درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • آگهی املاک
  • خرید آپارتمان
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان bruce-lee و آدرس bruce-lee.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 16
بازدید کل : 66290
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1

bruce-lee
bruce-lee




بروس لی با نام چینی"لی شیائو لونگ" نخستین کونگ فوکار معروف چین بود که با فقط دو سال بازیگری و خلق چهار فیلم،شهرت خود را تا امروز در سراسر جهان حفظ کرده است.این بازیگر فیلم که در سی و دو سالگی جان خود را از دست داد،نخستین ستاره چینی فیلم هالیوود آمریکا بود و فیلم های رزمی را در هالیوود توسعه بخشید.در دانشگاه های آمریکا،رشته درسی ویژه ای در باره وی دایر شده و در کوه فوجی(Fuji) ژاپن،مجسمه ای از وی نصب گردیده است.او بحدی شناخته شده است که کمتر کسی در جهان یافت می شود که او را نشاسد.

با وجود زندگی کوتاه و بازی در چهار و یا پنج فیلم، بروس لی نقش تاثیر گذاری در گونه(ژانر) سینمای رزمی دهه 1970 داشت. این تاثیر سال ها بعد نیز ادامه داشت به طوری که هنوز سایه او روی بسیاری از فیلم های حادثه ای هالیوود مانند ماتریس، ببر خیزان - اژدهای پنهان و باشگاه مبارزه دیده می شود.

زندگینامه

بیست و هفتم نوامبر سال 1940،بروس لی در بیمارستان"جکسون استریت"(Jackson Street Hospital)شهر"سن فرانسیسکو"(San Froncisco)آمریکا متولد شد.این سال به تقویم کشاورزی سنتی چین سال اژدها بود."گریس لی"(Grace Lee)مادر وی زنی دو رگه آسیائی و اروپائی و "لی هوی چون"(Lee Hoi Cheun)پدر بروس لی بازیگر معروف اپرای محلی استان"گوانگ دونگ"بود.این خانواده دارای فرهنگ مختلط بود و همین امر بر سرنوشت بروس لی تاثیرگذار شد.

معبد بودائی "شائو لین"منشا کونگ فو است و نسلهائی از استادان این رشته برای گسترش آن در تلاش بوده و هستند.اما نخستین کسی که جهان را با کونگ فو چینی آشنا ساخت،بروس لی بود.وی که از کودکی به آموزش کنگ فو می پرداخت،به دلیل آنکه یک چینی تبار کامل نبود،در جریان آموزش کونگ فو با مشکلات فراوانی مواجه شد.برخی از استادان کونگ فو تنها چینی ها را به عنوان شاگرد می پذیرفتند و از آموزش وی خودداری می ورزیدند.

بروس لی کم کم رشته های مختلف کونگ فو از جمله مشتزنی"یونگ چون"(wing chun)را آموخت و متوجه شد که هیچ یک از آنها را به حد کاملا خوب نمی داند.وی سپس در دانشگاه کاتولیک"لاسالی" هنگ کنگ(La Salle College)به فراگیری مشتزنی و شمشیربازی پرداخت. سال 1965 بروس لی به شهر سن فرانسیسکو آمریکا سفر و تدین مقالاتی برای مجله "بلاک بلت"(Black Belt)مجله معروف کونگ فو جهان را آغاز کرد.دیدگاه های توین وی در این مقالات و نتایج خوب او در مسابقات ووشو مورد توجه همتایان و فیلم سازان هالیوود قرار گرفت."ویلیام دوزیه"(William Dozier)یکی از تهیه کنندگان فیلم هالیوود بروس لی را می پسندید و رل مهمی در سریال "The Green Hornet"به وی اختصاص داد.بازیگری در این سریال نخستین گام بروس لی به هالیوود بود و از آن پس ستارگان فیلم آمریکا آموزش کونگ فو از وی را آغاز کردند که از میان آنها می توان به "جیمس گابین"(James Gobin)اشاره کرد.

"سدرلین"شاگرد دیگری بروس لی از لی دعوت کرد تا در سریال "رئیس بزرگ"(The Big Boss)بازی کند.این نخستین اثری بود که در آن جیتکوندو(jeet kun do)نوعی کونگ فو که توسط بروس لی اختراع شده بود،به نمایش در آمد.به دلیل تبعیض نژادی،بروس لی نتوانست رل مهمی در سریال "کونگ فو"به عهده گیرد.وی ناامید شده و به آسیا بازگشت.وی در این زمان به بازیگری در فیلم"Fist of Fury"در یک روستای تایلند دعوت شد و همکاری خود با شرکت فیلم"جیا هه"هنگ کنگ(goldenharvest company)را آغاز کرد.حرکات تعجب آور و شگفت انگیز بروس لی در فیلم"Fist of Fury"محافل ووشو و فیلمسازی چینی و خارجی را تکان داد.سهم وی در این فیلم از یک بازیگر معلولی فراتر بود.حرکات رزمی در این فیلم که با کمک بروس لی طراحی شده بود،از آثار شبیه گذشته دشوارتر و سریعتر و شگفت انگیزتر بود.

شهرت بروس لی در آمریکا باعث شد فیلمسازان بیشتری در هالیوود از وی برای بازیگری دعوت کنند،اما لی می دانست که سرنوشت وی در هنگ کنگ بهتر از آمریکا خواهد بود.  اثر بعدی بروس لی"The Chinese Connection"بود.این فیلم که در هنگ کنگ ساخته شد،سرنوشت بروس لی را تغییر داد.این فیلم بیانگر داستان انتقامجویی "چن جن"برای مرگ "هوا یوان جیا"معلم کونگ فوی وی،بازتابات زیادی در میان تماشاگران چینی که در گذشته به دلیل تجاوز و خشونت ژاپن در چین در رنج بودند،به دنبال داشت.فیلم"The Chinese Connection"جایگاه بروس لی را به عنوان ستاره بین المللی تعیین کرد و موج آموزش ووشو را در سراسر جهان بر انگیخت.

او در دانشگاه با لیندا آشنا شد و ازدواج کرد. حاصل ازدواجشان یک پسر بود که از لحاظ قیافه مانند چینی‌ها شبیه پدرش و از لحاظ رنگ پوست و مو مانند غربی‌ها که شبیه مادرش بود. نامش را براندون نهادند. در واقع ترکیبی از دو نژاد چینی و غربی بود. آوازه شهرت کاراته بازی او در آمریکا پیچید و به دلیل داشتن سابقه بازیگری در دوران کودکی و نوجوانی، تهیه کنندگان فیلم در ‌هالیوود از او تقاضای بازی نمودند و او را اژدهای کوچک لقب دادند.

سال 1972،بروس لی به تولید فیلم"راه اژدها"(The Way of Dragon)پرداخت.این نخستین فیلم هنگ کنگی بود که در اروپا ساخته شد.بروس لی کارهای طراحی،کارگردانی و بازیگری این فیلم را به عهده گرفت.صحنه نبرد "تانگ لونگ"(بازیگر آن بروس لی)با قهرمان کاراته جهان در این فیلم زیباترین صحنه نبرد کونگ فو تا امروز تلقی می شود.

بروس لی در هالیوود شهرت پیدا نکرد،اما با موفقیت فیلم های "Fist of Fury"،"Way of Dragon"،"The Chinese Connection"و"Game of Death"،هالیوود نهایتا ارزش واقعی بروس لی را درک کرد.

اما روز تاسف آور برای حامیان بروس لی فرا رسید.دو هفته قبل از مراسم پخش فیلم"Game of Death"آخرین فیلم بروس لی،وی به طور ناگهانی جان باخت.این خبر جهان را تکان داد و حامیان بروس لی را تا حدی غمگین و اندوهناک کرد که باور نمی کردند بروس لی پرانرژی و مشتاق حیات آنها را ترک گفته است.

حقیقت مرگ بروس لی هنوز در پرده ابهام است. قتل او توسط باجگیران هنگ کنگی به علت باج ندادن، ضربه کشنده یک ورزشکار رزمی، زندگی در یک خانه نفرین شده در هنگ کنگ و مرگش به خاطر طلسم خانه و بالاخره استفاده بیش از حد مواد مخدر از شایعه هائی بود که درباره مرگ او رایج بود. پزشک و پلیس علت مرگ او را نارسائی مغزی گزارش دادند که منجر به مرگ او شده بود. جسد بروس لی را بدون هیچ گونه نشانی از جراحت و یا ضربدیدگی در حال خواب، در آپارتمانش در هنگ کنگ یافتند. پسر بروس لی، براندون لی نیز بازیگر فیلم های حادثه ای بود. براندون لی سر صحنه فیلم کلاغ در سال 1994 به اشتباه توسط یک گلوله شلیک شده از یک اسلحه مجروح شد، و به علت خونریزی زیاد پس از مدتی درگذشت. مر گ او نیز مانند مرگ پدرش شایعاتی را در پی داشت.

    

کونگ فو و فیلم دو موضوع اصلی زندگی بروس لی بود و پس از مرگ وی،سراسر هنگ کنگ مدت ها در اندوه و تردید به سر می برد.از دهه هفتاد قرن گذشته،واژه انگلیسی جدیدی در فرهنگ های مختلف هویدا شده است که آن را " Kung Fu"می نامند.سازمان بین المللی ووشو بروس لی را به عنوان یکی از هفت کونگ فو باز برتر جهان انتخاب کرد و هر سال قبل از مسابقات سالانه عالی ووشوی آمریکا،مراسم دعا برای بروس لی برگزار می شود.اکنون،فیلم های "جت لی"(Jet Lee)و"جکی چان"(Jacky Cheng)کونگ فو بازان معروف چینی در هالیوود به عنوان جایشنینان بروس لی در سراسر جهان مورد پسند هستند.اما مردم فراموش نخواهند کرد آنکه درهای کونگ فو چین را رو به جهانیان گشود،کسی جز بروس لی نبود.

برای اطلاعات بیشتری به سایت انگلیسی www.brucelee.com ارجاع کنید.


 

همسرش لیندا می‌گفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمی‌توانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی می‌گفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته ام و در دنیا آنچه را که می‌خواستم انجام داده ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم. 

 

  


 

 

تمرکز حواس در ذن
 

بروس لی با یک مشت حریف خود را پرتاب می کند . گویی همانند یک چکش ضربه ای به حریف وارد می آورد.


او در مورد چگونگی و نحوه کار این چنین توضیح می دهد :
من آرامش خود را حفظ کردم تا زمانی که تمامی عضلات بدنم را وارد عمل ساختم و سپس تمامی نیرویم را در مشتم جمع کردم برای اینکه نیروی را در مشتم جمع کردم .
برای آنکه نیروی زیادی را در آن واحد ایجاد کنید باید ابتدا کاملا آرامش داشته باشید و قدرت خود را جمع کنید و سپس فکر و تمامی نیرویتان را جهت ضربه وارده بر هدف مورد نظر متمرکز نمایید.
مثلا در بازی تنیس شما حواستان را فقط متوجه ضربه ای که بایستی بر توپ وارد آورید کنید و ذهنتان را بر نقطه‌ای از زمین که می خواهید توپ در آنجا فرود آید متمرکز سازید بدین ترتیب توپ با سرعتی فوق العاده از راکت جدا شده و دقیقا در جایی که شما در نظر داشته اید فرود می آید. آن بهترین ضربه ای است که ممکن بود شما بزنید. با به خاطر آوردن نمایش قدرت تمرکز بروس قدرت شما نیز مضاعف می گردد.


شعری از بروسلی استاد افسانه ای کونگ فو

من کیستم
بزرگ مردی هستم برتر از هر آنکه دیده ام
یا کوچکی بی مصرف ناشیانه راه بر خود بستم
مردی هستم به خود مغرور با روشی همیشه پیروز
طبیعت برای سروری زاده هر لحظه برای دوستی آماده
یا با یک قلب ترسان پاورچین میان بیگانگان
چون پسرکی گمشده در جنگلی تاریک پشت تبسمی لرزان
بیشتر ما در آرزوی اولی هستیم ولی میترسیم که دومی باشیم



جمعه 18 شهريور 1390برچسب:, :: 20:11 ::  نويسنده : مجتبی رسولی
، نامدارترین ستاره فیلم‌های رزمی با نام اصلی لی جون فان، ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ در سال اژدها در سانفرانسیسکوی آمریکا به دنیا‌ آمد اما وی در هنگ کنگ بزرگ شد

وی در یک خانواده 7 نفره رشد کرد. پدرش لی هوی چوئن، خواننده اپرا بود و مادرش که یک چینی آلمانی بود، گریس نام داشت. خواهر بزرگش؛ اگنس، خواهر کوچکش؛ فیبی، برادر بزرگش؛ لی جون شن و برادر کوچکش لی جون خوی نام داشتند.

