Raymond Chow مجددا دچار همان سر درد شده و Betty Ting به او قرص مسکن همراه با آرام بخش می دهد، سپس بروس لی روی تخت خواب او مشغول استراحت میشود، در حدود ساعت 7:30 بعد از ظهر وقتی بروس لی برای شام از خواب بر نمی خیزد و تلاش Betty Ting نیز برای بیدار کردن او بی نتیجه می ماند با Raymond Chow تماس تلفنی گرفته و او سریعا خود را به بالین بروس می رساند اما تلاش او نیز فایده ای ندارد، سپس اقدام به فراخوانی یک پزشک می نمایند که او پس از معاینه دستور انتقال بروس لی را همراه با آمبولانس به بیمارستان Queen Elizabeth Hospital صادر می نماید اما قبل از اینکه آمبولانس به بیمارستان برسد بروس لی مرده بود!

در معاینات به عمل آمده از جسد او هیچگونه علامات ظاهری از جراحات و غیره مشاهده نشد اما گزارش کالبد شکافی حاکی از آن بود که مغز او دچار تورم شده و حدود 13 درصد افزایش وزن داده است و علت مرگ نیز حساسیت به قرص تشخیص داده شد و این در حالی بود که افکار عمومی به راحتی این علت را پذیرا نبود زیرا که پزشکان در خون او اثرات ماریجوانا را یافت نمودند و بازار شایعات داغ تر شد تا جائیکه بعضی معتقد بودند او به وسیله شیرینی مسموم شده و عده ای نیز معتقد بودند مرگ او به وسیله مسموم کردن او با cortisone و در نتیجه حسادت مغول های ساکن هونگ کونگ بوده است. مجله Black Belt در سال 1984 نوشت که احتمالا مرگ بروس لی به دلیل واکنش به تاخیر افتاده از ضربه Dim Mak (لمس مرگ)(نقاط حساس) بوده که چند هفته قبل دریافت کرده بود، اما در 5 اوکتبر سال 2005 Raymond Chow در یک مصاحبه علت مرگ او را حساسیت بالا به مواد آرام بخش درون قرص مسکن استفاده شده اعلام نمود.

همسرش Linda Emery جسد او را به شهر محل سکونتشان یعنی Seattle بازگرداند و در Lakeview Cemetery به خاک سپرد، در مراسم خاک سپاری او که در روز 31 جولای 1973 انجام شد، افرادی همچون Taky Kimura, Steve McQueen, James Coburn, Chuck Norris, George Lazenby, Dan Inosanto, Peter Chin, و برادرش Robert Lee حضور داشتند.

مرگ مرموز بازمانده:



بیست سال پس از مرگ عجیب و مرموز بروس لی تنها پسرش Brandon Lee که مانند او هنرپیشه بود در سن 28 سالگی و در تاریخ 31 مارس 1993 درحالیکه مشغول بازی در فلیم The Crow "کلاغ" بود در حادثه ای عجیب و سر صحنه فیلمبرداری کشته و پیکرش در کنار پدر به خاک سپرده شد.
یادداشت:



صحنه رویارویی بروس لی و جکی چان

بدون اغراق بروس لی در دنیای هنرهای رزمی یک عجوبه و دارای استعدادی ذاتی برای مبارزه کردن بود، روحیه جنگاوری و سرنترس او همواره مایه درگیری او با رقیبان کوچک و بزرگش شده بود و این از دیگر خصوصیات منحصر به فرد اوست. بسیاری از ما در سنین کودکی و در سر تا سر جهان هنوز با فیلم های زیبای او با هنرهای رزمی آشنا می شویم و علیرغم گذشت سال های زیاد هنوز فیلم های او تازگی داشته و الهام بخش بسیاری از رزمی کاران بزرگ دنیا مانند جکی چان، کریستین تریسیر، جت لی و ... می باشد تا جایی که ستاره ای مانند جکی چان تنها افتخار بازی در یک صحنه چند ثانیه ای از فیلم "اژدها وارد میشود" را در کنار بروس لی داشته که اتفاقا بروس لی خیلی سریع با شکستن گردن جکی چان کار او را یکسره می نماید، البته این موضوع از ارزشهای ذاتی جکی چان نمی کاهد بلکه موضوع این است که شروع حرکت جهشی سینمای رزمی توسط بروس لی بود و هم اوست که در دنیای هنرهای رزمی به عنوان یک استاد مسلم شناخته می شود و این یعنی در آن زمان جکی چان بیش از این در دنیای رزمی جایگاهی نداشت، به هر حال مرگ ناگهانی و مشکوک او ضایعه ای جبران ناپذیر بر پیکره دنیای هنرهای رزمی جهان وارد نمود و دوست دارانش را همواره در حسرت او باقی گذاشت.




 

 

 

[ جمعه 6 خرداد1390 ] [ 13:4 ] [ سعيد ]
11 نظر


جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 20:59 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

مراحل اولیه زندگی

بروس لی در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ ساعت اژدها بین ساعت ۷ تا ۹ صبح در سال اژدها (Year of the Dragon) طبق تقویم طالع‌بینی چینی در یک بیمارستان چینی در چیناتون سانفرانسیسکو (San Francisco’s Chinatown) به دنیا آمد.[۳] پدرش لی هو چون (Lee Hoi-Chuen) (李海泉) چینی بود . مادر کاتولیکش گریس هو (Grace Ho) یک چینی آلمانی تبار بود. وقتی بروس لی سه ماه داشت والدینش به هنگ کنگ برگشتند.[۱۰][۱۱][پیوند مرده] در مورد تابعیت او اختلاف وجود دارد شاید آمریکایی بود شاید چینی بود و شاید هم بریتیش سابجکت (British subject) بود (زیرا اهالی هنگ کنگ در زمان او بریتیش سابجکت بودند)

تحصیلات و خانواده 

نام ها 

نام کوچک کانتونی (Cantonese) بروس لی، جان فان (Jun Fan) بود. وقتی بروس لی متولد شد، نام انگلیسی بروس (Bruce) به نظر می‌رسد توسط پزشک خدمتکار بیمارستان، دکتر ماری گلاور (Mary Glover) (و بعضاً گفته می‌شود که پرستار بود) برروی بروس لی گذاشته شد. اگرچه خانم لی در بدایت امر چندان به فکر گذاشتن اسم انگلیسی روی نوزادش نبود ولی این نام را متناسب انگاشت و با نام دکتر گلاور موافقت کرد.[۱۲] به هر حال نام انگلیسی او هرگز به همراه نام فامیلی او استفاده نشد تا این که در یک دبستان که یکی از بخش‌های کالج لاسال (La Salle College) (یک دبیرستان در هنگ کنگ) بود در سال ۱۰ یا ۱۲ سالگی ثبت نام کرد و بعدا در دبستانی دیگر. (کالج فرانسیس خاویر در کولون) (St. Francis Xavier's College in Kowloon) که در آنجا لی به نماینده تیم بوکس در مسابقات بین مدارس می‌شود.