لی جون فان، بعدها نام بروس لی را برای خود برگزید. پدر بروس لی علاوه بر خوانندگی، در ورزش ووشو مهارت زیادی داشت و به همین خاطر بروس لی به رشته ورزش‌های رزمی علاقمند شد و بسیار پیشرفت کرد.

more

  انتشار تمبر یادبود بروس لی

همچنین بروس لی از طریق پدرش به سینما راه پیدا کرد. او در کودکی در چند فیلم سیاه و سفید کوتاه بازی کرد. اولین نقشش را به عنوان نوزاد در کالسکه بازی کرد و وقتی که ۱۸ ساله بود، حضور در ۱۲ فیلم را در کارنامه هنری خود داشت.بروس لی

اولین آشنایی بروس با هنرهای رزمی توسط پدرش - لی هوی چون- صورت گرفت. او در ابتدا مهارت‌های پایه‌ای در سبک تای چی را از پدرش فرا گرفت.

بروس لی از 13 تا 18 سالگی تحت تعلیم استاد هنگ کنگی خود، ییپ من بود.

پس از اینکه تعدادی از شاگردان پپپ من به دلیل بعضی آداب و رسومات چینی از آموزش به بروس لی خودداری کردند، ییپ من به طور خصوصی شروع به آموزش وی کرد.

بروس همچنین بوکس غربی را نیز یاد گرفت و مسابقه فینال قهرمانی بوکس در سال 1958 را با ناک اوت کردن گری الم که قهرمان سه دوره مسابقات بود، در راند سوم به پایان رساند.

قبل از مسابقه نهایی بروس سه حریف قبلی اش را مستقیماً در همان راند اول ناک اوت کرده بود. بعلاوه بروس تکنیک‌های شمشیرزنی غربی را از برادرش پیتر لی- که قهرمان شمشیرزنی بود- یاد گرفت.

بروس لی در ۱۹ سالگی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت. وی برای تامین هزینه تحصیلش ابتدا در رستوران کار می‌کرد اما چندی بعد تصمیم به آموزش کونگ فو گرفت و با استقبال فراوان دوستانش مواجه شد.

بروس لی آموزش هنرهای رزمی در آمریکا را از سال ۱۹۵۵ شروع کرد. جان فان کونگ فو یا کونگ فوی بروس لی، نامی بود که بروس لی روی هنر رزمی خود گذاشت.

بروس لی

اولین شاگرد بروس یک جودو کار به نام «جس گلاور» بود که بعدها دستیار او شد. قبل از نقل مکان به کالیفرنیا، لی اولین مدرسه هنرهای رزمی‌اش را در سیاتل با نام موسسه جان فان کونگ فوی لی، افتتاح کرد.

اما بعد از مدتی با مخالفت چینی‌های مقیم آمریکا مواجه گشت و آنها از وی خواستند دست از آموزش به خارجی‌ها بر دارد اما بروس لی در تصمیمش مصمم بود و آنها برای تعطیل کردن باشگاه وی مبارزی ماهر به نام وانگ جک مان را به منظور مبارزه با بروس لی فرستادند که در این مبارزه وانگ به سختی شکست خورد و دندانهای جلویش را از دست داد.

بروس لی بعد از آموزش تصمیم به شرکت در مسابقات کاراته و نشان دادن توانایی‌های خود در هنرهای رزمی گرفت. بدین منظور در سال ۱۹۶۴ در میدان ورزشی لانگ بیچ با اجرای چند حرکت نمایشی با سرعت و قدرتی خیره‌کننده نامش بر سر زبان‌ها افتاد.بروس لی

بعد از نمایش لانگ بیچ یک کارگردان که اتفاقاً در سالن حضور داشت به ملاقات بروس لی رفت و از وی خواست در سریال زنبور سبز به ایفای نقش بپردازد و بروس هم پذیرفت و این مقدمه‌ای شد برای ورود بروس لی به سینما.

بروس لی که در رشته فلسفه تحصیل کرده، از وی با عنوان‌های استاد هنرهای رزمی، بازیگر فیلم‌های رزمی، فیلسوف و بنیانگذار سبک جیت کان دو (Jeet Kune Do) در محافل بین‌المللی یاد می شود.

همچنین او به عنوان تاثیرگذارترین رزمی‌کار قرن بیستم و نماد فرهنگی شناخته شده‌است. او همچنین پدر دو بازیگر به نام‌های براندون لی (Brandon Lee) و شانون لی (Shannon Lee) بود.

بروس لی معروف‌ترین رزمی کار و هنرپیشه فیلم‌های رزمی بود. وی در اواخر دهة 60 و اوایل دهه70 میلادی به علّت اجرای ضربات عالی و تکنیک‌های برتر در مبارزه در محافل کونگ فوی جهان معروف شد.

او همیشه تکنیکی را که خودش ابداع کرده تمرین می‌کرد و به نمایش می‌گذاشت. فیلم‌های رزمی بروس لی بسیار هیجان‌آور و شگفت انگیز بود.

بروس لی یکی از 7 نفر چهره معروف در محافل کونگ فوی جهان به شمار می‌رفت و به علّت هنرپیشه بودن، در هالیوود آمریکا بعد از مرگش یک موزه یادبود برای او تدارک دیده شد.بروس لی

وی در اجرای حرکات رزمی در فیلم هایش مهارت زیادی داشت. وی تکنیک‌های بوکس چینی را خیلی خوب اجرا می‌کرد، چون وی سبکی به نام جیت کان دو که حرکات، ضربات و تکنیک‌های موثر سبک‌های دیگر بود، خود ابداع کرده بود.

بروس لی، جیت کان دو را بر اساس تکنیک‌های ووشو و برخی سبک‌های خارجی بوجود آورد و بعد آن را به یک سبک مبارزه‌ای تبدیل کرد.

بروس در سال 1964 با دختری به نام لیندا ازدواج کرد. همسرش در زندگی و کار پشتیبان خوبی برای وی بود.

آنها بعد از ازدواج صاحب یک پسر به نام براندون لی و دختری به نام شانون شدند. فرزندان وی نیز به بازیگری رو آوردند و پسرش در اجرای صحنه‌ای از فیلم کلاغ به شکل مرموزی از دنیا رفت.

بروس لی بعد از بازی در چند سریال و فیلم مانند زنبور سبز، مارلو، لانگ استریت و .... در آمریکا تصمیم گرفت به هنگ گنگ بازگردد و برای هم میهنانش نیز چند فیلم بازی کند که بلافاصله با استقبال شرکت‌های فیلمسازی روبه رو شد.

وی در فیلم راهب کوهتانگ که در استودیو گلدن هاروست و به کارگردانی لو وی ساخته شد، به ایفای نقش پرداخت. چندی بعد در فیلم‌های رئیس بزرگ و مشت خشم بازی کرد که این فیلم‌ها رکورد فروش تمامی فیلم‌های هنگ کنگی را شکست.

بعد از این فیلم‌ها همه به این نتیجه رسیدند که بدون شک بروس لی برترین رزمی کار دنیاست. سپس بروس لی خود تصمیم گرفت فیلم بسازد بدین منظور در سال ۱۹۷۲ شرکت فیلمسازی خود به نام شرکت فیلمسازی کنکورد را تاسیس کرد و خود کارگردانی فیلم راه اژدها یا بازگشت اژدها را به عهده گرفت. این فیلم در هنگ کنگ مجدداً رکورد فروش فیلم‌های قبلی بروس لی را شکست.بروس لی

در این دوران بروس لی با موج پیشنهادهای شرکت‌های فیلمسازی مواجه شد و وی در چهارمین فیلم معروف خود بازی مرگ به ایفای نقش پرداخت.

بعد از موفقیت بروس لی در هنگ کنگ، هالیوود به سراغ بروس لی آمد و کمپانی برادران وارنر از وی خواست در فیلم اژدها وارد می‌شود به ایفای نقش بپردازد به همین دلیل بروس لی بازی مرگ را رها کرده و در اژدها وارد می‌شود که اولین فیلم جهانی وی به شمار می‌رفت، بازی کرد.

بروس لی که به تومور مغزی دچار شده بود، هنگامی که می‌خواست برای تمرین فیلم بازی مرگ برود بی هوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی ۵ دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل اصلی مرگ زودرس بروس تورم و رشد یک غده در مغز او بود.

به گفته همسرش لیندا، بروس با تهیه کننده فیلم ریموندجو در ساعدت ۲ بعد از ظهر قرار داشت. آن دو در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر مشورت کردند و تا ساعت ۴ با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی چو آنجا را ترک می کند و بروس و بتی با هم شام می‌خورند.

در آنجا بروس احساس سردرد می کند و بتی یک قرص آسپرین قوی به او می‌دهد. حدود ساعت ۷ شب بروس به خواب می‌رود. چو به خانه بتی تلفن می‌زند تا با بروس حرف بزند اما بتی می‌گوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمی‌تواند او را بیدار کند.

بلافاصله او را به بیمارستان می‌رسانند. پزشکان به معاینه دقیق می‌پردازند اما او به کما رفته بود. بعد از مدت کوتاهی نیز حتی نفس هم نمی‌کشید. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. وزن مغز او از ۱۴۰۰ به ۱۵۷۵ گرم رسیده بود.بروس لی

هیچ یک از رگ‌های خونی بسته یا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن بروس لی مورد معاینه قرار گرفت و کالبد شکافی شد. در معده‌اش همان قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه بر این چند دانه شاهدانه در معده‌اش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانه ها را از دست چه کسی خورده است.

عده‌ای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانه‌ها به زهر آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شده است. اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف می‌کرد.

همسرش لیندا می‌گفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمی توانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی می‌گفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته‌ام و در دنیا آنچه را که می‌خواستم انجام داده‌ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم.

بروس لی 20 ژوئیه سال 1973 در هنگ کنگ از دنیا رفت اما در آمریکا به خاک سپرده شد. قبر او در سیاتل آمریکا در خیابان گارفیلد قرار دارد. در هنگام مرگ، پسرش براندون لی ۸ سال داشت اما او نیز ۲۰ سال بعد از مرگ پدرش به طرز مشکوکی درگذشت. قبر او نیز در کنار قبر پدرش قرار دارد.

برخی از آثار هنری بروس لی:

  • Enter the Dragon - 1973 
  • The Way of the Dragon -1972
  • Fist of Fury -1972
  • Fists of Fury- 1971


ادامه مطلب ...


شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 18:51 ::  نويسنده : مجتبی رسولی
مستند How Bruce Lee Changed the World
اين بار با يکي ديگر از مستند هاي قوي فروشگاه شايان ماركت در خدمت شما هستيم...
مستند فوق العاده چگونه بروسلي دنيا را تغيير داد...!
بروس لي شکل نمادين در هنر هاي رزمي ميباشد که پيشگام مفهوم jeet kune بود...
بروس لي (زاده 27 نوامبر 1940 (ميلادي) - درگذشته 20 ژوئيه 1973 (ميلادي))، استاد هنرهاي رزمي، بازيگر فيلم‌هاي رزمي، فيلسوف و بنيانگذار سبک جيت کان دو (Jeet Kune Do) است. او به عنوان تاثير گذارترين رزمي کار قرن بيستم و نماد فرهنگي (cultural icon) شناخته شده‌است. او همچنين پدر دو بازيگر به نام‌هاي براندون لي (Brandon Lee) و شانون لي (Shannon Lee) بود.
لي در سانفرانسيسکو در کاليفرنيا به دنيا آمد و تا اواخر نوجواني در هنگ کنگ بزرگ شد. فيلم‌هاي توليد هاليوود که او در هنگ کنگ بازي کرد موجب ارتقاي سطح فيلم‌هاي رزمي هنگ کنگ شده بود و تحسين عامه را برانگيخت و موجي از علاقه مندي به فيلم‌هاي هنرهاي رزمي چيني را در جهان غرب به وجود آورد. کارگرداني و جو فيلم‌هاي او، هنرهاي رزمي و فيلم هنرهاي رزمي را در هنگ کنگ و بقيه جهان تغيير داد.
لي به يک چهره نمادين تبديل شد به خصوص براي چيني‌ها، زيرا در فيلم‌هايش به عنوان افتخار ملي براي چين و ملي‌گرايي چيني ظاهر شد. او در ابتداي امر به يادگيري هنرهاي رزمي چيني (کونگ فو) مخصوصا وينگ چون پرداخت.
بروس لي در 27 نوامبر سال 1940 ساعت اژدها بين ساعت 7 تا 9 صبح در سال اژدها (Year of the Dragon) طبق تقويم طالع‌بيني چيني در يک بيمارستان چيني در چيناتون سانفرانسيسکو (San Francisco's Chinatown) به دنيا آمد. پدرش لي هو چون (Lee Hoi-Chuen) چيني بود . مادر کاتوليکش گريس هو (Grace Ho) يک چيني آلماني تبار بود. وقتي بروس لي سه ماه داشت والدينش به هنگ کنگ برگشتند.[پيوند مرده] در مورد تابعيت او اختلاف وجود دارد شايد آمريکايي بود شايد چيني بود و شايد هم بريتيش سابجکت (British subject) بود (زيرا اهالي هنگ کنگ در زمان او بريتيش سابجکت بودند)
نام کوچک کانتوني (Cantonese) بروس لي، جان فان (Jun Fan) بود. وقتي بروس لي متولد شد، نام انگليسي بروس (Bruce) به نظر مي‌رسد توسط پزشک خدمتکار بيمارستان، دکتر ماري گلاور (Mary Glover) (و بعضاً گفته مي‌شود که پرستار بود) برروي بروس لي گذاشته شد. اگرچه خانم لي در بدايت امر چندان به فکر گذاشتن اسم انگليسي روي نوزادش نبود ولي اين نام را متناسب انگاشت و با نام دکتر گلاور موافقت کرد. به هر حال نام انگليسي او هرگز به همراه نام فاميلي او استفاده نشد تا اين که در يک دبستان که يکي از بخش‌هاي کالج لاسال (La Salle College) (يک دبيرستان در هنگ کنگ) بود در سال 10 يا 12 سالگي ثبت نام کرد و بعدا در دبستاني ديگر. (کالج فرانسيس خاوير در کولون) (St. Francis Xavier's College in Kowloon) که در آنجا لي به نماينده تيم بوکس در مسابقات بين مدارس مي‌شود.

 

 



ادامه مطلب ...


شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 18:18 ::  نويسنده : مجتبی رسولی



شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 17:50 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

ين رشته توسط ((بروس لی)) در دهه 60 ميلادی به کشور های غربی از جمله آمريکا شناسانده شد .
او طی تحقيقاتی که در سبک های رزمی داشت به اين نتيجه رسيد که هرکدام از اين سبکها دارای محدوديتهايی هستند و قرون متمادی آموزشها از نوعی يکنواختی برخوردار است و نوگرايی و تفکر جديد در اين سبکها از ميان رفته است. آشنا شدن وی با بوکس آمريکايی و روبرو شدن با افرادی که نسبت به شرقی ها از اندام بزرگتری برخوردار بودند او را به اين فکر فروبرد که شايد هنرهای رزمی شرقی با نوعی رکود مواجه شده است .
((بروس لی)) با تحقيق و مطالعه حدود 2000 جلد کتاب در مورد هنرهای رزمی و تحقيق در رشته های رزمی که از سلاح استفاده می کردند ، از جمله شمشير زنی فرانسوی ، کشتی يونانی ، کشتی کج آمريکايی ، بوکس فرانسوی وی را وادار نمود تا تلفيقی از هنرهای رزمی شرق و غرب را بوجود آورد.
((بروس لی)) اضافات هنرهای رزمی شرقی را حذف و تمرينات کاربردی هنرهای رزمی غرب را به آن اضافه کرد و با تلفيق اين دو به هنری پر تحرک و کاربردی و ساده دست يافت.و سرانجام پس از 12سال تحقيق ((جيت کان دو)) را به وجود آورد و به جهانيان معرفی کرد.
هنر رزمی جيت کان دو تلفيقی از سه کلمه ((جيت)) به معنی هر نوع جلوگيری و جاخالی دادن و ((کان)) به معنی حمله کردن با دست و پا و ((دو)) به معنی راه و روش است .
از خصوصيات فنی اين سبک اين است که شايد نتوان آن را محدود به عنوان يک سبک نمود.
مساله سبک بودن ، بی شکل بودن و بی فرم بودن و از طرفی هماهنگ بودن است.
در جيت کان دو چيزی به فرد آموزش داده نمی شود و هر فرد استعدادهای نهفته خود را با راهنمايي مربی کشف می کند.
در اين سبک فرمی از پيش تعيين شده وجود ندارد و از شاگردان خواسته می شود که با در کنار هم قرار دادن ضربات مجموعه ای را ايجاد کنند. در اين رشته در واقع به خلاقيت های فردی بهای زيادی داده می شود.



ادامه مطلب ...


شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 16:57 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

 

بروس لی شیوه منحصربه فردی از مبارزه را خلق کرد، به چند مورد این شیوه که از نقاط قوت بسیاری برخوردار است، اشاره می نمائیم:

۱) او از ضربات پا به سر حریف به خوبی استفاده می کرد. اگر او (همان طور که عده ای ادعا می کنند) برای چنین ضربه هائی آموزش ندیده بود، از آنها استفاده نمی کرد. ضربات پاهای بالای وی می توانست بسیار مؤثر باشد، خصوصاً ضربات دورانی، ما نظاره گر صدها مبارزه بوده ایم و تا به حال ندیده ایم کسی ضربه ای به سرش بخورد و به زمین نیافتد. حتی مبارزه نیرومندی مثل دان فری Dan Frye نتوانست در مقابل ضربه دورانی که ژروم لی بنر Jerome Le Banner به سر او نواخت، از خود مقاومت نشان دهد.

۲) بروس لی اولین کسی بود که از روش های آموزش بوکس و وسایل حفاظتی استفاده کرد.

۳) بروس لی پیش از آموزش، هر تکنیک و چگونگی اثر آن را به صورت جداگانه توضیح می داد و پیرامون آن صحبت می کرد. در حالی که قبل از آن در هنرهای رزمی اگر کسی سؤال می کرد از مدرسه اخراج می شد.

۴) بروس مشت ها و لگدها را در مقابل هدف های زنده یا در برابر یک مدل مهیب و شبیه سازی شده آموزش می داد. تنها صداهای ناشی از برخورد ضربه به هدف برای او کافی نبود. وی می خواست بداند که آیا ضربه اش مؤثر بوده یا خیر.

۵) وی اولین استاد هنرهای رزمی بود که بر اهمیت کار سیستم قلب و عروق تأکید می کرد. او واقعاً از دیدن اساتید بر مدعا که حتی قادر نبودند، در رینگ مقابل یک بوکسور دوام بیاورند، خسته شده بود.

بروس بهترین نوع تمرین را استقامت و بهبود سیستم قلب و عروق را دویدن می دانست.

۶) اکثر هنرهای رزمی در آموزش های خود اشتباهات معمولی را دارند. بعضی از آنها هنرجویان را در مقابل حملات حریفان به شیوه ای رباط مانند آموزش می دهند به طوری که هیچ حریفی این چنین حمله نمی کند. مطمئن باشید، اکثر مهاجمان با ضربات مشت ضعیف یا با استفاده از حرکات رزمی باستانی به شما حمله نخواهد کرد.

در حالی که بروس شاگردانش را در مقابل ضربات تهاجمی به شیوه ای مدرن آموزش می داد.

بروس لی کمک زیادی به گسترش و شناساندن هنرهای رزمی به جهان کرد. او همیشه در قلب کسانی که در هنرهای رزمی فعالیت دارند جا دارد. بروس لی از سوی بسیاری از رزمی کاران به عنوان بزرگترین هنرمند رزمی قرن ۲۰ شناخته می شود.
[ شنبه بیست و دوم مرداد 1390 ] [ 8:27 ] [ مربی ]
نظر بدهید


ادامه مطلب ...


شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 16:10 ::  نويسنده : مجتبی رسولی


جنگجویان سرخ ... The Red warriors ...
تصاویر و بيوگرافي هنرپيشگان رزمي و رزميكاران
بروس لي ( bruce lee ) براي ديدن تصاوير به ادامه مطلب مراجعه فرمائيد ... ( نظر فراموش نشه )


تولد:

李小龍 بروس لی (Lee Jun Fan) در 27 نوامبر سال 1940 (که در تقویم چینی معادل سال اژدها می باشد) و در یک بیمارستان چینی در شهر سانفرانسیسکو ، ایالت کالیفرنیا دیده به جهان گشود، پدرش Lee Hoi-Chuen یک چینی و هنرپیشه معروف اوپرا های چینی و سینما بود، مادرش Grace Ho دختر کاتولیک از پدری آلمانی و مادری چینی و بروس فرزند چهارم از مجموع 5 فرزند خانواده بود.

بروس لی Bruce Lee






دوران کودکی و نوجوانی:

خانواده بروس زمانی که او 3 ماه داشت از آمریکا به هونگ کونگ بازگشتند. خانواده او از اعتبار زیادی در شهر هونگ کونگ برخوردار بود و در محیط خطرناک هونگ کونگ آن زمان که دارو دسته های خلافکار متعددی بر شهر حاکمیت داشتند، همچنان که بروس جوان در این شهر رشد می کرد در درگیرهای خیابانی متعددی با این دار و دسته ها وارد شده و با آنها مبارزه می کرد، این درگیرها ادامه داشت تا خانواده او تصمیم گرفتند که بروس نیاز به فراگیری هنر های رزمی دارد، او برای اولین مرتبه از طریق پدرش با هنرهای رزمی آشنایی پیدار کرد و اصول اولیه سبک Wu style Tai Chi Chuan را از پدر فرا گرفت.

اما بزرگترین مزیت بروس لی در هنر های رزمی فراگیری هنر رزمی Wing Chun بود، او زمانی که کمتر از 13 سال داشت فراگیری سبک Wing Chun را نزد استاد معروف این سبک آقای Yip Man در تابستان سال 1954 آغاز نمود، استاد Yip Man سعی در دور نگه داشتن شاگردانش از مبارزات خیابانی با دار و دسته های خلافکار شهر هونگ کونگ داشت و سعی می نمود تا آنها را با مبارزات سازماندهی شده درون باشگاهی مشغول نماید، اما پس از گذشت یکسال از شروع تمرینات و بعد از آگاهی شاگردان از اصل و نسب بروس، (نیمه آلمانی بودن مادر بروس) اغلب شاگردان از تمرین و آموزش به بروس خودداری می نمودند، همچنان که معمولا چینی ها در آمریکا از آموزش تکنیک های هنرهای رزمی به غیر آسیایی ها خودداری می نمودند، در این ایام بروس لی علاقه زیادی به فراگیری هنر از خود نشان داد و تمرینات خود با William Cheung و Wong Shun Leung ادامه داد. در دوران دبیرستان او با راهبی کاتولیک به نام Edward آشنا شد که معلم و مربی تیم بوکس دبیرستان بود. در بهار سال 1959 بروس در یک مبارزه خیابانی دیگر شرکت کرده که موجب شد از طرف پلیس تحت تعقیب قرار گیرد و سرانجام پدرش تصمیم گرفت تا برای حفظ سلامتی و امنیت بروس او را از هونگ کونگ خارج نماید و برای این منظور مقرر شد تا او را برای دیدار خواهر بزرگترش Agnes Lee که با دوستان خانوادگیشان در شهر سانفرانسیسکو زندگی می کرد راهی ایالات متحده آمریکا نماید. بروس لی در سن 18 ساگی در حالیکه تنها 100 دلار در جیب داشت و عنوان قهرمانی سال 1957 دبیرستان در رشته بوکس و قهرمانی سال 1958 رقص Cha Cha را یدک می کشید به آمریکا بازگشت.
تشکیل خانواده:

پس از چند ماه زندگی در سانفرانسیسکو برای ادامه تحصیل در دبیرستان در پاییز سال 1959 به سیاتل نقل مکان نمود و به عنوان پیش خدمت در رستوران Ruby Chow مشغول به کار شد و در سال 1960 دبیرستان را به پایان رساند و یکسال بعد در دانشگاه واشنگتن ثبت نام نمود و در همین دانشگاه بود که با همسر آینده خود Linda Emery که یک معلم آمریکایی بود آشنا شد و در سال 1964 با یکدیگر ازدواج کردند که حاصل این ازدواج 2 فرزند به نام های Brandon Lee 1965–1993 و Shannon Lee1969 بود.