حرفه بازیگری 

پدر بروس لی هوی چون یک ستاره مشهور اپرای کانتونیایی بود. لذا بروس لی از طریق پدرش در سینما مطرح شد و وقتی کودک بود در حالی که خیلی کوچک بود در چند فیلم سیاه و سفید کوتاه بازی کرد. لی اولین نقشش را به عنوان نوزاد در کالسکه بازی کرد. وقتی که او ۱۸ سال داشت ۱۲ فیلم بازی کرده بود.[۳]

در ۱۹۵۹–۱۹۶۴ در ایالات متحده بروس لی سودای بازی کردن در فیلم‌ها را از سر به در کرده و هنرهای رزمی را پی گیری کرد.

آغاز کار و ورود به هنرهای رزمی 

اولین آشنایی بروس با هنرهای رزمی توسط پدرش - لی هوی چون- صورت گرفت. او در ابتدا مهارتهای پایه‌ای در سبک تای چی را از پدرش فرا گرفت.سی فوی بروس لی یعنی استاد بزرگ وینگ چون - ییپ من - همکار و دوست پدر او بود. بروس از سن ۱۳ تا ۱۸ سالگی تحت تعلیم استاد هنگ کنگی خویش ییپ من بود.

مانند اکثر مدارس هنرهای رزمی چینی در آن زمان، کلاس‌های سیفو ییپ من توسط شاگردان ارشد و درجه بالا اداره می‌شد. یکی از شاگردان ارشد ییپ من «وانگ شون لئونگ» بود. بر طبق گفته‌ها او بیشترین تأثیر را بر کونگ فوی وینگ چونِ بروس لی داشته‌است. پس از اینکه تعدادی از شاگردان پپپ من به دلیل بعضی آداب و رسومات چینی از آموزش به بروس لی خودداری کردند، ییپ من به طور خصوصی شروع به آموزش بروس لی کرد. بروس همچنین بوکس غربی را نیز یاد گرفت و مسابقه فینال قهرمانی بوکس در سال ۱۹۵۸ را با ناک اوت کردن «گری الم» که قهرمان سه بارهٔ مسابقات بود، در راند سوم به پایان رساند. قبل از مسابقهٔ نهایی بروس سه حریف قبلی اش را مستقیماً در همان راند اول ناک اوت کرده بود.بعلاوه بروس تکنیکهای شمشیرزنی غربی را از برادرش «پیتر لی»- که قهرمان شمشیرزنی در زمان خودش بود- یاد گرفت.

ورود به آمریکا 

بروس لی در سن ۱۹ سالگی به منظور ادامه تحصیل و تنها با ۱۰۰ دلار با کشتی وارد ایالات متحده آمریکا شده و در مدرسه فنی ادیسون ثبت نام کرد. سپس به تحصیل در رشته فلسفه مشغول گردید.

آموزش کونگ فو به غیر چینی‌ها 

بروس لی در ابتدای ورودش به آمریکا و برای تامین هزینه تحصیلش ناگزیر در رستوران کار می‌کرد اما چون احساس می‌کرد این کار در شان وی نیست این کار را رها کرده و تصمیم به آموزش کونگ فو گرفت و با استقبال فراوان دوستانش مواجه شد.

جان فان کونگ فو

بروس لی آموزش هنرهای رزمی در آمریکا را از سال ۱۹۵۵ شروع کرد.در آغاز کار او وینگ چون آموزش می‌داد. هنری که بر پایه برداشت‌ها و آموخته‌هایش در هنگ کنگ بود. جان فان کونگ فو (که معنای لغوی آن کونگ فوی بروس لی است.)در واقع نامی بود که بروس لی بر روی هنر رزمی خودش گذاشته بود، که اساساً روش تعدیل یافته او در وینگ چون بود. اولین شاگرد بروس یک جودو کار به نام «جس گلاور» بود که بعدها دستیار او شد. قبل از نقل مکان به کالیفرنیا، لی اولین مدرسهَ هنرهای رزمی اش را در سیاتل با نام «موسسهٔ جان فان کونگ فوی لی»را افتتاح کرد. لی همچنین روش لگد زنی اش، که شامل لگد مستقیم وینگ چون و لگد قدرتی کونگ فوی شائولین شمالی می‌شد را ارتقا بخشید.

اما بعد از مدتی با مخالفت چینی‌های مقیم آمریکا مواجه گشت و آنها از وی خواستند دست از آموزش به خارجی‌ها بر دارد اما بروس لی در تصمیمش مصمم بود و آنها برای تعطیل کردن باشگاه وی مبارزی ماهر به نام «وانگ جک مان» را به منظور مبارزه با بروس لی فرستادند که در این مبارزه وانگ به سختی شکست خورد و دندانهای جلویش را از دست داد.

اجرای چند حرکت نمایشی و مقدمه‌ای بر مطرح شدن بروس لی در ایالات متحده [

بروس لی بعد از آموزش تصمیم به شرکت در مسابقات کاراته و نشان دادن توانایی‌های خود در هنرهای رزمی گرفت. بدین منظور در سال ۱۹۶۴ در میدان ورزشی لانگ بیچ با اجرای چند حرکت نمایشی با سرعت و قدرتی خیره‌کننده نامش بر سر زبان‌ها افتاد.