بروس فرزند چهارم از مجموع 5 فرزند خانواده بود.



دوران کودکی و نوجوانی:

خانواده بروس زمانی که او 3 ماه داشت از آمریکا به هونگ کونگ بازگشتند. خانواده او از اعتبار زیادی در شهر هونگ کونگ برخوردار بود و در محیط خطرناک هونگ کونگ آن زمان که دارو دسته های خلافکار متعددی بر شهر حاکمیت داشتند، همچنان که بروس جوان در این شهر رشد می کرد در درگیرهای خیابانی متعددی با این دار و دسته ها وارد شده و با آنها مبارزه می کرد، این درگیرها ادامه داشت تا خانواده او تصمیم گرفتند که بروس نیاز به فراگیری هنر های رزمی دارد، او برای اولین مرتبه از طریق پدرش با هنرهای رزمی آشنایی پیدار کرد و اصول اولیه سبک Wu style Tai Chi Chuan را از پدر فرا گرفت.



بروس لی جوان در حال تمرین با استاد بزرگ Yip Man

اما بزرگترین مزیت بروس لی در هنر های رزمی فراگیری هنر رزمی Wing Chun بود، او زمانی که کمتر از 13 سال داشت فراگیری سبک Wing Chun را نزد استاد معروف این سبک آقای Yip Man در تابستان سال 1954 آغاز نمود، استاد Yip Man سعی در دور نگه داشتن شاگردانش از مبارزات خیابانی با دار و دسته های خلافکار شهر هونگ کونگ داشت و سعی می نمود تا آنها را با مبارزات سازماندهی شده درون باشگاهی مشغول نماید، اما پس از گذشت یکسال از شروع تمرینات و بعد از آگاهی شاگردان از اصل و نسب بروس، (نیمه آلمانی بودن مادر بروس) اغلب شاگردان از تمرین و آموزش به بروس خودداری می نمودند، همچنان که معمولا چینی ها در آمریکا از آموزش تکنیک های هنرهای رزمی به غیر آسیایی ها خودداری می نمودند، در این ایام بروس لی علاقه زیادی به فراگیری هنر از خود نشان داد و تمرینات خود با William Cheung و Wong Shun Leung ادامه داد. در دوران دبیرستان او با راهبی کاتولیک به نام Edward آشنا شد که معلم و مربی تیم بوکس دبیرستان بود. در بهار سال 1959 بروس در یک مبارزه خیابانی دیگر شرکت کرده که موجب شد از طرف پلیس تحت تعقیب قرار گیرد و سرانجام پدرش تصمیم گرفت تا برای حفظ سلامتی و امنیت بروس او را از هونگ کونگ خارج نماید و برای این منظور مقرر شد تا او را برای دیدار خواهر بزرگترش Agnes Lee که با دوستان خانوادگیشان در شهر سانفرانسیسکو زندگی می کرد راهی ایالات متحده آمریکا نماید. بروس لی در سن 18 ساگی در حالیکه تنها 100 دلار در جیب داشت و عنوان قهرمانی سال 1957 دبیرستان در رشته بوکس و قهرمانی سال 1958 رقص Cha Cha را یدک می کشید به آمریکا بازگشت.



تشکیل خانواده:

پس از چند ماه زندگی در سانفرانسیسکو برای ادامه تحصیل در دبیرستان در پاییز سال 1959 به سیاتل نقل مکان نمود و به عنوان پیش خدمت در رستوران Ruby Chow مشغول به کار شد و در سال 1960 دبیرستان را به پایان رساند و یکسال بعد در دانشگاه واشنگتن ثبت نام نمود و در همین دانشگاه بود که با همسر آینده خود Linda Emery که یک معلم آمریکایی بود آشنا شد و در سال 1964 با یکدیگر ازدواج کردند که حاصل این ازدواج 2 فرزند به نام های Brandon Lee 1965–1993 و Shannon Lee1969 بود.



بنیانگذار Jeet Kune Do:

او در سال 1959 شروع به آموزش هنرهای رزمی در آمریکا نمود و آنچه را تعلیم می داد Jun Fan Gung Fu به معنای کونگ فو بروس لی نام گذاری نموده بود و اولین باشگاه خود را با همین نام در سیاتل تاسیس نمود. پایه اصلی سبک Jeet Kune Do در سال 1965 و طی مبارزه ای که بین بروس لی با یک استاد معروف هنرهای رزمی چینی با نام Wong Jack Man درگرفت و بر اساس فلسفه بروس لی در خصوص هنرهای رزمی شکل گرفته بود گذاشته شد، در این مبارزه و قبل از پایان 3 دقیقه Wong Jack Man مسابقه را واگذار نمود و نتیجه این مبارزه نشان داد که مطابق با فلسفه بروس لی تکنیک های سنتی هنرهای رزمی خشک و فاقد انعطاف پذیری کافی برای استفاده در مبارزات خارج از قانون و از پیش تعیین نشده خیابانی است. بروس تصمیم گرفته بود تا سیستمی را با تاکید بر " عملی بودن، انعطاف پذیری، سرعت و تاثیرگذاری" پایه ریزی نماید و بدین منظور او شروع به تمرین شیوه های مختلف نمود و از آن جمله برای افزایش قدرت بدنی تمرین با وزنه، دویدن برای استقامت و غیره پرداخت. بروس لی احساس کرده بود که سیستمی که او آنرا Jun Fan Gung Fu می نامید نیز دارای محدودیت های بسیاری می باشد و سرانجام بر اساس اصول فلسفه و ترکیب آن با اصول هنرهای رزمی" Jeet Kune Do "راه جلوگیری از مشت" را ارائه نمود. تنها کسانی که شخصا از بروس لی گواهی تایید در Jeet Kune Do دریافت نمودند دوستان و اولین شاگردانش (رده 5) Taky Kimura (رده 3)James Yimm Lee, و Dan Inosanto(رده 3)بودند.



بروس افسانه ای:

بروس لی در سال 1964 در رقابت های بین المللی قهرمانی کاراته Long Beach شرکت نمود و نمایش های متعددی از مهارت خود را عرضه نمود که از جمله انجام حرکت شنا با یک دست و تنها بر روی 2 انگشت و معروفترین آنها "مشت غیر قابل توقف" بود که در مقابل قهرمان کاراته جهان Vic Moore اجرا شد. در این نمایش بروس به "ویک مور" گفت که او مشتی مستقیم به سمت صورت "مور" پرتاب خواهد کرد و "مور" باید سعی کند تا آنرا متوقف نماید و سپس چند گام به عقب برداشت و به "مور" گفت حاضری؟ و زمانی که "مور" با تکان دادن سر اعلام آمادگی نمود، بروس لی به آرامی به سمت او حرکت نمود تا در محدود موثر حمله قرار گرفت، سپس مشتی مستقیم به سمت صورت "مور" پرتاب نمود و قبل از برخورد با صورت او مشت خود را متوقف نمود و این در حالی بود که "مور" نتوانسته بود مشت بروس لی را متوقف نماید، سپس "مور" در 8 مرحله تلاش پی در پی برای متوقف نمودن ضربه مشت بروس لی ناکام ماند!!!

فیلم شناسی:

بروس تا سال 1971 که بازی در اولین فیلم سینمایی خود را تجربه نمود در ایالات متحده در سریال های متعددی ایفای نقش نمود که نتوانست توفیقی در معرفی او به جهان داشته باشد، اما در هونگ کونگ و در سال 1971 او پیشنهاد قراردادی برای بازی در 2 فیلم از کارگردان افسانه ای Raymond Chow که به تهیه کنندگی او و در کمپانی فیلم سازی او یعنی Golden Harvest ساخته میشود دریافت نمود و با قبول این پیشنهاد او اولین نقش خود را در فیلم The Big Boss "رئیس بزرگ" تجربه نمود و خیلی زود یعنی در سال 1972در فیلم دوم خود Fist of Fury "مشت خشم" که در ایران با نام خشم اژدها معروف شد ایفای نقش نمود که توانست در گیشه رکورد فروش فیلم رئیس بزرگ را بشکند. سپس او مذاکرات برای بازی در فیلم جدید کمپانی Golden Harvest را به پایان رساند و بعد از آن کمپانی فیلم سازی خود را با نام Concord Productions Inc تشکیل داد. برای فیلم سوم خود Way of the Dragon "راه اژدها" بروس لی کنترل کاملی به عنوان نویسنده، کارگردان،هنرپیشه و طراح صحنه های نبرد در ساخت این فیلم داشت او که در رقابت های Long Beach با قهرمان کاراته Chuck Norris آشنا شده بود از او برای بازی در این فیلم دعوت نمود و رویارویی بروس لی با او در صحنه پایانی مبارزه در این فیلم یکی از خاطره انگیز ترین صحنه های مبارزه در تاریخ فیلم های رزمی است. بروس لی در سال 1972 بازی در چهارمین فیلم خود یعنی Game of Death "بازی مرگ"را آغاز کرد و صحنه های از آن را فیلم برداری نمودند که از آن جمله می توان به صحنه مبارزه بروس لی با ستاره بسکتبال آمریکا Kareem Abdul-Jabbar اشاره نمود، اما تولید فیلم زمانی که کمپانی برادران Warner پیشنهاد بازی در فیلم Enter the Dragon "اژدها وارد می شود" را به بروس لی داد متوقف شد، این فیلم اولین فیلم بروس لی و متاسفانه آخرین فیلم او نیز بود که به صورت همکاری بین دو کمپانی برادران Warner و Golden Harvest تولید می شد و این فیلم که او را به شهرت جهانی رساند اما تنها چند ماه پس از پایان فیلم برداری و 6 روز پس از اکران فیلم بروس لی بصورت مرموزی مرد! پس از مرگ بروس لی کارگردان فیلم " اژدها وارد می شود" با استفاده از بدل شبیه به بروس لی، آرشیو فیلم های او و خط جدید داستانی این فیلم را در سال 1979 به اکران عمومی در آورد اما زمانی که فیلم نمایش داده شد تنها 15 دقیقه از آن با بازی واقعی بروس لی همراه بود. 22 سال بعد صحنه های استفاده نشده از فیلم های بروس لی به صورت فیلمی با نام Bruce Lee: A Warrior's Journey در خصوص زندگی او ساخته شد.


مرگ مرموز:

در یک روز گرم در 10 می سال 1973 بروس لی درحالیکه در حال تمرین و بازی در فیلم "اژدها وارد میشود" بود دچار سر درد شده و به حالت اغماء می رود که در آن زمان علت را فعالیت و فشار بیش از حد به بدن تشخیص داده و در این رابطه به بروس هشدار داده میشود، سرانجام در سن 32 سالگی و زمانی که او در هونگ کونگ مشغول راه اندازی مجدد روند تولید فیلم "بازی مرگ" بود در روز 20 جولای 1973 ساعت 4 بعد از ظهر در حالیکه همراه با Raymond Chow به منزل همکارش و هنرپیشه تایوانی به نام Betty Ting برای دعوت از او برای بازی در یکی از صحنه های فیلم "بازی مرگ "رفته بود و پس از خروج Raymond Chow مجددا دچار همان سر درد شده و Betty Ting به او قرص مسکن همراه با آرام بخش می دهد، سپس بروس لی روی تخت خواب او مشغول استراحت میشود، در حدود ساعت 7:30 بعد از ظهر وقتی بروس لی برای شام از خواب بر نمی خیزد و تلاش Betty Ting نیز برای بیدار کردن او بی نتیجه می ماند با Raymond Chow تماس تلفنی گرفته و او سریعا خود را به بالین بروس می رساند اما تلاش او نیز فایده ای ندارد، سپس اقدام به فراخوانی یک پزشک می نمایند که او پس از معاینه دستور انتقال بروس لی را همراه با آمبولانس به بیمارستان Queen Elizabeth Hospital صادر می نماید اما قبل از اینکه آمبولانس به بیمارستان برسد بروس لی مرده بود!