 

ورود به سینما

 

بعد از نمایش لانگ بیچ یک کارگردان که اتفاقاً در سالن حضور داشت به ملاقات بروس لی رفت و از وی خواست در سریال «زنبور سبز» به ایفای نقش بپردازد و بروس هم پذیرفت و این مقدمه‌ای شد برای ورود بروس لی به سینما.(البته بروس لی در کودکی نیز در چند فیلم ایفای نقش کرده بودچون پدر او بازیگری هنگ کنگی بود او در ۶ ماهگی گریم شد و نقش شاهزاده را بازی کرد و در ۶ سالگی نقش کودک دزدی را و در ۱۱ سالگی فیلم غازهای وحشی را بازی کرد)

ابداع سبک جیت کان دو [

به دلیل عدم دسترسی به سیفو «ییپ من» که در هنگ کنگ زندگی می‌کرد، بروس لی نمی‌توانست وینگ چون را ادامه دهد، هنر اصیلی که حالا تنها در اختیار استادش بود، اما بروس هنوز مشتاقانه به دنبال یادگیری وینگ چون بود تا جاییکه او حتی پس از باز گشت به هنگ کنگ به استاد ییپ من پیشنهاد خرید یک آپارتمان شخصی داد ... در مصاحبه استاد بزرگ وینگ چون «لو مان کام» که یکی از همرزمان بروس لی در کلاس استاد ییپ من بوده، می‌خوانیم:

بروس لی در حال تمرین چی سائو با استاد فقید ییپ من
« شما این شانس را داشتید که در کنار بروس لی باشید، چه ارتباطی با او برقرار کرده بودید؟  »

- اغلب با هم تمرین می‌کردیم، بویژه در چی سائو. بروس لی از من جوان تر بود. وقتی هنگ کنگ را ترک کرد، کار آموزی خود را نزد ییپ من به پایان نرسانده بود. یک روز که دیگر معروف شده بود به هنگ کنگ برگشت و از ییپ من خواست تا کار آموزی اش را به پایان برساند، اما چون خیلی مشغول بود نمی‌توانست در هنگ کنگ بماند. بروس لی از ییپ من خواست به او نشان دهد که چگونه می‌تواند با آدمک چوبی تمرین کند، زیرا او می‌خواست در فیلم‌هایش از آدمک چوبی استفاده کند. در عوض او پیشنهاد یک آپارتمان را به ییپ من -که آدم پولداری نبود- داد. اما ییپ من پیشنهاد او را رد کرد و گفت:

« اگر می‌خواهی کونگ فوی مرا یاد بگیری به کلاسم بیا (منبع مجله رزم آور شماره ۱۳۵)  »

{البته بعدها بروس لی ضعف‌هایی از این سبک اصیل پیدا کرد. پی بردن به این ضعف‌ها و اصلاح آنها مقدمه‌ای شد بر ابداع سبک مخصوص خودش : جیت کان دو }

ایده‌های جیت کان دو در سال ۱۹۶۵ در ذهن بروس لی متولد شد.مبارزه با وان جک مان تأثیر بسزایی بر فلسفه مبارزه بروس لی گذاشت. با آن که بروس حریفش را به طرز فجیعی شکست داد، اما معتقد بود که آن مبارزه بیش تر از حد معمول طول کشیده و او نتوانسته‌است آنطور که انتظار دارد از تکنیکهای وینگ چون استفاده کند، بعلاوه او دیگر نمی‌توانست به یادگیری و تکمیل هنر رزمی وینگ چون بپردازد چون فرسخها از استادش دور بود.

او به سیستمی احتیاج داشت تا به شکوفایی هرچه بیشتر داشته‌هایش بپردازد. به همین خاطر با تاکید بر «کاربردی بودن، انعطاف پذیری، سرعت و کارآمدی» به توسعهٔ سیستم جدیدی پرداخت. او شروع به استفاده از روش‌های آموزشی متفاوتی کرد: بدنسازی برای افزایش قدرت، دویدن برای افزایش استقامت، تمرینات کششی برای انعطاف پذیری و بسیاری از روش‌های دیگر که او دائماً در حال منطبق کردن با سیستمش بود.

لی بر آنچه که «روش بی روشی» می‌نامیدش بسیار تاکید داشت. ایده‌ای که بیانگر رهایی از روشهای فرمالیته -همان سبکهای سنتی- بود. بروس لی احساس می‌کرد سیستمی که او «جان فان کونگ فو» نامیده‌است، محدود کننده‌است و به همین خاطر آن را به آنچه که با نام جیت کان دو توصیفش کرد، تغییر شکل داد. نامی که بعدها از مطرح کردن آن اظهار پشیمانی کرد چون از نام جیت کان دو نیز ویژگی‌های خاصی برداشت می‌شد که هر سبکی به نوبه خود ادعا می‌کرد، درحالیکه ایدهٔ هنر رزمی او خروج از هر گونه عوامل محدود کننده بود.

بازگشت به هنگ کنگ و تصمیم در ایفای نقش در چند فیلم [

مجسمه بروس لی در هنگ کنگ

بروس لی بعد از بازی در چند سریال و فیلم مانند زنبور سبز، مارلو، لانگ استریت و .... در آمریکا تصمیم گرفت به هنگ گنگ بازگردد و برای هم میهنانش نیز چند فیلم بازی کند که بلافاصله با استقبال شرکت‌های فیلم سازی روبه رو شد اول فیلم راهب کوهتانگ و توسط استدیو گلدن هاروست و کارگردانی «لو وی» کارگردان معروف چینی به ایفای نقش در فیلم‌های رئیس بزرگ و مشت خشم پرداخت که این فیلم‌ها رکورد فروش تمامی فیلم‌های هنگ کنگی را شکست.

بعد از این فیلم‌ها همه به این نتیجه رسیدند که بدون شک بروس لی برترین رزمی کار دنیاست. سپس بروس لی خود تصمیم گرفت فیلم بسازد بدین منظور در سال ۱۹۷۲ شرکت فیلمسازی خود به نام «شرکت فیلمسازی کنکورد» را دایر کرد و خود کارگردانی فیلم «راه اژدها» یا <<بازگشت اژدها>> را به عهده گرفت. این فیلم در هنگ کنگ مجدداً رکورد فروش فیلم‌های قبلی بروس را شکست.

در این دوران بروس لی با موج پیشنهادهای شرکت‌های فیلم سازی مواجه گشت و وی در چهارمین فیلم معروف خود «بازی مرگ» به ایفای نقش پرداخت.در این فیلم توسط دشمنانش زخمی گشت اما درهنگ کنگ به دلیل فوت ناگهانی بروس لی از دنیا رفت و فیلم نا تمام باقی ماند.

مطرح شدن در سراسر جهان و ایفای نقش در هالیوود 

بعد از موفقیت بروس لی در هنگ کنگ هالیوود به سراغ بروس لی آمد و کمپانی برادران وارنر از وی خواست در فیلم «اژدها وارد می‌شود» به ایفای نقش بپردازد به همین دلیل بروس لی «بازی مرگ» را رها کرده و در «اژدها وارد می‌شود» که اولین فیلم جهانی وی به شمار می‌رفت به ایفای نقش پرداخت.