در معاینات به عمل آمده از جسد او هیچگونه علامات ظاهری از جراحات و غیره مشاهده نشد اما گزارش کالبد شکافی حاکی از آن بود که مغز او دچار تورم شده و حدود 13 درصد افزایش وزن داده است و علت مرگ نیز حساسیت به قرص تشخیص داده شد و این در حالی بود که افکار عمومی به راحتی این علت را پذیرا نبود زیرا که پزشکان در خون او اثرات ماریجوانا را یافت نمودند و بازار شایعات داغ تر شد تا جائیکه بعضی معتقد بودند او به وسیله شیرینی مسموم شده و عده ای نیز معتقد بودند مرگ او به وسیله مسموم کردن او با cortisone و در نتیجه حسادت مغول های ساکن هونگ کونگ بوده است. مجله Black Belt در سال 1984 نوشت که احتمالا مرگ بروس لی به دلیل واکنش به تاخیر افتاده از ضربه Dim Mak (لمس مرگ)(نقاط حساس) بوده که چند هفته قبل دریافت کرده بود، اما در 5 اوکتبر سال 2005 Raymond Chow در یک مصاحبه علت مرگ او را حساسیت بالا به مواد آرام بخش درون قرص مسکن استفاده شده اعلام نمود.

همسرش Linda Emery جسد او را به شهر محل سکونتشان یعنی Seattle بازگرداند و در Lakeview Cemetery به خاک سپرد، در مراسم خاک سپاری او که در روز 31 جولای 1973 انجام شد، افرادی همچون Taky Kimura, Steve McQueen, James Coburn, Chuck Norris, George Lazenby, Dan Inosanto, Peter Chin, و برادرش Robert Lee حضور داشتند.

مرگ مرموز بازمانده:



بیست سال پس از مرگ عجیب و مرموز بروس لی تنها پسرش Brandon Lee که مانند او هنرپیشه بود در سن 28 سالگی و در تاریخ 31 مارس 1993 درحالیکه مشغول بازی در فلیم The Crow "کلاغ" بود در حادثه ای عجیب و سر صحنه فیلمبرداری کشته و پیکرش در کنار پدر به خاک سپرده شد.
یادداشت:



صحنه رویارویی بروس لی و جکی چان

بدون اغراق بروس لی در دنیای هنرهای رزمی یک عجوبه و دارای استعدادی ذاتی برای مبارزه کردن بود، روحیه جنگاوری و سرنترس او همواره مایه درگیری او با رقیبان کوچک و بزرگش شده بود و این از دیگر خصوصیات منحصر به فرد اوست. بسیاری از ما در سنین کودکی و در سر تا سر جهان هنوز با فیلم های زیبای او با هنرهای رزمی آشنا می شویم و علیرغم گذشت سال های زیاد هنوز فیلم های او تازگی داشته و الهام بخش بسیاری از رزمی کاران بزرگ دنیا مانند جکی چان، کریستین تریسیر، جت لی و ... می باشد تا جایی که ستاره ای مانند جکی چان تنها افتخار بازی در یک صحنه چند ثانیه ای از فیلم "اژدها وارد میشود" را در کنار بروس لی داشته که اتفاقا بروس لی خیلی سریع با شکستن گردن جکی چان کار او را یکسره می نماید، البته این موضوع از ارزشهای ذاتی جکی چان نمی کاهد بلکه موضوع این است که شروع حرکت جهشی سینمای رزمی توسط بروس لی بود و هم اوست که در دنیای هنرهای رزمی به عنوان یک استاد مسلم شناخته می شود و این یعنی در آن زمان جکی چان بیش از این در دنیای رزمی جایگاهی نداشت، به هر حال مرگ ناگهانی و مشکوک او ضایعه ای جبران ناپذیر بر پیکره دنیای هنرهای رزمی جهان وارد نمود و دوست دارانش را همواره در حسرت او باقی گذاشت.




 

 

 

[ جمعه 6 خرداد1390 ] [ 13:4 ] [ سعيد ]
11 نظر


جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 20:59 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

مراحل اولیه زندگی

بروس لی در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ ساعت اژدها بین ساعت ۷ تا ۹ صبح در سال اژدها (Year of the Dragon) طبق تقویم طالع‌بینی چینی در یک بیمارستان چینی در چیناتون سانفرانسیسکو (San Francisco’s Chinatown) به دنیا آمد.[۳] پدرش لی هو چون (Lee Hoi-Chuen) (李海泉) چینی بود . مادر کاتولیکش گریس هو (Grace Ho) یک چینی آلمانی تبار بود. وقتی بروس لی سه ماه داشت والدینش به هنگ کنگ برگشتند.[۱۰][۱۱][پیوند مرده] در مورد تابعیت او اختلاف وجود دارد شاید آمریکایی بود شاید چینی بود و شاید هم بریتیش سابجکت (British subject) بود (زیرا اهالی هنگ کنگ در زمان او بریتیش سابجکت بودند)

تحصیلات و خانواده 

نام ها 

نام کوچک کانتونی (Cantonese) بروس لی، جان فان (Jun Fan) بود. وقتی بروس لی متولد شد، نام انگلیسی بروس (Bruce) به نظر می‌رسد توسط پزشک خدمتکار بیمارستان، دکتر ماری گلاور (Mary Glover) (و بعضاً گفته می‌شود که پرستار بود) برروی بروس لی گذاشته شد. اگرچه خانم لی در بدایت امر چندان به فکر گذاشتن اسم انگلیسی روی نوزادش نبود ولی این نام را متناسب انگاشت و با نام دکتر گلاور موافقت کرد.[۱۲] به هر حال نام انگلیسی او هرگز به همراه نام فامیلی او استفاده نشد تا این که در یک دبستان که یکی از بخش‌های کالج لاسال (La Salle College) (یک دبیرستان در هنگ کنگ) بود در سال ۱۰ یا ۱۲ سالگی ثبت نام کرد و بعدا در دبستانی دیگر. (کالج فرانسیس خاویر در کولون) (St. Francis Xavier's College in Kowloon) که در آنجا لی به نماینده تیم بوکس در مسابقات بین مدارس می‌شود.

حرفه بازیگری 

پدر بروس لی هوی چون یک ستاره مشهور اپرای کانتونیایی بود. لذا بروس لی از طریق پدرش در سینما مطرح شد و وقتی کودک بود در حالی که خیلی کوچک بود در چند فیلم سیاه و سفید کوتاه بازی کرد. لی اولین نقشش را به عنوان نوزاد در کالسکه بازی کرد. وقتی که او ۱۸ سال داشت ۱۲ فیلم بازی کرده بود.[۳]

در ۱۹۵۹–۱۹۶۴ در ایالات متحده بروس لی سودای بازی کردن در فیلم‌ها را از سر به در کرده و هنرهای رزمی را پی گیری کرد.

آغاز کار و ورود به هنرهای رزمی 

اولین آشنایی بروس با هنرهای رزمی توسط پدرش - لی هوی چون- صورت گرفت. او در ابتدا مهارتهای پایه‌ای در سبک تای چی را از پدرش فرا گرفت.سی فوی بروس لی یعنی استاد بزرگ وینگ چون - ییپ من - همکار و دوست پدر او بود. بروس از سن ۱۳ تا ۱۸ سالگی تحت تعلیم استاد هنگ کنگی خویش ییپ من بود.

مانند اکثر مدارس هنرهای رزمی چینی در آن زمان، کلاس‌های سیفو ییپ من توسط شاگردان ارشد و درجه بالا اداره می‌شد. یکی از شاگردان ارشد ییپ من «وانگ شون لئونگ» بود. بر طبق گفته‌ها او بیشترین تأثیر را بر کونگ فوی وینگ چونِ بروس لی داشته‌است. پس از اینکه تعدادی از شاگردان پپپ من به دلیل بعضی آداب و رسومات چینی از آموزش به بروس لی خودداری کردند، ییپ من به طور خصوصی شروع به آموزش بروس لی کرد. بروس همچنین بوکس غربی را نیز یاد گرفت و مسابقه فینال قهرمانی بوکس در سال ۱۹۵۸ را با ناک اوت کردن «گری الم» که قهرمان سه بارهٔ مسابقات بود، در راند سوم به پایان رساند. قبل از مسابقهٔ نهایی بروس سه حریف قبلی اش را مستقیماً در همان راند اول ناک اوت کرده بود.بعلاوه بروس تکنیکهای شمشیرزنی غربی را از برادرش «پیتر لی»- که قهرمان شمشیرزنی در زمان خودش بود- یاد گرفت.

ورود به آمریکا 

بروس لی در سن ۱۹ سالگی به منظور ادامه تحصیل و تنها با ۱۰۰ دلار با کشتی وارد ایالات متحده آمریکا شده و در مدرسه فنی ادیسون ثبت نام کرد. سپس به تحصیل در رشته فلسفه مشغول گردید.

آموزش کونگ فو به غیر چینی‌ها 

بروس لی در ابتدای ورودش به آمریکا و برای تامین هزینه تحصیلش ناگزیر در رستوران کار می‌کرد اما چون احساس می‌کرد این کار در شان وی نیست این کار را رها کرده و تصمیم به آموزش کونگ فو گرفت و با استقبال فراوان دوستانش مواجه شد.

جان فان کونگ فو

بروس لی آموزش هنرهای رزمی در آمریکا را از سال ۱۹۵۵ شروع کرد.در آغاز کار او وینگ چون آموزش می‌داد. هنری که بر پایه برداشت‌ها و آموخته‌هایش در هنگ کنگ بود. جان فان کونگ فو (که معنای لغوی آن کونگ فوی بروس لی است.)در واقع نامی بود که بروس لی بر روی هنر رزمی خودش گذاشته بود، که اساساً روش تعدیل یافته او در وینگ چون بود. اولین شاگرد بروس یک جودو کار به نام «جس گلاور» بود که بعدها دستیار او شد. قبل از نقل مکان به کالیفرنیا، لی اولین مدرسهَ هنرهای رزمی اش را در سیاتل با نام «موسسهٔ جان فان کونگ فوی لی»را افتتاح کرد. لی همچنین روش لگد زنی اش، که شامل لگد مستقیم وینگ چون و لگد قدرتی کونگ فوی شائولین شمالی می‌شد را ارتقا بخشید.

اما بعد از مدتی با مخالفت چینی‌های مقیم آمریکا مواجه گشت و آنها از وی خواستند دست از آموزش به خارجی‌ها بر دارد اما بروس لی در تصمیمش مصمم بود و آنها برای تعطیل کردن باشگاه وی مبارزی ماهر به نام «وانگ جک مان» را به منظور مبارزه با بروس لی فرستادند که در این مبارزه وانگ به سختی شکست خورد و دندانهای جلویش را از دست داد.

اجرای چند حرکت نمایشی و مقدمه‌ای بر مطرح شدن بروس لی در ایالات متحده [

بروس لی بعد از آموزش تصمیم به شرکت در مسابقات کاراته و نشان دادن توانایی‌های خود در هنرهای رزمی گرفت. بدین منظور در سال ۱۹۶۴ در میدان ورزشی لانگ بیچ با اجرای چند حرکت نمایشی با سرعت و قدرتی خیره‌کننده نامش بر سر زبان‌ها افتاد.

 

ورود به سینما

 

بعد از نمایش لانگ بیچ یک کارگردان که اتفاقاً در سالن حضور داشت به ملاقات بروس لی رفت و از وی خواست در سریال «زنبور سبز» به ایفای نقش بپردازد و بروس هم پذیرفت و این مقدمه‌ای شد برای ورود بروس لی به سینما.(البته بروس لی در کودکی نیز در چند فیلم ایفای نقش کرده بودچون پدر او بازیگری هنگ کنگی بود او در ۶ ماهگی گریم شد و نقش شاهزاده را بازی کرد و در ۶ سالگی نقش کودک دزدی را و در ۱۱ سالگی فیلم غازهای وحشی را بازی کرد)

ابداع سبک جیت کان دو [

به دلیل عدم دسترسی به سیفو «ییپ من» که در هنگ کنگ زندگی می‌کرد، بروس لی نمی‌توانست وینگ چون را ادامه دهد، هنر اصیلی که حالا تنها در اختیار استادش بود، اما بروس هنوز مشتاقانه به دنبال یادگیری وینگ چون بود تا جاییکه او حتی پس از باز گشت به هنگ کنگ به استاد ییپ من پیشنهاد خرید یک آپارتمان شخصی داد ... در مصاحبه استاد بزرگ وینگ چون «لو مان کام» که یکی از همرزمان بروس لی در کلاس استاد ییپ من بوده، می‌خوانیم:

بروس لی در حال تمرین چی سائو با استاد فقید ییپ من
« شما این شانس را داشتید که در کنار بروس لی باشید، چه ارتباطی با او برقرار کرده بودید؟  »

- اغلب با هم تمرین می‌کردیم، بویژه در چی سائو. بروس لی از من جوان تر بود. وقتی هنگ کنگ را ترک کرد، کار آموزی خود را نزد ییپ من به پایان نرسانده بود. یک روز که دیگر معروف شده بود به هنگ کنگ برگشت و از ییپ من خواست تا کار آموزی اش را به پایان برساند، اما چون خیلی مشغول بود نمی‌توانست در هنگ کنگ بماند. بروس لی از ییپ من خواست به او نشان دهد که چگونه می‌تواند با آدمک چوبی تمرین کند، زیرا او می‌خواست در فیلم‌هایش از آدمک چوبی استفاده کند. در عوض او پیشنهاد یک آپارتمان را به ییپ من -که آدم پولداری نبود- داد. اما ییپ من پیشنهاد او را رد کرد و گفت:

« اگر می‌خواهی کونگ فوی مرا یاد بگیری به کلاسم بیا (منبع مجله رزم آور شماره ۱۳۵)  »

{البته بعدها بروس لی ضعف‌هایی از این سبک اصیل پیدا کرد. پی بردن به این ضعف‌ها و اصلاح آنها مقدمه‌ای شد بر ابداع سبک مخصوص خودش : جیت کان دو }

ایده‌های جیت کان دو در سال ۱۹۶۵ در ذهن بروس لی متولد شد.مبارزه با وان جک مان تأثیر بسزایی بر فلسفه مبارزه بروس لی گذاشت. با آن که بروس حریفش را به طرز فجیعی شکست داد، اما معتقد بود که آن مبارزه بیش تر از حد معمول طول کشیده و او نتوانسته‌است آنطور که انتظار دارد از تکنیکهای وینگ چون استفاده کند، بعلاوه او دیگر نمی‌توانست به یادگیری و تکمیل هنر رزمی وینگ چون بپردازد چون فرسخها از استادش دور بود.

او به سیستمی احتیاج داشت تا به شکوفایی هرچه بیشتر داشته‌هایش بپردازد. به همین خاطر با تاکید بر «کاربردی بودن، انعطاف پذیری، سرعت و کارآمدی» به توسعهٔ سیستم جدیدی پرداخت. او شروع به استفاده از روش‌های آموزشی متفاوتی کرد: بدنسازی برای افزایش قدرت، دویدن برای افزایش استقامت، تمرینات کششی برای انعطاف پذیری و بسیاری از روش‌های دیگر که او دائماً در حال منطبق کردن با سیستمش بود.

لی بر آنچه که «روش بی روشی» می‌نامیدش بسیار تاکید داشت. ایده‌ای که بیانگر رهایی از روشهای فرمالیته -همان سبکهای سنتی- بود. بروس لی احساس می‌کرد سیستمی که او «جان فان کونگ فو» نامیده‌است، محدود کننده‌است و به همین خاطر آن را به آنچه که با نام جیت کان دو توصیفش کرد، تغییر شکل داد. نامی که بعدها از مطرح کردن آن اظهار پشیمانی کرد چون از نام جیت کان دو نیز ویژگی‌های خاصی برداشت می‌شد که هر سبکی به نوبه خود ادعا می‌کرد، درحالیکه ایدهٔ هنر رزمی او خروج از هر گونه عوامل محدود کننده بود.

بازگشت به هنگ کنگ و تصمیم در ایفای نقش در چند فیلم [

مجسمه بروس لی در هنگ کنگ

بروس لی بعد از بازی در چند سریال و فیلم مانند زنبور سبز، مارلو، لانگ استریت و .... در آمریکا تصمیم گرفت به هنگ گنگ بازگردد و برای هم میهنانش نیز چند فیلم بازی کند که بلافاصله با استقبال شرکت‌های فیلم سازی روبه رو شد اول فیلم راهب کوهتانگ و توسط استدیو گلدن هاروست و کارگردانی «لو وی» کارگردان معروف چینی به ایفای نقش در فیلم‌های رئیس بزرگ و مشت خشم پرداخت که این فیلم‌ها رکورد فروش تمامی فیلم‌های هنگ کنگی را شکست.

بعد از این فیلم‌ها همه به این نتیجه رسیدند که بدون شک بروس لی برترین رزمی کار دنیاست. سپس بروس لی خود تصمیم گرفت فیلم بسازد بدین منظور در سال ۱۹۷۲ شرکت فیلمسازی خود به نام «شرکت فیلمسازی کنکورد» را دایر کرد و خود کارگردانی فیلم «راه اژدها» یا <<بازگشت اژدها>> را به عهده گرفت. این فیلم در هنگ کنگ مجدداً رکورد فروش فیلم‌های قبلی بروس را شکست.

در این دوران بروس لی با موج پیشنهادهای شرکت‌های فیلم سازی مواجه گشت و وی در چهارمین فیلم معروف خود «بازی مرگ» به ایفای نقش پرداخت.در این فیلم توسط دشمنانش زخمی گشت اما درهنگ کنگ به دلیل فوت ناگهانی بروس لی از دنیا رفت و فیلم نا تمام باقی ماند.

مطرح شدن در سراسر جهان و ایفای نقش در هالیوود 

بعد از موفقیت بروس لی در هنگ کنگ هالیوود به سراغ بروس لی آمد و کمپانی برادران وارنر از وی خواست در فیلم «اژدها وارد می‌شود» به ایفای نقش بپردازد به همین دلیل بروس لی «بازی مرگ» را رها کرده و در «اژدها وارد می‌شود» که اولین فیلم جهانی وی به شمار می‌رفت به ایفای نقش پرداخت.

آرامگاه بروسلی در کنار پسرش براندون لی

مرگ [ویرایش]

بروس لی به تومور مغزی دچار شده بود و هنگامی که می خواسته برای تمرین فیلم بازی مرگ برود بی هوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی ۵ دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل اصلی مرگ زودرس بروس تورم و رشد یک غده در مغز او بود. به گفته همسرش لیندا، بروس با تهیه کننده فیلم ریموندجو در ساعدت ۲ بعدازظهر قرار داشت.

آن دو در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر مشورت کردند و تا ساعت ۴ بعدازظهر با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی چو آنجا را ترک می کند و بروس و بتی با هم شام می خورند.

در آنجا بروس احساس سردرد می کند و بتی یک قرص Eguagesic (آسپرین قوی) به او می دهد. حدود ساعت ۷ شب بروس به خواب می رود. چو به خانه بتی تلفن می زند تا با بروس حرف بزند اما بتی می گوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمی تواند او را بیدار کند. بلافاصله او را به بیمارستان می رسانند. پزشکان به معاینه دقیق می پردازند. او به کما رفته بود بعد از مدت کوتاهی نیز حتی نفس هم نمی کشید. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. وزن مغز او از ۱۴۰۰ به ۱۵۷۵ گرم رسیده بود.

هیچ یک از رگهای خونی بسته یا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن مورد معاینه قرار گرفته و کالبد شکافی شد. در معده اش همان قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه بر این چند دانه شاهدانه در معده اش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانه ها را از دست چه کسی خورده است. عده ای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانه ها به زهر آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شده است. اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف می کرد.

همسرش لیندا می گفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمی توانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی می گفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته ام و در دنیا آنچه را که می خواستم انجام داده ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم.[۱۳] قبر او در سیاتل آمریکا در خیابان گارفیلد می‌باشد در هنگام مرگ بروس لی پسرش براندون لی ۸ سال داشت که ۲۰ سال بعد از مرگ پدرش یعنی در سن ۲۸ سالگی او به طرز مشکوکی در گذشت. قبر او در کنار قبر پدرش است.



جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 17:2 ::  نويسنده : مجتبی رسولی


نکاتی در مورد مبارزه (که بروس لی بر آنها معتقد بود):

حمله شما:

حمله شما باید ساده ومستقیم باشد، چون ممکن است کنترل آن دشوار باشد، اما در برابر مبارزی که با نقشه حرکت می کند، باید دست به یک حمله پیچیده ومرکب بزنید .
زمان سنجی، کلید یک حمله پیچیده است، پس باید آنقدر تمرین کنید تا در آن کاملا ماهر شوید، حمله فریبنده شما باید حواس حریف را منحرف کند تا راهی برای ضد حمله شما باز شود .

پاهای توانا:


اگر پاهایتان را با مهارت به کار ببرید، احتمالا به آسانی شکست نخواهید خورد، زیرا با لگدهای قوی ومرگبار خود، می توانید حریفتان را عاجز کنید . لگد ساق پا می تواند حمله ای را متوقف کند، در حالی که لگد جانبی می تواند کمر حریف را بشکند .
لگد چرخشی می تواند حریف را به زانو در آورد یا او را شگفت زده کرده وبه زمین بیندازد .
از لگد جارویی به ندرت استفاده می شود چون حریف را فقط زخمی می کند، اگر چه در فیلم ها صحنه های جالبی خلق می کند، اما در واقعیت قدرت چندانی ندارد.

تاکتیک:

تاکتیک مخصوص فرد باهوشی است که همواره یک قدم از حریفش جلوتر است .
او در مبارزه از هوش خود بهره می گیرد در حالی که حریفش از دیدن این نور غافل است .
برای هر یک از حریفانش تاکتیک متفاوتی را به کار می گیرد، تاکتیک مشت ولگدهایی که در سطح بالا وپائین پرتاب می شوند.
او حریفش را با دقت مطالعه وبررسی می کند وبا قضاوتی صحیح وبا جرأت مبارزه می کند .
تاکتیک به تنهایی ضامن پیروزی نیست، طرز برخورد هم قسمتی از این فرآیند است .
مبارزی که اعتماد به نفس اش قوی باشد، شیوه مبارزه را آگاهانه طرح ریزی می کند .

دستهای ماهر:

در مبارزه، دستها اهمّیت حیاتی وویژه ای دارند، آنها حکم سپر وشمشیر گلادیاتورها را دارند .
از دستها بیشتر برای ضربه زدن استفاده می شود، اما آنها ابزارهای دفاعی یک مبارز نیز محسوب می شوند .
دستها چابکتر از پاها هستند، از این رو می توانند به سرعت ودر جهات مختلف حرکت نمایند .
کسی که در تکنیکهای دست مهارت داشته باشد، می تواند در رقابت با اکثر رزمی کاران پیروز شود .
تصور کنید که اگر دست نداشتید، در یک مبارز? واقعی چه می کردید .
اما افراد زیادی هم هستند که دست دارند، اما هرگز طرز استفاد? صحیح از آنها را نیاموخته اند .

دفع حمله:

دفع حمله یک تاکتیک دفاعی است که به سادگی قابل اجرا است حرکتی است که برای منحرف کردن ضربه حریف به کار می رود .
اگر به اندازه کافی تمرین کرده باشید دفع حمله به صورت اتوماتیک انجام خواهد شد . اگر با تکنیک دفع حمله را برانید انجام آن بسیار ساده خواهد بود .
دفع حمله با دفاع متفاوت است زیرا که دفع حمله خیلی قویتر وغیر قابل کنترل است .
زیرا می تواند تعادل شما را مختل کند وقدرت ضد حمله را از شما سلب کند.

ضربه های راست:

موضوع فقط کمبود سرعت نیست که شما واقعا نگرانش هستید، بلکه مسئله ضرباتی است که علیه حریفان گوناگون به کار می برید، شاید این ضربه ها برای هر مبارزه ای مناسب نباشند، بنابراین موجبات ناراحتی وسردرگمی شما را فراهم می آورند .
پس بیاموزید که ضربه ها را درست وبجا به کار ببرید تا بتوانید در برابر همه دشمنان به نحو احسن مبارزه کنید .

ضد حمله:

ضد حمله ممکن است ظاهرا شبیه دفاع باشد، اما در واقع شکل پیشرفته تر حمله است .
ضد حمله یک استراتژی حیله گرانه است ونیاز به هنر واقعی در مبارزه می باشد .
ضد حمله می تواند حریف را بی قرار، مخصوصا وقتی که صبورانه انتظار می کشید .
بهترین زمان برای ضد حمله زمانی که حریف اول حرکت می کند زیرا نمی تواند گارد مؤثری داشته باشد .

مهارت در حرکت:

دقت در حرکت یک ویژگی غریزی نیست، بلکه مانند سایر مهارتها مستلزم آموزش ویادگیری است .
تمرین واجب است والا مانند هر فن دیگری که احتیاج به تکرار وتمرین دارد، به تدریج از بین خواهد رفت .
سعی کنید، پاهایتان را سریعا حرکت بدهید، وحتی در ناتوانی کامل هم ناامید نشوید .
بزودی با مهارت واستادی کامل قادر به فریب دادن حریفتان خواهید شد، مخصوصا هنگامی که به عقب وجلو حرکت می کنید .
با اراده ای آهنین تمرین وتمرین کنید ... تا در اولین رویارویی با حریف، در اوج قدرت ومهارت باشید .