آرامگاه بروسلی در کنار پسرش براندون لی

مرگ [ویرایش]

بروس لی به تومور مغزی دچار شده بود و هنگامی که می خواسته برای تمرین فیلم بازی مرگ برود بی هوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی ۵ دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل اصلی مرگ زودرس بروس تورم و رشد یک غده در مغز او بود. به گفته همسرش لیندا، بروس با تهیه کننده فیلم ریموندجو در ساعدت ۲ بعدازظهر قرار داشت.

آن دو در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر مشورت کردند و تا ساعت ۴ بعدازظهر با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی چو آنجا را ترک می کند و بروس و بتی با هم شام می خورند.

در آنجا بروس احساس سردرد می کند و بتی یک قرص Eguagesic (آسپرین قوی) به او می دهد. حدود ساعت ۷ شب بروس به خواب می رود. چو به خانه بتی تلفن می زند تا با بروس حرف بزند اما بتی می گوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمی تواند او را بیدار کند. بلافاصله او را به بیمارستان می رسانند. پزشکان به معاینه دقیق می پردازند. او به کما رفته بود بعد از مدت کوتاهی نیز حتی نفس هم نمی کشید. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. وزن مغز او از ۱۴۰۰ به ۱۵۷۵ گرم رسیده بود.

هیچ یک از رگهای خونی بسته یا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن مورد معاینه قرار گرفته و کالبد شکافی شد. در معده اش همان قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه بر این چند دانه شاهدانه در معده اش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانه ها را از دست چه کسی خورده است. عده ای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانه ها به زهر آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شده است. اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف می کرد.

همسرش لیندا می گفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمی توانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی می گفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته ام و در دنیا آنچه را که می خواستم انجام داده ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم.[۱۳] قبر او در سیاتل آمریکا در خیابان گارفیلد می‌باشد در هنگام مرگ بروس لی پسرش براندون لی ۸ سال داشت که ۲۰ سال بعد از مرگ پدرش یعنی در سن ۲۸ سالگی او به طرز مشکوکی در گذشت. قبر او در کنار قبر پدرش است.



جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 17:2 ::  نويسنده : مجتبی رسولی


نکاتی در مورد مبارزه (که بروس لی بر آنها معتقد بود):

حمله شما:

حمله شما باید ساده ومستقیم باشد، چون ممکن است کنترل آن دشوار باشد، اما در برابر مبارزی که با نقشه حرکت می کند، باید دست به یک حمله پیچیده ومرکب بزنید .
زمان سنجی، کلید یک حمله پیچیده است، پس باید آنقدر تمرین کنید تا در آن کاملا ماهر شوید، حمله فریبنده شما باید حواس حریف را منحرف کند تا راهی برای ضد حمله شما باز شود .

پاهای توانا:


اگر پاهایتان را با مهارت به کار ببرید، احتمالا به آسانی شکست نخواهید خورد، زیرا با لگدهای قوی ومرگبار خود، می توانید حریفتان را عاجز کنید . لگد ساق پا می تواند حمله ای را متوقف کند، در حالی که لگد جانبی می تواند کمر حریف را بشکند .
لگد چرخشی می تواند حریف را به زانو در آورد یا او را شگفت زده کرده وبه زمین بیندازد .
از لگد جارویی به ندرت استفاده می شود چون حریف را فقط زخمی می کند، اگر چه در فیلم ها صحنه های جالبی خلق می کند، اما در واقعیت قدرت چندانی ندارد.

تاکتیک:

تاکتیک مخصوص فرد باهوشی است که همواره یک قدم از حریفش جلوتر است .
او در مبارزه از هوش خود بهره می گیرد در حالی که حریفش از دیدن این نور غافل است .
برای هر یک از حریفانش تاکتیک متفاوتی را به کار می گیرد، تاکتیک مشت ولگدهایی که در سطح بالا وپائین پرتاب می شوند.
او حریفش را با دقت مطالعه وبررسی می کند وبا قضاوتی صحیح وبا جرأت مبارزه می کند .
تاکتیک به تنهایی ضامن پیروزی نیست، طرز برخورد هم قسمتی از این فرآیند است .
مبارزی که اعتماد به نفس اش قوی باشد، شیوه مبارزه را آگاهانه طرح ریزی می کند .

دستهای ماهر:

در مبارزه، دستها اهمّیت حیاتی وویژه ای دارند، آنها حکم سپر وشمشیر گلادیاتورها را دارند .
از دستها بیشتر برای ضربه زدن استفاده می شود، اما آنها ابزارهای دفاعی یک مبارز نیز محسوب می شوند .
دستها چابکتر از پاها هستند، از این رو می توانند به سرعت ودر جهات مختلف حرکت نمایند .
کسی که در تکنیکهای دست مهارت داشته باشد، می تواند در رقابت با اکثر رزمی کاران پیروز شود .
تصور کنید که اگر دست نداشتید، در یک مبارز? واقعی چه می کردید .
اما افراد زیادی هم هستند که دست دارند، اما هرگز طرز استفاد? صحیح از آنها را نیاموخته اند .

دفع حمله:

دفع حمله یک تاکتیک دفاعی است که به سادگی قابل اجرا است حرکتی است که برای منحرف کردن ضربه حریف به کار می رود .
اگر به اندازه کافی تمرین کرده باشید دفع حمله به صورت اتوماتیک انجام خواهد شد . اگر با تکنیک دفع حمله را برانید انجام آن بسیار ساده خواهد بود .
دفع حمله با دفاع متفاوت است زیرا که دفع حمله خیلی قویتر وغیر قابل کنترل است .
زیرا می تواند تعادل شما را مختل کند وقدرت ضد حمله را از شما سلب کند.

ضربه های راست:

موضوع فقط کمبود سرعت نیست که شما واقعا نگرانش هستید، بلکه مسئله ضرباتی است که علیه حریفان گوناگون به کار می برید، شاید این ضربه ها برای هر مبارزه ای مناسب نباشند، بنابراین موجبات ناراحتی وسردرگمی شما را فراهم می آورند .
پس بیاموزید که ضربه ها را درست وبجا به کار ببرید تا بتوانید در برابر همه دشمنان به نحو احسن مبارزه کنید .