مهارت در لگد زدن:


لگد به عنوان نخستین حربه دفاعی در برابر حمله به کار می رود .
زیرا لگد بهترین ضربه ای است که از فاصله دور می توان اعمال کرد.
لگد در برابر یک مبارز ماهر وسیله ای با ارزش محسوب می کردد. مبارزی که قادر نیست تاکتیک هایش را بهم بریزید, خوب می داند که چه موقع باید ضد حمله کند . مهارت در لگد زدن زمانی بدست می آید که واقعا سخت تمرین کرده باشید .
با این نوع تمرین مستمر ومداوم می توانید بر رخوت وستی فائق آیید .

هدفها:

در مبارزه نمی توان ملایم ومهربان بود, چون مسئله مرگ وزندگی در میان است .
لگد زدن به کشاله رانهای حریف وحتی فرو کردن انگشت در چشم های حریف مانعی ندارد .
مبارزه کردن فقط به معنای زدن نیست بلکه هدف گرفتن نقاط ضعف حریفتان است .
به جای اینکه از چند ضربه استفاده کنید, بهتر است کار را با یک ضربه تمام کنید .
در بدن هدفهای متعددی وجود دارند که نسبت به یک ضربه حساس هستند . اما شما باید کاملا ماهر وآماده باشید تا با تمام وجودتان ضربه بزنید

 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 20:17 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

 

عکس های کمیاب بروس لی

عکس های کمیاب بروس لی

عکس های کمیاب بروس لی

عکس های کمیاب بروس لی


پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 20:0 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

بروس لي

زندگي نامه ي بروس لي

زندگي نامه - خانواده - نام واقعي



بروسلي يکي از معروفترين رزمي کاران وهنر پيشگان بوده است. وي در اواخر دهة 60 واوايل دهة 70 ميلادي به علّت اجراي ضربات عالي وتکنيک هاي برتر در مبارزه در محافل گونگ فوي بين المللي معروف ومشهور شد. او هميشه تکنيکي را که خودش ابداع کرده تمرين مي نمود وبه نمايش مي کذاشت. فيلم هاي گونگ فوي بروسلي بسيار هيجان آور وشگفت انگيز بود. بروسلي يکي از 7 نفر معروف در محافل کونگ فوي جهان به شمار مي رفت و به علّت هنرمند وهنرپيشه بودن وي شرکت هاليوود آمريکا بعد از مرگش يک موزة يادبود براي او درست کرد. بروسلي در بازيگري مهارت زيادي داشت وتکنيک هاي بوکس چيني را خيلي خوب اجرا مي کرد، علت کسب اين همه موفّقيّت اين بود که وي سبکي به نام جيت کان دو که حرکات، ضربات وتکنيک هاي موثر سبکهاي ديگربودرا ابداع نمود. اينميراث گرانهايي بود که او به ووشوي چيني داد. بروسلي ،جيت کان دو را بر اساس تکنيک هاي ووشو و برخي سبک هاي خارجي بوجود آورد وبعد ان را به يک سبک مبارزه اي تبديل کرد . بنيان گذاشتن جيت کان دو روح انقلابي بروسلي را ظاهر مي کرد. او حرکات و تکنيک هايي را که در کونگ فوي چيني ( ووشو) برتر بود ، انتخاب مي کرد. وي از نظريات محافل ووشوي سنّتي تخطّي مي کرد واز تکنيکها وضربات متعلّق به رشته هاي ديگر که کاربرد خوبي داشت نيز استفاده مي نمود. حرکات اين سبک ، ساده وضربات آن کاربردي وتکنيک هايش خيلي شديد وخشن مي باشد. نتيجة کار بروسلي ، در جمع آوري سبک هاي ووشو در جيت کان دو ظاهر مي باشد . بروسلي مي گفت : از بي قانوني تا قانون ، از بي محدوديتي تا محدوديت که اين عالي ترين گوهر ايدئولوژي جيت کان دو است. در جيت کان دو، تکنيک وحرکات مخصوصي براي دست وپا وجود ندارد. جيت کان دوکار بايد در مبارزه ، با توجّه به حرکت وتکنيک هاي اجرايي حريف، حرکت وتکنيک خود را عوض کند ، تا بتواند حريفش را شکست دهد. مبارز ميتواند از هر محيط وشرايطي عبور کند و هيچ شرايط محيطي نمي تواند او را محدود کند . بنابراين کسي که جيت کان دو را به طور کامل اموزش ديده و با موفّقيّت تمام فنون اين سبک را ياد گرفته باشد ، مي تواند حريفش را به راحتي شکست دهد. اين حقيقت کاربرد و خلاصه ومعناي جيت کان دو است .


پدر بروسلي از ايالت « گوان دونگ نانگ هاي » چين بود و بروسلي در تاريخ 27 نوامبر 1940 در سال اژدها در بيمارستان چيني شهر جوجين شان (سان فرانسيسکو) – جايي که چيني هاي زيادي در آنجا زندگي مي کنند – متولّد شد نام اصلي فوق ستارة سينما « لي جون فان » بود. ولي بعد ها در ادارة ثبت احوال اسم بروسلي را به عنوان نام هنري براي خود انتخاب کرد . اعضاي خانوادة بروسلي هفت نفر بودند . اسم پدر او «لي هوي چوئن» و نام مادرش گريس مي باشد. پدر او خوانندة اپرا بود و در ووشو مهارت زيادي داشت وبه همين خاطر در پيشرفت بروسلي تأثير زيادي گذاشت. نام خواهر بزرگ بروس «اگنس» ، خواهر کوچکش«فيبي»، برادر بزرگش «لي جون شن» و برادر کوچکش «لي جون خوي» مي باشد. بروس در ماه دوم (فوريه) سال 1964 ميلادي با دختري مهربان، زيبا و دلسوز به نام ليندا ازدواج کرد. خانم ليندا در زندگي وکار پشتيبان خوبي براي همسرش بود . آنها بعد از ازدواج صاحب يک پسر به نام «براندون لي» ودختري به نام «شانون» شدند.



توسعه دادن کونگ فوي چيني


و مطرح کردن آن در فيلم هاي رزمي جهان


دوران زندگي بروسلي کوتاه بود، ولي نتيجة کار او در سينما و ورزشهاي رزمي به ويژه کونگ فوي چيني، موجب شگفتي همگان است. او پس از دو سال بازيگري ، در محافل فيلم جهاني نوراني و درخشان شد. بروس نه فقط در کونگ فو عالي بود ، بلکه استعداد خيلي خوبي هم در نمايش داشت. او تقريباً در يک سالگي در فيلم « جينگ مانگ نيو»(دختر شهر دروازه طلايي)نقش داشت ودر شش سالگي در فيلم هاي « سرگذشت يک پسر بچه»و«اژدهاي کوچک» و در دوران جواني نيز در فيلم « ژن هاي گوهم » بازي نمود که مورد استقبال مردم واقع شد .او در اين فيلم، فنون و تکنيک هاي برتر زيادي از کونگ فوي چيني را به نمايش گذاشت و به همين علّت بود که وي در زمينة فيلم مشهور شد و ستارة کودکي نام گرفت.در سال 1966 بروس در هالي وود آمريکا در سريال « چينگ فن شا» (زنبور سبز) به عنوان يک قهرمان و حامي، ايفاي نقش کرد و توانست قدرت ونيروي ووشو (کونگ فوي چيني) را به خوبي نشان دهد . بعد از اينکه ووشو در سراسر جهان يک دگرگوني همچون موج بوجود آورد ، در يکي از مجلات و انتشارات فيلم آمريکا چنين نوشته بود : بروسلي از کشوري کهن ، با فرهنگ غني وباستاني و پهناور آمده، مردم چين آداب ورسوم غني دارند ، ودر چشم غربيها اين کشور پر از رمز وراز است . اجراي حرکات وتکنيک هاي کونگ فوي چيني توسط برسلي واقعاً براي مردم شگفت انگيز بود .در سال 1967 او در هنگ کنگ در فيلم برادر بزرگ ( تانگ شان) نقش داشت و بار ديگر کونگ فو را به مردم جهان نشان داد.در سال 1971 با موفّقيّت عالي در فيلم خشم اژدها بازي کرد که در اين فيلم او خشن ترين و جدي ترين هنر پيشه بود . او با تکنيک هاي عالي و مبارزة شگفت انگيزش ، بار ديگر جيت کان دو را به نمايش گذاشت . علي الخصوص در اجراي ضربات وفنون نانچکو و نمايش دادن سه تکنيک برتر پا موفق بود و مردم از بازي او لذّت بردند . در سال 1972 بروسلي براي خود يک شرکت فيلم سازي تأسيس کرد . بعد ها خودش نمايش نامه مي نوشت و خودش هم بازي ميکرد . به اين ترتيب فيلم راه اژدها را ساخت و بار ديگر قدرت نانچکو را به مردم نشان داد . .او در اين فيلم با قهرمان کاراته جهان (چاک نوريس) مبارزه کرد که اين يک مبارزة شگفت انگيز بود . در سال 1973 وي با شرکت فيلم سازي برادران وارنر (حوانا هالي وود) همکاري نمود و در هنگ کنگ فيلم اژدها وارد مي شود را ساختند. اين آرزوي او که چند سال پيش قصد داشت فوق ستاره فيلم هاي هالي وود باشد با ساختن اين فيلم به حقيقت پيوست و او به بازيگر درجه يک جهان تبديل شد فيلم بازي با مرگ از شرکت توليد فيلم سکواويا (شي خو) آخرين فيلم بروس مي باشد. وي در هنگ کنگ براي ساختن ابن فيلم از تکنيک ها ، ضربات و صحنه هاي جالب و بسيار ديدني فيلم برداري مي کرد . البته قبلاً تصميم گرفته بود که بعضي از صحنه ها را در مناظر کرة جنوبي فيلم برداري کند ، امّا به علّت خستگي بيش از حد او اين تصميم اجرا نشد. وقتي که او دوباره سعي کرد تصميمش را عملي کرده و اين فيلم را تمام نمايد ناگهان اتّفاق ناگواري موجب مرگ او شد . براي احترام گذاشتن به وي و ياد بود اين ستارة بزرگ کونگ فوي چيني ـ بروسلي ـ در سال 1993 سازمانها و دانشکده هاي هنري شرکت فيلم سازي هالي وود آمريکا تابلويي درخشان و پر نور از پنج ستارة طلا و نقّاشي فيلمي که بروس در آن بازي کرده بود را در هالي وود نصب کردند.



پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 19:58 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

راز مرگ بروس لی چه بود؟

شاید جوانان و نوجوانان امروز تنها نامی از بروس لی شنیده اند. اما همه جوانان قدیمی حدود ۳۰ الی ۴۰ سال پیش بروس لی را می شناسند. در آن زمان تعداد اکشن من ها و فیلم های زد و خوردی مانند امروز زیاد و متعدد نبود...


شاید جوانان و نوجوانان امروز تنها نامی از بروس لی شنیده اند. اما همه جوانان قدیمی حدود ۳۰ الی ۴۰ سال پیش بروس لی را می شناسند. در آن زمان تعداد اکشن من ها و فیلم های زد و خوردی مانند امروز زیاد و متعدد نبود. بروس لی یکی از کسانی بود که در آن زمان محبوبیت خاصی میان همه مردم داشت. فردی که دستهایش مانند تیغ عمل می کرد و در کاراته بازی شهرتی جهانی یافته بود. در آن دوران اکثر جوانان به ویژه پسرها اتاقهای خود را با عکسهایی از بروس لی تزئین می کردند. امروزه هنرپیشه هایی مانند جکی چان، آرنولد و... بسیار زیاد هستند. اما ۳۰ الی ۴۰ سال پیش چنین نبود. اکنون می خواهیم زندگی کاراته باز چند دهه پیش را برایتان بازگو نماییم. هم چنین درباره مرگ مشکوک او مطالبی بیان کنیم.

بروس لی (لی هسیا الانگ Lee Hsiaolung) در ۲۷ نوامبر ۱۹۴۰ در سان فرانسیسکو به دنیا آمد. مادر و پدرش هنگ کنگی بودند. پدرش خواننده اپرای چینیها بود. بروس یک سال داشت که به همراه خانواده اش به هنگ کنگ رفت. او در همان دوران کودکی به بازیگری علاقه زیادی داشت و کاراته را در آن زمان آموخت. ۶ ساله بود که در فیلم تولد انسان بازی کرد.

آخرین فیلمش نیز به سال ۱۹۷۳ بازی مرگ نام داشت که نیمه تمام ماند و از دنیا رفت. او فنون کاراته و کونگ فو را از استاد معروف ییپ کانگ آموخت. اما او قبل از این که نزد استاد برود خودش کاراته بازی می کرد. ولی تحت نظر استادان با تجربه در کاراته بازی بسیار خبره شد. ۱۹ سال داشت که هنگ کنگ را به قصد آمریکا ترک گفت و در دانشگاه واشنگتن در رشته فلسفه مشغول به تحصیل شد.

در کنار تحصیل در دانشگاه برای تامین معاش پیش خدمت یک رستوران شد و هم چنین مهارت هایش را به چند دانشجو می آموخت و پولی دریافت می کرد. او آن قدر مهارت داشت که کم کم توانست مدرسه ای دایر کند و در آنجا هنرجویان بیشتری را آموزش دهد. بسیاری از دانشجویان ژاپنی در سیاتل سعی داشتند که با بروس مبارزه کنند و او را از پای در آورند. اما در بیشتر مبارزات بروس برنده نهایی بود.

● ازدواج او

او در دانشگاه با لیندا آشنا شد و ازدواج کرد. حاصل ازدواجشان یک پسر بود که از لحاظ قیافه مانند چینی ها شبیه پدرش و از لحاظ رنگ پوست و مو مانند غربی ها که شبیه مادرش بود. نامش را براندون نهادند.

در واقع ترکیبی از دو نژاد چینی و غربی بود. آوازه شهرت کاراته بازی او در آمریکا پیچید و به دلیل داشتن سابقه بازیگری در دوران کودکی و نوجوانی، تهیه کنندگان فیلم در هالیوود از او تقاضای بازی نمودند و او را اژدهای کوچک لقب دادند.

بسیاری از بازیگران مشهور هالیوود می خواستند از او فنون کونگ فو یاد بگیرند. استیو مک کویین، جیمز کوبارن، لی ماروین از جمله کسانی بودند که با بروس آشنا شدند و از او مهارت هایی آموختند. بروس آنقدر هنرمند بود که در عرض مدت کوتاهی ستاره های سینماهای هالیوود شد. در سال ۱۹۶۸ بار دیگر به هنگ کنگ رفت و در آنجا با استقبال مردم روبه رو شد.

او بعداز بازگشت از هنگ کنگ کتابی در زمینه مهارتهای کاراته نوشت. حرکاتی که او انجام می داد امروزه از آن حرکات الهام گرفته اند و در برنامه ریزی رباتها برای ساخت فیلمهای اکشن به کار می برند. هیکلی مانند آرنولد شوارزینگر نداشت او با قدی متوسط و جثه ای استخوانی اما قوی و ورزشکار می توانست مانند پروانه جست بزند و از سویی به سوی دیگر رود و در یک چشم به هم زدن رقیب خود را شکست دهد. او محبوب مردم بود و در آن زمان پیر و جوان در محافل از مهارتهای بروس صحبت می کردند.

نوجوانان و جوانان لباسهایی با تصاویر بروس و اژدها به تن می کردند و در دعواهایشان از فنون او که در فیلمهای سینمایی دیده بودند به کار می بردند. او چند ماه قبل از مرگش در فیلمی به نام ورود اژدها بازی کرد. بروس لی در فیلم ورود اژدها لباس سنتی چینی ها را به تن کرده بود و ۲۰۰ میلیون دلار به دست آورد. مرگ بروس لی رازی است که بر همگان پوشیده بود. هر کسی درباره مرگ بروس لی جوان عقیده ای داشت.

● شایعات پیش از مرگ او

بروس لی در سال ۱۹۷۳ در سن ۳۳ سالگی از دنیا رفت. او ۳۲ سال داشت که شایعه شد در آپارتمانش در هنگ کنگ خوابیده بود ه و ناگهان مورد اصابت گلوله ای قرار می گیرد. بروس لی این طور اظهار داشت. یک روز از سوی معتبرترین روزنامه هنگ کنگ به منزلم تلفن زده شد گوشی را برداشتم. خبرنگار روزنامه گفت می خواستم ببینم واقعا" بروس لی زنده است؟ من هم گفتم پس تو با چه کسی حرف می زنی؟ بله من زنده ام. من بروس لی هستم!

اما وقتی بروس لی واقعا" مرد، شایعه ها این طور پخش شد که بروس لی در هنگ کنگ به باج گیرها پول نپرداخته و توسط آنان ترور شد.

بسیاری از چینی ها معتقد بودند که بروس هنگام تمرین یکی از فیلمهایش مورد سوء قصد قرار گرفته است. در صحنه ای که قرار بوده با یک اسلحه قلابی به سوی بروس لی شلیک شود، اسلحه پر از گلوله بوده و بروس لی مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شده است. عده ای می گفتند هنگام تمرین استادش عصبانی شده و ضربه ای به سرش زده و او ضربه مغزی شده است. اما حقیقت چنین نبود. حال به تفصیل موقعیت زمان قبل از مرگ بروس لی را بازگو می کنیم:

● مرگ او

بروس لی به تومور مغزی دچار شده بود و هنگامی که می خواسته برای تمرین فیلم بازی مرگ برود بی هوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی ۵ دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل اصلی مرگ زودرس بروس تورم و رشد یک غده در مغز او بود. به گفته همسرش لیندا، بروس با تهیه کننده فیلم ریموندجو در ساعدت ۲ بعدازظهر قرار داشت.

آن دو در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر مشورت کردند و تا ساعت ۴ بعدازظهر با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی چو آنجا را ترک می کند و بروس و بتی با هم شام می خورند.

در آنجا بروس احساس سردرد می کند و بتی یک قرص Eguagesic (آسپرین قوی) به او می دهد. حدود ساعت ۷ شب بروس به خواب می رود. چو به خانه بتی تلفن می زند تا با بروس حرف بزند اما بتی می گوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمی تواند او را بیدار کند. بلافاصله او را به بیمارستان می رسانند. پزشکان به معاینه دقیق می پردازند. او به کما رفته بود بعد از مدت کوتاهی نیز حتی نفس هم نمی کشید. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. وزن مغز او از ۱۴۰۰ به ۱۵۷۵ گرم رسیده بود.

هیچ یک از رگهای خونی بسته یا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن مورد معاینه قرار گرفته و کالبد شکافی شد. در معده اش همان قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه بر این چند دانه شاهدانه در معده اش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانه ها را از دست چه کسی خورده است. عده ای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانه ها به زهر آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شده است. اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف می کرد.

همسرش لیندا می گفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمی توانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی می گفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته ام و در دنیا آنچه را که می خواستم انجام داده ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم. l



پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 19:54 ::  نويسنده : مجتبی رسولی

بروس لی از دیدگاه چهره های سرشناس سینمایی

جان ساکسون




بروس لی خیلی خیلی به من کمک کرد. علاقه ی من بیشتر به پرسیدن سوالاتی در رابطه از هنرهای رزمی از او بود و ما دائما" در این گونه موارد با هم صحبت می کردیم. او به من چیزهای زیادی را یاد داد که به نظر من٬ مردم بابت یادگرفتن آن به او پول می دادند.
بروس به عنوان یک رزمی کار (خودش را در وهله اول یک رزمی کار می دانست.) بسیار مبتکر بود. او قادر بود نقاط ضعف و نقض هر سیستمی را دریابد. بنابراین او بسیاری از چیزها را به هم پیوند داد تا سبک خاص خود را به وجود آورد٬ و به نظر من این امر خیلی مهم بود.
نظر اساسی او این بود که مبارزه حالتی روان و غیر سیستماتیک است. به علاوه او شخصا" قادر بود این نوع تحقیقات را در هنرهای رزمی به عمل آورد و خودش بسیار خلاق و نوآور بود٬ البته نه تنها از جنبه ی فیلم و سینما که بسیار در آن موفق بود٬ بلکه در زمینه ی هنرهای رزمی خودش. او قادر به بیان نظرات و عقایدش و درک اش از واقعیت بود. و او آن واقعیت را می آموزد. به عقیده من٬ در رابطه با هنرهای رزمی٬ او یک نابغه٬ یا چیزی نزدیک به آن بود.
من٬ به عنوان یک هنرپیشه می گویم که بروس لی قدرت بازیگری خیلی زیادی داشت. در بسیاری از موارد او بیشتر یک رزمی کار بود تا هنرپیشه. او درک عمیقی از نمایش داشت و می دانست چطور هنر خود را ارائه کند٬ که در عمل هم٬ اثر نمایش بسیار قوی داشت. او بی اندازه زیرک بود و واقعا" به عنوان یک هنرپیشه٬ یا در مواردی یک کارگردان یا سناریونویس عمل می کرد. او فیلنامه بسیاری ار فیلم ها را نوشته بود و این را به من هم گفته بود. نحوه ی رائه هنرش در فیلم ها٬ بسیار نمایشی و سینمایی بود٬ و من بازیگریش را تحسین می کردم.

مسئله ی نهایی در مورد شخصی مانند بروس لی وقتی رخ می داد که او حرفه اش را ادامه می داد. من به او گفتم: «حالا می خواهی نقشی را بازی کنی که ربطی به هنرهای رزمی را نداشته باشد.» حتی نقشی که باعث می شد از توانایی های بدنی فوق العاده ی خود چشم بپوشد یا به آن خیانت کند؟ و او می گفت: «بله»٬ او نظیر این موقعیت را در نظر می گرفت. این آزمایشی بود که اگر می خواست بازیگری را ادامه دهد باید یک روز با آن روبه رو می شد. امر بسیار مشکلی است. اول مردم با یک دید به انسان نگاه می کنند و بعد برای آنها خیلی مشکل می شود که ببیند٬آنان کار دیگری را انجام می دهد.
بروس فردی بسیار خوش دل و سبک روح بود. او از بسیاری از جنبه های موفقیت اش لذت می برد. او واقعا" به مردمی که در هنگ کنگ به او علاقه داشتند٬ ارادت می ورزید. آنها واقعا" رفتار خاصی نسبت به او داشتند و او از آنها خوشش می آمد. او سر به سر راننده های تاکسی می گذاشت و با بچه های پنج٬ شش ساله ای که او را می شناختند و از او تعریف می کردند٬ شوخی می کرد. دیدن این صحنه ها خیلی لذت بخش بود٬ بر خلاف کسانی که دارای موقعیت های اجتماعی هستند و دوست ندارند با مردم بجوشند و می گویند: «اینها را از سر من وا کنید!» یا «نمی خواهم کسی مزاحم من بشود!» ولی بروس برایش مهم نبود و لذت می برد.

بروس لی فردی بسیار باهوش بود٬ بسیار باهوش. در خلال چندین مباحثه طولانی که من با او داشتم٬ درک و فهم عمیقی در مسائل نشان می داد. به نظر من یکی از موضوعات بسیار مهم که بروس روی آن تاکید فراوان داشت فرار از هر نوع تصویر ذهنی راکد در انجام کارها بود٬ نه در زمینه کارهای نمایشی بلکه کارهای حقیقی و واقعی. کارهای نمایشی به درد سینما می خورد. اما کارهای حقیقی مثل مبارزه٬ چیزی خودجوش است٬ و بروس روی آن تاکید می ورزید. باید مثل بروس باشید یا شبیه او باشید تا بفهمید که بیشتر افراد ناچارند از طریق تقلید٬ تکرار٬ یا عادت این کار (مبارزه) را یاد بگیرند. بروس خیلی خود جوش بود و این امر در تمامی شئون زندگی مثل بازیگری یا حیات یا هر چیز دیگر به ویژه در مبارزه٬ اهمیت دارد. البته من زیاد در آن خبره نیستم.
من و بروس لی خیلی خوب با هم کنار می آمدیم. همدیگر را خیلی خوب درک می کردیم. فکر کنم او مرا دوست داشت و من خیلی به او علاقه داشتم. خیلی جای تاسف است که در اوج موفقیت اش٬ اتفاق ناگواری برایش افتاد و او درگذشت.



پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 19:52 ::  نويسنده : مجتبی رسولی