ضد حمله:

ضد حمله ممکن است ظاهرا شبیه دفاع باشد، اما در واقع شکل پیشرفته تر حمله است .
ضد حمله یک استراتژی حیله گرانه است ونیاز به هنر واقعی در مبارزه می باشد .
ضد حمله می تواند حریف را بی قرار، مخصوصا وقتی که صبورانه انتظار می کشید .
بهترین زمان برای ضد حمله زمانی که حریف اول حرکت می کند زیرا نمی تواند گارد مؤثری داشته باشد .

مهارت در حرکت:

دقت در حرکت یک ویژگی غریزی نیست، بلکه مانند سایر مهارتها مستلزم آموزش ویادگیری است .
تمرین واجب است والا مانند هر فن دیگری که احتیاج به تکرار وتمرین دارد، به تدریج از بین خواهد رفت .
سعی کنید، پاهایتان را سریعا حرکت بدهید، وحتی در ناتوانی کامل هم ناامید نشوید .
بزودی با مهارت واستادی کامل قادر به فریب دادن حریفتان خواهید شد، مخصوصا هنگامی که به عقب وجلو حرکت می کنید .
با اراده ای آهنین تمرین وتمرین کنید ... تا در اولین رویارویی با حریف، در اوج قدرت ومهارت باشید .

مهارت در لگد زدن:


لگد به عنوان نخستین حربه دفاعی در برابر حمله به کار می رود .
زیرا لگد بهترین ضربه ای است که از فاصله دور می توان اعمال کرد.
لگد در برابر یک مبارز ماهر وسیله ای با ارزش محسوب می کردد. مبارزی که قادر نیست تاکتیک هایش را بهم بریزید, خوب می داند که چه موقع باید ضد حمله کند . مهارت در لگد زدن زمانی بدست می آید که واقعا سخت تمرین کرده باشید .
با این نوع تمرین مستمر ومداوم می توانید بر رخوت وستی فائق آیید .

هدفها:

در مبارزه نمی توان ملایم ومهربان بود, چون مسئله مرگ وزندگی در میان است .
لگد زدن به کشاله رانهای حریف وحتی فرو کردن انگشت در چشم های حریف مانعی ندارد .
مبارزه کردن فقط به معنای زدن نیست بلکه هدف گرفتن نقاط ضعف حریفتان است .
به جای اینکه از چند ضربه استفاده کنید, بهتر است کار را با یک ضربه تمام کنید .
در بدن هدفهای متعددی وجود دارند که نسبت به یک ضربه حساس هستند . اما شما باید کاملا ماهر وآماده باشید تا با تمام وجودتان ضربه بزنید

 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 20:17 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

 

عکس های کمیاب بروس لی

عکس های کمیاب بروس لی

عکس های کمیاب بروس لی

عکس های کمیاب بروس لی


پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 20:0 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

بروس لي

زندگي نامه ي بروس لي

زندگي نامه - خانواده - نام واقعي



بروسلي يکي از معروفترين رزمي کاران وهنر پيشگان بوده است. وي در اواخر دهة 60 واوايل دهة 70 ميلادي به علّت اجراي ضربات عالي وتکنيک هاي برتر در مبارزه در محافل گونگ فوي بين المللي معروف ومشهور شد. او هميشه تکنيکي را که خودش ابداع کرده تمرين مي نمود وبه نمايش مي کذاشت. فيلم هاي گونگ فوي بروسلي بسيار هيجان آور وشگفت انگيز بود. بروسلي يکي از 7 نفر معروف در محافل کونگ فوي جهان به شمار مي رفت و به علّت هنرمند وهنرپيشه بودن وي شرکت هاليوود آمريکا بعد از مرگش يک موزة يادبود براي او درست کرد. بروسلي در بازيگري مهارت زيادي داشت وتکنيک هاي بوکس چيني را خيلي خوب اجرا مي کرد، علت کسب اين همه موفّقيّت اين بود که وي سبکي به نام جيت کان دو که حرکات، ضربات وتکنيک هاي موثر سبکهاي ديگربودرا ابداع نمود. اينميراث گرانهايي بود که او به ووشوي چيني داد. بروسلي ،جيت کان دو را بر اساس تکنيک هاي ووشو و برخي سبک هاي خارجي بوجود آورد وبعد ان را به يک سبک مبارزه اي تبديل کرد . بنيان گذاشتن جيت کان دو روح انقلابي بروسلي را ظاهر مي کرد. او حرکات و تکنيک هايي را که در کونگ فوي چيني ( ووشو) برتر بود ، انتخاب مي کرد. وي از نظريات محافل ووشوي سنّتي تخطّي مي کرد واز تکنيکها وضربات متعلّق به رشته هاي ديگر که کاربرد خوبي داشت نيز استفاده مي نمود. حرکات اين سبک ، ساده وضربات آن کاربردي وتکنيک هايش خيلي شديد وخشن مي باشد. نتيجة کار بروسلي ، در جمع آوري سبک هاي ووشو در جيت کان دو ظاهر مي باشد . بروسلي مي گفت : از بي قانوني تا قانون ، از بي محدوديتي تا محدوديت که اين عالي ترين گوهر ايدئولوژي جيت کان دو است. در جيت کان دو، تکنيک وحرکات مخصوصي براي دست وپا وجود ندارد. جيت کان دوکار بايد در مبارزه ، با توجّه به حرکت وتکنيک هاي اجرايي حريف، حرکت وتکنيک خود را عوض کند ، تا بتواند حريفش را شکست دهد. مبارز ميتواند از هر محيط وشرايطي عبور کند و هيچ شرايط محيطي نمي تواند او را محدود کند . بنابراين کسي که جيت کان دو را به طور کامل اموزش ديده و با موفّقيّت تمام فنون اين سبک را ياد گرفته باشد ، مي تواند حريفش را به راحتي شکست دهد. اين حقيقت کاربرد و خلاصه ومعناي جيت کان دو است .


پدر بروسلي از ايالت « گوان دونگ نانگ هاي » چين بود و بروسلي در تاريخ 27 نوامبر 1940 در سال اژدها در بيمارستان چيني شهر جوجين شان (سان فرانسيسکو) – جايي که چيني هاي زيادي در آنجا زندگي مي کنند – متولّد شد نام اصلي فوق ستارة سينما « لي جون فان » بود. ولي بعد ها در ادارة ثبت احوال اسم بروسلي را به عنوان نام هنري براي خود انتخاب کرد . اعضاي خانوادة بروسلي هفت نفر بودند . اسم پدر او «لي هوي چوئن» و نام مادرش گريس مي باشد. پدر او خوانندة اپرا بود و در ووشو مهارت زيادي داشت وبه همين خاطر در پيشرفت بروسلي تأثير زيادي گذاشت. نام خواهر بزرگ بروس «اگنس» ، خواهر کوچکش«فيبي»، برادر بزرگش «لي جون شن» و برادر کوچکش «لي جون خوي» مي باشد. بروس در ماه دوم (فوريه) سال 1964 ميلادي با دختري مهربان، زيبا و دلسوز به نام ليندا ازدواج کرد. خانم ليندا در زندگي وکار پشتيبان خوبي براي همسرش بود . آنها بعد از ازدواج صاحب يک پسر به نام «براندون لي» ودختري به نام «شانون» شدند.



توسعه دادن کونگ فوي چيني


و مطرح کردن آن در فيلم هاي رزمي جهان


دوران زندگي بروسلي کوتاه بود، ولي نتيجة کار او در سينما و ورزشهاي رزمي به ويژه کونگ فوي چيني، موجب شگفتي همگان است. او پس از دو سال بازيگري ، در محافل فيلم جهاني نوراني و درخشان شد. بروس نه فقط در کونگ فو عالي بود ، بلکه استعداد خيلي خوبي هم در نمايش داشت. او تقريباً در يک سالگي در فيلم « جينگ مانگ نيو»(دختر شهر دروازه طلايي)نقش داشت ودر شش سالگي در فيلم هاي « سرگذشت يک پسر بچه»و«اژدهاي کوچک» و در دوران جواني نيز در فيلم « ژن هاي گوهم » بازي نمود که مورد استقبال مردم واقع شد .او در اين فيلم، فنون و تکنيک هاي برتر زيادي از کونگ فوي چيني را به نمايش گذاشت و به همين علّت بود که وي در زمينة فيلم مشهور شد و ستارة کودکي نام گرفت.در سال 1966 بروس در هالي وود آمريکا در سريال « چينگ فن شا» (زنبور سبز) به عنوان يک قهرمان و حامي، ايفاي نقش کرد و توانست قدرت ونيروي ووشو (کونگ فوي چيني) را به خوبي نشان دهد . بعد از اينکه ووشو در سراسر جهان يک دگرگوني همچون موج بوجود آورد ، در يکي از مجلات و انتشارات فيلم آمريکا چنين نوشته بود : بروسلي از کشوري کهن ، با فرهنگ غني وباستاني و پهناور آمده، مردم چين آداب ورسوم غني دارند ، ودر چشم غربيها اين کشور پر از رمز وراز است . اجراي حرکات وتکنيک هاي کونگ فوي چيني توسط برسلي واقعاً براي مردم شگفت انگيز بود .در سال 1967 او در هنگ کنگ در فيلم برادر بزرگ ( تانگ شان) نقش داشت و بار ديگر کونگ فو را به مردم جهان نشان داد.در سال 1971 با موفّقيّت عالي در فيلم خشم اژدها بازي کرد که در اين فيلم او خشن ترين و جدي ترين هنر پيشه بود . او با تکنيک هاي عالي و مبارزة شگفت انگيزش ، بار ديگر جيت کان دو را به نمايش گذاشت . علي الخصوص در اجراي ضربات وفنون نانچکو و نمايش دادن سه تکنيک برتر پا موفق بود و مردم از بازي او لذّت بردند . در سال 1972 بروسلي براي خود يک شرکت فيلم سازي تأسيس کرد . بعد ها خودش نمايش نامه مي نوشت و خودش هم بازي ميکرد . به اين ترتيب فيلم راه اژدها را ساخت و بار ديگر قدرت نانچکو را به مردم نشان داد . .او در اين فيلم با قهرمان کاراته جهان (چاک نوريس) مبارزه کرد که اين يک مبارزة شگفت انگيز بود . در سال 1973 وي با شرکت فيلم سازي برادران وارنر (حوانا هالي وود) همکاري نمود و در هنگ کنگ فيلم اژدها وارد مي شود را ساختند. اين آرزوي او که چند سال پيش قصد داشت فوق ستاره فيلم هاي هالي وود باشد با ساختن اين فيلم به حقيقت پيوست و او به بازيگر درجه يک جهان تبديل شد فيلم بازي با مرگ از شرکت توليد فيلم سکواويا (شي خو) آخرين فيلم بروس مي باشد. وي در هنگ کنگ براي ساختن ابن فيلم از تکنيک ها ، ضربات و صحنه هاي جالب و بسيار ديدني فيلم برداري مي کرد . البته قبلاً تصميم گرفته بود که بعضي از صحنه ها را در مناظر کرة جنوبي فيلم برداري کند ، امّا به علّت خستگي بيش از حد او اين تصميم اجرا نشد. وقتي که او دوباره سعي کرد تصميمش را عملي کرده و اين فيلم را تمام نمايد ناگهان اتّفاق ناگواري موجب مرگ او شد . براي احترام گذاشتن به وي و ياد بود اين ستارة بزرگ کونگ فوي چيني ـ بروسلي ـ در سال 1993 سازمانها و دانشکده هاي هنري شرکت فيلم سازي هالي وود آمريکا تابلويي درخشان و پر نور از پنج ستارة طلا و نقّاشي فيلمي که بروس در آن بازي کرده بود را در هالي وود نصب کردند.



پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 19:58 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

راز مرگ بروس لی چه بود؟

شاید جوانان و نوجوانان امروز تنها نامی از بروس لی شنیده اند. اما همه جوانان قدیمی حدود ۳۰ الی ۴۰ سال پیش بروس لی را می شناسند. در آن زمان تعداد اکشن من ها و فیلم های زد و خوردی مانند امروز زیاد و متعدد نبود...


شاید جوانان و نوجوانان امروز تنها نامی از بروس لی شنیده اند. اما همه جوانان قدیمی حدود ۳۰ الی ۴۰ سال پیش بروس لی را می شناسند. در آن زمان تعداد اکشن من ها و فیلم های زد و خوردی مانند امروز زیاد و متعدد نبود. بروس لی یکی از کسانی بود که در آن زمان محبوبیت خاصی میان همه مردم داشت. فردی که دستهایش مانند تیغ عمل می کرد و در کاراته بازی شهرتی جهانی یافته بود. در آن دوران اکثر جوانان به ویژه پسرها اتاقهای خود را با عکسهایی از بروس لی تزئین می کردند. امروزه هنرپیشه هایی مانند جکی چان، آرنولد و... بسیار زیاد هستند. اما ۳۰ الی ۴۰ سال پیش چنین نبود. اکنون می خواهیم زندگی کاراته باز چند دهه پیش را برایتان بازگو نماییم. هم چنین درباره مرگ مشکوک او مطالبی بیان کنیم.

بروس لی (لی هسیا الانگ Lee Hsiaolung) در ۲۷ نوامبر ۱۹۴۰ در سان فرانسیسکو به دنیا آمد. مادر و پدرش هنگ کنگی بودند. پدرش خواننده اپرای چینیها بود. بروس یک سال داشت که به همراه خانواده اش به هنگ کنگ رفت. او در همان دوران کودکی به بازیگری علاقه زیادی داشت و کاراته را در آن زمان آموخت. ۶ ساله بود که در فیلم تولد انسان بازی کرد.

آخرین فیلمش نیز به سال ۱۹۷۳ بازی مرگ نام داشت که نیمه تمام ماند و از دنیا رفت. او فنون کاراته و کونگ فو را از استاد معروف ییپ کانگ آموخت. اما او قبل از این که نزد استاد برود خودش کاراته بازی می کرد. ولی تحت نظر استادان با تجربه در کاراته بازی بسیار خبره شد. ۱۹ سال داشت که هنگ کنگ را به قصد آمریکا ترک گفت و در دانشگاه واشنگتن در رشته فلسفه مشغول به تحصیل شد.

در کنار تحصیل در دانشگاه برای تامین معاش پیش خدمت یک رستوران شد و هم چنین مهارت هایش را به چند دانشجو می آموخت و پولی دریافت می کرد. او آن قدر مهارت داشت که کم کم توانست مدرسه ای دایر کند و در آنجا هنرجویان بیشتری را آموزش دهد. بسیاری از دانشجویان ژاپنی در سیاتل سعی داشتند که با بروس مبارزه کنند و او را از پای در آورند. اما در بیشتر مبارزات بروس برنده نهایی بود.

● ازدواج او

او در دانشگاه با لیندا آشنا شد و ازدواج کرد. حاصل ازدواجشان یک پسر بود که از لحاظ قیافه مانند چینی ها شبیه پدرش و از لحاظ رنگ پوست و مو مانند غربی ها که شبیه مادرش بود. نامش را براندون نهادند.

در واقع ترکیبی از دو نژاد چینی و غربی بود. آوازه شهرت کاراته بازی او در آمریکا پیچید و به دلیل داشتن سابقه بازیگری در دوران کودکی و نوجوانی، تهیه کنندگان فیلم در هالیوود از او تقاضای بازی نمودند و او را اژدهای کوچک لقب دادند.

بسیاری از بازیگران مشهور هالیوود می خواستند از او فنون کونگ فو یاد بگیرند. استیو مک کویین، جیمز کوبارن، لی ماروین از جمله کسانی بودند که با بروس آشنا شدند و از او مهارت هایی آموختند. بروس آنقدر هنرمند بود که در عرض مدت کوتاهی ستاره های سینماهای هالیوود شد. در سال ۱۹۶۸ بار دیگر به هنگ کنگ رفت و در آنجا با استقبال مردم روبه رو شد.

او بعداز بازگشت از هنگ کنگ کتابی در زمینه مهارتهای کاراته نوشت. حرکاتی که او انجام می داد امروزه از آن حرکات الهام گرفته اند و در برنامه ریزی رباتها برای ساخت فیلمهای اکشن به کار می برند. هیکلی مانند آرنولد شوارزینگر نداشت او با قدی متوسط و جثه ای استخوانی اما قوی و ورزشکار می توانست مانند پروانه جست بزند و از سویی به سوی دیگر رود و در یک چشم به هم زدن رقیب خود را شکست دهد. او محبوب مردم بود و در آن زمان پیر و جوان در محافل از مهارتهای بروس صحبت می کردند.

نوجوانان و جوانان لباسهایی با تصاویر بروس و اژدها به تن می کردند و در دعواهایشان از فنون او که در فیلمهای سینمایی دیده بودند به کار می بردند. او چند ماه قبل از مرگش در فیلمی به نام ورود اژدها بازی کرد. بروس لی در فیلم ورود اژدها لباس سنتی چینی ها را به تن کرده بود و ۲۰۰ میلیون دلار به دست آورد. مرگ بروس لی رازی است که بر همگان پوشیده بود. هر کسی درباره مرگ بروس لی جوان عقیده ای داشت.

● شایعات پیش از مرگ او

بروس لی در سال ۱۹۷۳ در سن ۳۳ سالگی از دنیا رفت. او ۳۲ سال داشت که شایعه شد در آپارتمانش در هنگ کنگ خوابیده بود ه و ناگهان مورد اصابت گلوله ای قرار می گیرد. بروس لی این طور اظهار داشت. یک روز از سوی معتبرترین روزنامه هنگ کنگ به منزلم تلفن زده شد گوشی را برداشتم. خبرنگار روزنامه گفت می خواستم ببینم واقعا" بروس لی زنده است؟ من هم گفتم پس تو با چه کسی حرف می زنی؟ بله من زنده ام. من بروس لی هستم!

اما وقتی بروس لی واقعا" مرد، شایعه ها این طور پخش شد که بروس لی در هنگ کنگ به باج گیرها پول نپرداخته و توسط آنان ترور شد.

بسیاری از چینی ها معتقد بودند که بروس هنگام تمرین یکی از فیلمهایش مورد سوء قصد قرار گرفته است. در صحنه ای که قرار بوده با یک اسلحه قلابی به سوی بروس لی شلیک شود، اسلحه پر از گلوله بوده و بروس لی مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شده است. عده ای می گفتند هنگام تمرین استادش عصبانی شده و ضربه ای به سرش زده و او ضربه مغزی شده است. اما حقیقت چنین نبود. حال به تفصیل موقعیت زمان قبل از مرگ بروس لی را بازگو می کنیم:

● مرگ او

بروس لی به تومور مغزی دچار شده بود و هنگامی که می خواسته برای تمرین فیلم بازی مرگ برود بی هوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی ۵ دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل اصلی مرگ زودرس بروس تورم و رشد یک غده در مغز او بود. به گفته همسرش لیندا، بروس با تهیه کننده فیلم ریموندجو در ساعدت ۲ بعدازظهر قرار داشت.

آن دو در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر مشورت کردند و تا ساعت ۴ بعدازظهر با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی چو آنجا را ترک می کند و بروس و بتی با هم شام می خورند.

در آنجا بروس احساس سردرد می کند و بتی یک قرص Eguagesic (آسپرین قوی) به او می دهد. حدود ساعت ۷ شب بروس به خواب می رود. چو به خانه بتی تلفن می زند تا با بروس حرف بزند اما بتی می گوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمی تواند او را بیدار کند. بلافاصله او را به بیمارستان می رسانند. پزشکان به معاینه دقیق می پردازند. او به کما رفته بود بعد از مدت کوتاهی نیز حتی نفس هم نمی کشید. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. وزن مغز او از ۱۴۰۰ به ۱۵۷۵ گرم رسیده بود.

هیچ یک از رگهای خونی بسته یا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن مورد معاینه قرار گرفته و کالبد شکافی شد. در معده اش همان قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه بر این چند دانه شاهدانه در معده اش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانه ها را از دست چه کسی خورده است. عده ای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانه ها به زهر آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شده است. اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف می کرد.

همسرش لیندا می گفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمی توانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی می گفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته ام و در دنیا آنچه را که می خواستم انجام داده ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم. l



پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 19:54 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

بروس لی از دیدگاه چهره های سرشناس سینمایی

جان ساکسون




بروس لی خیلی خیلی به من کمک کرد. علاقه ی من بیشتر به پرسیدن سوالاتی در رابطه از هنرهای رزمی از او بود و ما دائما" در این گونه موارد با هم صحبت می کردیم. او به من چیزهای زیادی را یاد داد که به نظر من٬ مردم بابت یادگرفتن آن به او پول می دادند.
بروس به عنوان یک رزمی کار (خودش را در وهله اول یک رزمی کار می دانست.) بسیار مبتکر بود. او قادر بود نقاط ضعف و نقض هر سیستمی را دریابد. بنابراین او بسیاری از چیزها را به هم پیوند داد تا سبک خاص خود را به وجود آورد٬ و به نظر من این امر خیلی مهم بود.
نظر اساسی او این بود که مبارزه حالتی روان و غیر سیستماتیک است. به علاوه او شخصا" قادر بود این نوع تحقیقات را در هنرهای رزمی به عمل آورد و خودش بسیار خلاق و نوآور بود٬ البته نه تنها از جنبه ی فیلم و سینما که بسیار در آن موفق بود٬ بلکه در زمینه ی هنرهای رزمی خودش. او قادر به بیان نظرات و عقایدش و درک اش از واقعیت بود. و او آن واقعیت را می آموزد. به عقیده من٬ در رابطه با هنرهای رزمی٬ او یک نابغه٬ یا چیزی نزدیک به آن بود.
من٬ به عنوان یک هنرپیشه می گویم که بروس لی قدرت بازیگری خیلی زیادی داشت. در بسیاری از موارد او بیشتر یک رزمی کار بود تا هنرپیشه. او درک عمیقی از نمایش داشت و می دانست چطور هنر خود را ارائه کند٬ که در عمل هم٬ اثر نمایش بسیار قوی داشت. او بی اندازه زیرک بود و واقعا" به عنوان یک هنرپیشه٬ یا در مواردی یک کارگردان یا سناریونویس عمل می کرد. او فیلنامه بسیاری ار فیلم ها را نوشته بود و این را به من هم گفته بود. نحوه ی رائه هنرش در فیلم ها٬ بسیار نمایشی و سینمایی بود٬ و من بازیگریش را تحسین می کردم.

مسئله ی نهایی در مورد شخصی مانند بروس لی وقتی رخ می داد که او حرفه اش را ادامه می داد. من به او گفتم: «حالا می خواهی نقشی را بازی کنی که ربطی به هنرهای رزمی را نداشته باشد.» حتی نقشی که باعث می شد از توانایی های بدنی فوق العاده ی خود چشم بپوشد یا به آن خیانت کند؟ و او می گفت: «بله»٬ او نظیر این موقعیت را در نظر می گرفت. این آزمایشی بود که اگر می خواست بازیگری را ادامه دهد باید یک روز با آن روبه رو می شد. امر بسیار مشکلی است. اول مردم با یک دید به انسان نگاه می کنند و بعد برای آنها خیلی مشکل می شود که ببیند٬آنان کار دیگری را انجام می دهد.
بروس فردی بسیار خوش دل و سبک روح بود. او از بسیاری از جنبه های موفقیت اش لذت می برد. او واقعا" به مردمی که در هنگ کنگ به او علاقه داشتند٬ ارادت می ورزید. آنها واقعا" رفتار خاصی نسبت به او داشتند و او از آنها خوشش می آمد. او سر به سر راننده های تاکسی می گذاشت و با بچه های پنج٬ شش ساله ای که او را می شناختند و از او تعریف می کردند٬ شوخی می کرد. دیدن این صحنه ها خیلی لذت بخش بود٬ بر خلاف کسانی که دارای موقعیت های اجتماعی هستند و دوست ندارند با مردم بجوشند و می گویند: «اینها را از سر من وا کنید!» یا «نمی خواهم کسی مزاحم من بشود!» ولی بروس برایش مهم نبود و لذت می برد.

بروس لی فردی بسیار باهوش بود٬ بسیار باهوش. در خلال چندین مباحثه طولانی که من با او داشتم٬ درک و فهم عمیقی در مسائل نشان می داد. به نظر من یکی از موضوعات بسیار مهم که بروس روی آن تاکید فراوان داشت فرار از هر نوع تصویر ذهنی راکد در انجام کارها بود٬ نه در زمینه کارهای نمایشی بلکه کارهای حقیقی و واقعی. کارهای نمایشی به درد سینما می خورد. اما کارهای حقیقی مثل مبارزه٬ چیزی خودجوش است٬ و بروس روی آن تاکید می ورزید. باید مثل بروس باشید یا شبیه او باشید تا بفهمید که بیشتر افراد ناچارند از طریق تقلید٬ تکرار٬ یا عادت این کار (مبارزه) را یاد بگیرند. بروس خیلی خود جوش بود و این امر در تمامی شئون زندگی مثل بازیگری یا حیات یا هر چیز دیگر به ویژه در مبارزه٬ اهمیت دارد. البته من زیاد در آن خبره نیستم.
من و بروس لی خیلی خوب با هم کنار می آمدیم. همدیگر را خیلی خوب درک می کردیم. فکر کنم او مرا دوست داشت و من خیلی به او علاقه داشتم. خیلی جای تاسف است که در اوج موفقیت اش٬ اتفاق ناگواری برایش افتاد و او درگذشت.



پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 19:52 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد